-آداب و رسومهای خوبی که رفت و رفتارهای غلطی که جایگزین شد، اسباب سختی ازدواج را بیشتر کرد.
تسنیم/ باورها، اخلاقیات و ارزشهای جامعه، به شکل فرهنگ بر تمام جنبههای زندگی انسان تأثیر میگذارد؛ فرهنگها به آرامی و در طول زمان تغییر میکنند؛ حال چه اتفاقی خواهد افتاد اگر یک جامعه در مسئله مهمی همچون ازدواج در مسیر تغییر فرهنگ اما به شیوه نادرست قرار گیرد؟
نتیجه همان کاهش رغبت برای ازدواج است؛ معیارهای اشتباه انتخاب همسر، از بین رفتن رسومات خوب و ساده سابق، تلاش برای خودنمایی از طریق مراسمهای پرتجمل ازدواج، کم شدن نقش حمایتی خانوادهها، بیاهمیتی و نادیده گرفتن این موضوع مهم توسط دولت و غیره از دلایل به تعویق انداختن تشکیل خانواده و کاهش آن است.
نقش واسطهگری و معرفی در ازدواج
در دهههای گذشته، دختران بیشتر اوقات خود را در منزل میگذراندند و عرصه کمتری برای حضور در جامعه داشتند؛ پسران نیز بیشتر مشغول کار و تحصیل بودند؛ از اینرو معرفی اقوام و آشنایان و انتخاب والدین نقش مهمی در ازدواج داشت.
اکنونکه زنان پا در عرصههای اجتماعی گذاشتهاند، ترجیح میدهند با تحصیلات عالی، شغل یا فضای مجازی، خودشان را به جامعه معرفی کنند؛ بسیاری از پسران نیز در انتخاب زوج مناسب، خودمحوری را پیشه کرده و مایلند بهتنهایی دربارهی ازدواج تصمیم بگیرند.
مسلم است که در این صورت کمتر به ازدواج سنتی یا حتی خواستگاریهای رسمی تن میدهند؛ علاوه بر این، فرزندان والدین را متعلق به نسل دیگری میدانند که به معیارهای جوانان آگاه نیستند و نمیتوانند گزینه موردنظر را به آنها معرفی کنند؛ در مقابل، خود بزرگترها، دوستان و آشنایان نیز علاقه خود را بهواسطهگری به دلایلی مثل ترس از شکست و طلاق جوانان و آزردگی آنان از دست دادهاند.
شیفتگی نسبت به ثروت، زیبایی و شهرت
شیفتگی نسبت به موارد یادشده فقط برای دختران و پسران آماده به ازدواج وجود ندارد بلکه عیبجویی و کمالگرایی در این زمینهها والدین را هم گرفتار خود کرده است؛ متأسفانه القاب و عناوین، زیبایی، شهرت و غیره به ابزاری برای پز دادن والدین هم بدل شده است؛ جملاتی مثل دامادم باید دارای فلان شغل یا عنوان باشد، یا فلان مقدار درآمد در ماه داشته باشد، عروسم از نظر زیبایی باید فلان ویژگی را داشته باشد و غیره زندگی را به کام جوانان تلخ میکند.
اختلافات جوانان و والدین
جوانان، مخصوصاً دختران به دلیل ترس از دخالت و مزاحمت بزرگترها مایل به زندگی با آنان در یک منزل نیستند و معمولاً میخواهند از درگیریهای لفظی و بحث با آنها بر حذر باشند؛ البته ممکن است متقابلاً والدین نیز با طعنه زدن و عیبجویی و دخالتهای بیجا، آرامش را از زندگی خود و فرزندانشان سلب کنند؛ این موارد، مسئله مسکن مستقل را پیش میآورد که برای آن، هزینهای باید در نظر گرفته شود.
روابط آزاد و معاشرتهای بیقیدوبند
تغذیه شدن جوانان از منابع نادرست، مثل شبکههای اجتماعی، ماهوارهها، مهمانیهای نامناسب، رفت و آمدهای آزاد و بیحدومرز باعث شده است، ازدواج برای آنان اولویت خود را از دست بدهد؛ غافل شدن والدین از نظارت و تربیت فرزندان کوشا و مسئولیتپذیر نیز از دلایل کاهش تعهد و مسئولیتپذیری جوانان است؛ ممکن است جوانان تصور کنند به دلیل گریز از پذیرش تعهد و مسئولیت همسر و فرزند، پرداخت اجارهبها و هزینههای زندگی، داشتن شغل و بهطور مرتب و منظم کار کردن، فرار از مهریه و نفقه، بهتر است به روابط غیررسمی و خارج از ازدواج روی بیاورند.
گرهی کور فرهنگ در ازدواج چگونه باز میشود؟
یک- برای احیای فرهنگ ازدواج آسان، دولت و مسئولان نقش بسیار تأثیرگذاری دارند؛ در این زمینه قانونی به نام تسهیل ازدواج جوانان وجود دارد که متأسفانه مغفول مانده است؛ در حالیکه اجرای دقیق آن میتواند هم در فرهنگسازی و هم تسهیل ازدواج اثرگذار باشد.
الف- در بند الف مادهی 5 این قانون، اشاره شده است که دولت باید با استفاده از امکانات رسانه ملی و دستگاههای فرهنگی و آموزشی به تصحیح باورها و آدابورسوم مانع و مزاحم ازدواج جوانان در مناطق کشور بپردازد؛ این امر میتواند با حمایت از تولیدکنندگان محتوای ازدواج صحیح و آسان رخ بدهد؛ تولید محتوا ممکن است بهصورت فیلم، کلیپ، صوت، نوشته و غیره باشد.
ب- دولت همچنین میتواند علاوه بر انجام وظیفه قانونی خود در اجرای قانون تسهیل ازدواج که در آن تأمین مسکن، هزینههای برگزاری جشن ازدواج و غیره پیشبینیشده است، خیران را نیز به این امور ترغیب کند.
ج-با همکاری دستگاههای مربوطه با یکدیگر، در پایگاههای سلامت خانواده در تمام کشور و سرای محلات، کارشناس و مشاورهای خبره ازدواج با تعداد و ساعت بیشتر حضور یابند تا به تصحیح باورهای اشتباه و معیارهای غیرمنطقی انتخاب همسر، ارتباط با خانواده همسر و موارد مشابه پرداخته شود؛ مورد آموزش و مشاوره نیز در قانون تسهیل ازدواج جوانان پیشبینی شده است که متأسفانه به آن اهمیت چندانی داده نشده است.
دو- مشکلات فرهنگی که در زمینه ی ازدواج وجود دارد با همدلی و همفکری نسل قدیم و جدید و بهتدریج اتفاق میافتد.
الف- والدین باید بیشتر به نظر جوانان اهمیت دهند و طرز برخورد و نظرات دیگران را در نحوهی ازدواج ملاک قرار ندهند؛ دائم در این فکر نباشند که اگر فلان کار را انجام بدهیم یا ندهیم چه اتفاقی میافتد یا مردم چه میگویند؟!
عروس یا داماد را بهعنوان عضو جدید خانواده بپذیرند و با عیبجویی، طعنه زدن و مقایسههای مخرب، زندگی تازهی جوانان را نابود نکنند؛ جوانان باید نقش حمایتی پدر و مادر را حس کنند نه اینکه به خاطر آنها زندگی را به عرصهای برای نمایش دربیاورند.
ب- بزرگترها به احیای واسطهگری در ازدواج اهتمام ورزند و جوانان بپذیرند که از گذشته تاکنون با واسطهگری و معرفی، ازدواجهای موفق بسیاری انجامشده است و بیجهت در مقابل آن جبهه نگیرند.
ج- دختر و پسر باید بدانند که ازدواج درست و در وقت خود، موجب آرامش، نظم و پیشرفت در زندگی میشود و در مقابل، معاشرتهای بیحدوحصر و روابط آزاد قبل از ازدواج، تنها آنها را از ازدواج بهموقع و فواید آن محروم میکند؛ آنها باید در انتخاب همسر واقعبین باشند؛ معیارهای عجیب را حذف کرده و خواستهها و توقعات خود را تعدیل کنند.
akharinkhabar.ir/girly/5543974