آیات متشابه منافی آسان بودن قرآن نیستند.

20:06 - 1397/02/22

قرآن کریم با استفاده از آسان ترین روش ها مثل بیان داستان، ضرب المثل و...بالاترین معارف را برای پندگیری بندگان بیان کرده است، ونیز برای اینکه کسی دچار فهم نادرست از آیات نشود، کسانی را به عنوان مبیّن و مفسّر مشخّص کرده است که یکی از مهم ترین ویژگی این افراد بیان آیات متشابه و فهم درست آنهاست همان طورکه  آیه مذکور نیز  علم آیات متشابه را به خداوند و راسخون در علم اختصاص داده است.  

قرآن

این توهّم که اگر چنانچه قرآن برای پندگیری آسان شده است،«وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ؛ و يقيناً ما قرآن را براى پند گرفتن آسان كرديم، پس آيا پند گيرنده ‏اى هست؟»(قمر/17)، پس چرا درآن، آیات متشابه وجود دارد؟ توهّمی نابجاست، و آنانکه این آیات را به منزله تناقض یکدیگر می پندارند، هیچ گونه  شناختی نسبت به قرآن کریم و تفسیر ندارند.

پاسخ إجمالی:
همان طور که از ظاهر آیه کریمه بدست می آید، قرآن کریم برای هرکس که بخواهد پند و موعظه بگیرد به آسان ترین روش ها و با گویاترین عبارات، مواعظ خود را بیان می کند تا همه بتوانند از آن استفاده کنند و پند بگیرند (و این بدان معنا نیست که همه در فهم آیات قرآن مساوی باشند و بدون شناخت از آیات الهی بتوانند آن را بفهمند بلکه همان طور که یک فارسی زبان نیز برای خواندن و نوشتن نیازمند است که ابتدا استاد ببیند و تمرین و ممارست داشته باشد تا بتواند همان زبان مادری خود(فارسی) را بفهمد، زبان عربی نیز این گونه است) و از آنجا که فهم همه در برداشت از آیات الهی یکسان نیست و برای اینکه در برداشت از این کتاب الهی دچار لغزش و اشتباه نشویم خداوند متعال مبیّنانی را برای آن قرارداده است تا فهم صحیح آیات را برای مردم بیان کنند و از ویژگی آنان إرجاع آیات متشابه به محکمات است که در این صورت دیگر کسی دچار اشتباه در فهم آیات نخواهد شد.

پاسخ تفصیلی:
ابتدا هرکدام از آیات مذکور را ذکر می کنیم سپس به بیان جواب می پردازیم:

1). «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِر؛ و يقيناً ما قرآن را براى پند گرفتن آسان كرديم، پس آيا پند گيرنده ‏اى هست؟» (قمر/17). با تأمّلی در آیات کریمه قرآن کریم به خوبی برای ما روشن می شود که قرآن کریم برای پند گیری و متنبّه شدن ما از روشهای مختلف از جمله: بیان تاریخ و سرگذشت امّت های قبلی، ضرب المثل، داستانهای آموزنده، مثالهای آسان و ساده و قابل فهم و...، استفاده کرده است که به راحتی قابل فهم و پندگیری است.

2). «هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ؛ اوست كه اين كتاب را بر تو نازل كرد كه بخشى از آن كتاب، آيات محكم است[كه كلماتش صريح و معانى‏ اش روشن است‏] آنها اصل و اساس كتاب ‏اند، و بخشى ديگر آيات متشابه است[كه كلماتش غير صريح و معانى اش مختلف و گوناگون است و جز به وسيله آيات محكم و روايات استوار تفسير نمى‏ شود] ولى كسانى كه در قلوبشان انحراف [از هدايت الهى‏] است براى فتنه‏ انگيزى و طلب تفسيرِ [نادرست و به ترديد انداختن مردم و گمراه كردن آنان‏] از آيات متشابهش پيروى مى‏ كنند، و حال آنكه تفسير واقعى و حقيقى آنها را جز خدا نمى‏ داند. و استواران در دانش[و چيره‏ دستان در بينش‏] مى‏ گويند: ما به آن ايمان آورديم، همه[چه محكم، چه متشابه‏] از سوى پروردگار ماست. و [اين حقيقت را] جز صاحبان خرد متذكّر نمى‏ شوند»(آل عمران/7).

ابتدا دو نکته را به عنوان مقدّمه یادآور می شویم:
نکته اول: محکم و متشابه به یک معنی، وصف تمام آیات قرآن واقع می شوند و به یک معنا وصف برخی از آیات قرآن کریم می باشند. آنجا که «محکم» وصف تمام آیات واقع شده است، (مانند سوره هود آیه 1) به این معناست که آیات قرآن همه دارای استحکام و اتقان است و الفاظ و معانی آن خلل ناپذیرند «الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ خَبير؛ الر- [اين‏] كتابى [با عظمت‏] است كه آياتش [به صورت حقيقتى واحد] استوارى واستحكام يافته، سپس از سوى حكيمى آگاه[در قالب سوره‏ ها، آيه‏ ها، حقايق اعتقادى، اخلاقى و عملى‏] تفصيل داده شده است. و آنجا که «متشابه» وصف تمام آیات واقع شده است، (مانند سوره زمر/آیه23) به این معناست که آیات قرآن همه شبیه  و همانند یکدیگرند(در زیبایی و فصاحت و بلاغت الفاظ و درعمق محتوی و صحّت و حقّانیّت و...)و با همدیگر تضادّ ندارند. «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَديثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِي...‏؛ خدا نيكوترين سخن را نازل كرد، كتابى كه [آياتش در نظم، زيبايى، فصاحت، بلاغت و عمق محتوا] شبيه يكديگر است، مشتمل بر داستان‏هاى پندآموز [و امر، نهى، وعده، وعيد، حلال و حرام‏] است...». و آنجا که محکم و متشابه وصف برخی از آیات واقع شده اند(مانند سوره آل عمران/آیه7 )، آیات را به دو قسمت محکم و متشابه تقسیم می کنند و بیان شده است که آیات متشابه باید به آیات محکم ارجاع داده شوند.

نکته دوم: معنای محکم و متشابه:
الف:  إحکام: إحکام در قرآن کریم به سه معناست:
1). استوار بودن گفتار یا کرداری که راه خلل و شبهه در آن بسته باشد(این قسم صرفا در مقابل آیات متشابه بکار می رود). 2)پایدار و ثابت بودن(این قسم از إحکام شامل آیات غیر منسوخه می شود). 3) اتقان و دقّت در عمل یا گفتار(این قسم از إحکام شامل همه قرآن می شود.)
ب). متشابه: متشابه در قرآن کریم به دو معنا بکار رفته است:1). همانند و یکسان بودن(مثل آیه82سوره نساء و آیه23 سوره زمر). 2). شبهه انگیز بودن(مراد از متشابهات در آیه مذکور«آل عمران/7»همین قسم است.)[1]

امّا آنچه که از آیه کریمه به دست می آید به این شرح است:

الف). این آیه کریمه آیات را به دو بخش محکمات و متشابهات تقسیم کرده است.
ب). در همین آیه کریمه اصالت با محکمات است و بیان کرده است که محکمات محور اصلی اند و متشابهات باید به محکمات برگردانده شود.« مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ»
ج). آنها که انگیزه فتنه انگیزی و استفاده به نفع خود از آیات متشابه را دارند، این آیات را بر اساس میل خود تفسیر می کنند ولی خداوند متعال راه تفسیر این آیات را مراجعه به محکمات دانسته و علم آن را در نزد راسخون در علم(پیامبر اکرم و اولیا او و علما ربّانی)قرار داده است.
د) .هم آیات محکمات و هم آیات متشابه از خداوند است و همه اینها یک هدف و یک غرض دارند.(كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا)

با توجّه از مجموع آنچه بیان شد این مطلب بدست می آید که: مجموعه قرآن کریم دارای یک هدف مشخّص است که در آن هیچ گونه ناهماهنگی نیست و همه یکدیگر را تأیید می کنند. امّا این سؤال که چرا خداوند از آیات متشابه استفاده کرده است؟  ممكن است جهات ذيل، فلسفه وجود آيات متشابه در قرآن باشد:

الف). الفاظ و عباراتى كه در گفتگوهاى انسانها به كار مى ‏رود تنها براى نيازمنديهاى روزمره به وجود آمده، و به همين دليل، به محض اينكه از دايره زندگى‏ محدود مادى بشر خارج مى‏ شويم و مثلا سخن در باره آفريدگار كه نامحدود از هر جهت است به ميان مى‏ آيد، به روشنى مى‏ بينيم كه الفاظ ما قالب آن معانى نيست و ناچاريم كلماتى را به كار بريم كه از جهات مختلفى نارسايى دارد، همين نارسايي هاى كلمات، سرچشمه قسمت قابل توجهى از متشابهات قرآن است، آيات" يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ‏"  يا" الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‏" يا" إِلى‏ رَبِّها ناظِرَةٌ" «3» از اين نمونه است و نيز تعبيراتى همچون" سميع" و" بصير" همه از قبيل مى‏ باشد كه با مراجعه به آيات محكم، تفسير آنها به خوبى روشن مى ‏شود.

ب). بسيارى از حقايق مربوط به جهان ديگر، يا جهان ما وراى طبيعت است كه از افق فكر ما دور است و ما به حكم محدود بودن در زندان زمان و مكان، قادر به درك عمق آنها نيستيم، اين نارسايى افكار ما و بلند بودن افق آن معانى، سبب ديگرى براى تشابه قسمتى از آيات است، مانند بعضى از آيات مربوط به قيامت و امثال آن.

و اين درست به آن مى ‏ماند كه كسى بخواهد براى كودكى كه در عالم جنين زندگى مى‏ كند، مسائل اين جهان را تشريح كند، اگر سخنى نگويد، كوتاهى كرده و اگر هم بگويد ناچار است مطالب را به صورت سربسته ادا كند زيرا شنونده در آن شرايط، توانايى و استعداد بيشتر از اين را ندارد.

ج). يكى ديگر از اسرار وجود متشابه در قرآن، به كار انداختن افكار و انديشه‏ ها و به وجود آوردن جنبش و نهضت فكرى در مردم است، و اين درست به مسائل فكرى پيچيده‏ اى مى‏ ماند كه براى تقويت افكار انديشمندان، طرح مى‏ شودتا بيشتر به تفكر و انديشه و دقت و بررسى در مسائل بپردازند.

د) .نكته ديگرى كه در ذكر متشابه در قرآن وجود دارد و اخبار اهل بيت (علیه السلام) آن را تاييد مى ‏كند، اين است كه وجود اين گونه آيات در قرآن، نياز شديد مردم را به پيشوايان الهى و پيامبر (صلی الله علیه واله) و اوصياى او روشن مى ‏سازد و سبب مى‏ شود كه مردم به حكم نياز علمى به سراغ آنها بروند و رهبرى آنها را عملا به رسميت بشناسند و از علوم ديگر و راهنمايي هاى مختلف آنان نيز استفاده كنند، و اين درست به آن مى‏ ماند كه در پاره ‏اى از كتب درسى، شرح بعضى از مسائل به عهده معلم و استاد گذارده مى‏ شود، تا شاگردان، رابطه خود را با استاد قطع نكنند و بر اثر اين نياز، در همه چيز از افكار او الهام بگيرند و در واقع قرآن، مصداق وصيت معروف پيامبر ص است كه فرمود:"انى تارك فيكم الثقلين كتاب اللَّه و اهل بيتى و انهما لن يتفرقا حتى يردا على الحوض" دو چيز گرانمايه را در ميان شما به يادگار مى‏ گذارم: كتاب خدا و خاندانم و اين دو هرگز از هم جدا نمى ‏شوند تا در قيامت در كنار كوثر به من برسند"

ه). مساله آزمايش افراد و شناخته شده فتنه‏ انگيزان از مؤمنان راستين نيز فلسفه ديگرى است كه در آيه به آن اشاره شده است.[2]

از مجموع آنچه بیان شد به این نتیجه می رسیم که با مراجعه به قرآن کریم به خوبی در می یابیم که اگر کسی به دنبال حقیقت باشد و تشنه هدایت، قرآن کریم به آسان ترین بیان، مسیر را برای او مشخّص کرده است و می تواند به راحتی به مقصد برسد، و اگر کسی به دنبال انحراف و دوری از صراط مستقیم باشد و فهمی از آیات قرآن نداشته باشد، با تبعیّت از آیات متشابه و عدم ارجاع آنها به محکمات، فهم خود را بر قرآن تحمیل می کند و از مسیر هدایت منحرف می شود. 

پی نوشت:

[1]جهت کسب اطلاعات بیشتر رجوع کنید به:التمهید،محمدهادی معرفت،موسسه النشر الاسلامی لجماعه المدرسین،ج3؛تفسیرالمیزان،علامه طباطبایی،موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان،ج3،ص19_75ذیل آیه7 سوره آل عمران.
[2]تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی،دار الكتب الإسلامية، تهران‏، 1374 ش‏،ج2ص438.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 4 =
*****