توجه توجه

لطفا دوستان خود را اگاه کنید.

سلام سلاممن مرد و متاهل هستم به همسرم و فرزند خیلی علاقمند هستم و اما  از نظر جنسی هم با همسرم مشکل ندارم اما یک نیازی همیشه باش در جنگ هستم از زمان مجردیم بوده .نمی دونم ازکجا بگم چطوری بگم سالهاس باش می جنگم حس تنوع طلبی و رابطه با غیر همسرم

بین ما یکی بود که چهره ی سیاهی داشت ؛ اسمش عزیز بود
توی یه عملیات ترکش به پایش خورد و فرستادنش عقب
بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش
با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی که توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا کمپوت رفتیم سراغش
پرستار گفت: توی اتاق 110 بستری شده
اما توی اتاق 110 سه تا مجروح بودند که دوتاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود
دوستم گفت: اینجا که نیست ، بریم شاید اتاق بغلی باشه!

سلام همه خواهر و برادرهام ازدواج کرده اند. من دختر اخر خانواده ام. چند تا خواستگار داشتم ولی به دلیل کمبود اعتماد به نفس همه شو رد کردم با اینکه فوق لیسانس دارم. شکر خدا با خوندن محتویات سایت های مشاوره ایی مثل این سایت سعی کردم مشکلات خودمو شناسایی کنم و روشون کار کنم. روابط عمومی مو درست کردم. خلاصه روی مانع موفقیتم کار کردم و تمرین. الان نگران اینم که دیگه اصلا خواستگاری به سراغم نیاد. سه تاشون از همین در و همسایه مون بودند... میگم شاید قسمتم همون ها بودند.

   مناجاتها و راز و نیازهای عاشقانه با حضرت حق 

الهی ضعیفان را پناهی قاصدان را بر سر راهی مومنان را گواهی چه عزیز است آنکس را که تو خواهی

الهی هر که تو را شناسد کاراو باریک و هر که ترا نشناسد راه او تاریک

 الهی توانایی ده که در راه نیفتم و بینایی ده که در چاه نیفتم

الهی در همه حال دانایی  از عیب مصفایی  از شریک مبرایی  اصل هر دوایی  داروی دلهایی  شاهنشاه فرمانفرمایی  معزز به تاج کبریایی  مسند نشین استغنایی  به تو رسد ملک خدایی