مقام و جايگاه پيامبر اعظم بالاتر است يامقام وجايگاه قرآن؟

07:25 - 1396/06/06

سخن پیامبر ، مفسّر قرآن كريم و تابع آناست. لذا سنّت معصوم فرع بر حكم قرآن مي باشد و بُعد هدايتگري قرآن از آن حيث كه كلام است ، ثقل اكبر و بُعد هدايتگري معصوم از آن حيث كه سخن است ، ثقل اصغر گفته مي شود. امّا اگر نظر به حقيقت نوري قرآن و اهل بيت كنيم؛ قرآن و اهل بيت(ع) تا مقام واحديّت، هيچ دو گانگي ندارند تا سخن از اصغر و اكبر بودن باشد.

پرسش: مقام و جايگاه پيامبر اعظم بالاتر است يامقام وجايگاه قرآن؟

يقيناً وجود حقيقي رسول الله(ص) برتر از قرآن كريم مي باشد.
در اينكه بدن رسول خدا(ص) اشرف از صورت كتبي قرآن است شكّ نيست. چون صورت كتبي قرآن، الفاظ عربي است كه الفاظي قراردادي اند؛ در حالي كه بدن شريف رسول خدا(ص)، موجود زنده و آيت حقيقي تكويني است.
امّا حقيقت ملكوتي و جبروتي و لاهوتي رسول خدا(ص) اگر از حقيقت ملكوتي و جبروتي و لاهوتي قرآن افضل نباشد، لا اقلّ متّحد با آن است؛ يعني يك نور است كه به دو صورت تنزّل يافته است؛ همان گونه كه اهل بيت(ع) طبق روايات، يك نورند كه به چهارده صورت تنزّل نموده اند.
امّا از نظر عقلي، چگونه ممكن است حامل از محمول اضعف باشد؟ اگر حامل اشرف از محمول نباشد ، نهايت اين است كه متّحد با هم يا عين هم باشند. البته نگوييد كه پس جبرئيل امين نيز بايد همتراز قرآن باشد! چون جبرئيل امين حامل تمام حقيقت قرآن نيست بلكه حامل تنزّل يافته ي آن است. بخصوص كه در نزول برخي آيات ، حضرت جبرئيل (ع) نقش واسطه گري نداشته است. آن آياتي كه توسّط جبرئيل(ع) نازل شده اند، در عالم جبروت و ملكوت، متّحد با خود جبرئيل(ع) مي باشند؛ امّا آيات حقيقتي هم در لاهوت دارند كه جبرئيل(ع) فاقد آن است.
بلي وجود ملكوتي قرآن ، اشرف از وجود مادّي رسول خداست ؛ چه اينكه ملكوت قرآن متّحد با ملكوت خود رسول خداست ؛ و ملكوت هر موجودي اشرف از وجود مادّي اوست. كما اينكه حيث جبروتي قرآن نيز اشراف از حيث ملكوتي رسول خداست ؛ لكن با جنبه ي جبروتي حضرتش اتّحاد دارد. در عالم لاهوت نيز اين اتّحاد برقرار است ؛ امّا در مقام واحديّت، فراتر از اتّحاد ، وحدت است. در زمين نيز قرآن صورت اعتباري دارد ، در حالي كه رسول خدا وجود تكويني است. نسبت صورت دنيايي قرآن كريم با وجود قدس آشيان چهارده معصوم ، چون نسبت نقشه ي ساختمان است با خود ساختمان.
طبق آيات قرآن كريم ، خداوند متعال خود انبياء (ع) را ارسال مي كند و كتاب آنها معيّت وجودي با خود آنها دارد؛ يعني نبي است كه كتابش را در وجود خويش تنزّل مي دهد. « فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏ ـــــ پس كسانى كه به او ايمان آوردند، و حمايت و ياريش كردند، و از نورى كه با او نازل شده پيروى نمودند، آنان رستگارانند» (الأعراف:157)
مطلب آخر اينكه سخن معصوم ، مفسّر قرآن كريم و تابع آن مي باشد. لذا سنّت معصوم فرع بر حكم قرآن مي باشد. لذا بُعد هدايتگري قرآن از آن حيث كه كلام است ، ثقل اكبر و بُعد هدايتگري معصوم از آن حيث كه سخن است ، ثقل اصغر گفته مي شود. امّا اگر نظر به حقيقت نوري قرآن و اهل بيت كنيم؛ قرآن و اهل بيت(ع) تا مقام واحديّت، هيچ دو گانگي ندارند تا سخن از اصغر و اكبر بودن باشد.

برگرفته شده از سایت پرسش و پاسخ نهاد رهبری.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 0 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.