قصه‌ دروغین «عشق پیامبر (ص) به زینب» (در منابع شیعه)

23:36 - 1399/02/10

امام صادق (علیه‌السلام)، قصه‌ی دروغین عشق پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به زینب بنت جحش را یک از تهمت‌ و دروغ دانسته است.

قصه‌ دروغین « عشق پیامبر (ص) به زینب » (در منابع شیعه)

شبهه: در روایات شیعه آمده که پیامبر(ص) برای کاری در خانه زید آمد و زینب را در حال حمام کردن دید! یک دل نه صد دل عاشقش شد و زید را مجبور کرد که او را طلاق دهد. سپس خودش با زینب ازدواج کرد!

جواب:
در منابع شیعی سه روایت وجود دارد که منشأ ایجاد شبهه‌ی مذکور است. در ادامه به نقد و بررسی این سه روایت می‌پردازیم:

1. در تفسیر قمی از امام صادق(علیه‌السلام) نقل شده: «زمانی که رسول الله به مدینه هجرت کردند، زینب بنت جحش را به ازدواج زید در آورد. روزی از زید خبری نشد، رسول الله در خانه‌اش رفت تا از او احوال‌پرسی کند، زینب وسط اتاق نشسته و مشغول درست کردن عطر بود، پیامبر به او نگاه کرد، زینب بسیار نیکو و زیبا بود، پیامبر فرمود: «سبحان الله، خالق النور و تبارک الله احسن الخالقین» سپس برگشت. در حالیکه مهر زینب در قلبش جای گرفته بود! وقتی که زید به خانه برگشت، زینب آنچه روی داده بود و آنچه که از پیامبر شنیده بود، به همسرش گفت. زید به زینب گفت: آیا می‌خواهی طلاقت بدهم تا پیامبر تو را بگیرد؟! به نظرم مهر تو در قلب پیامبر افتاده است. زینب گفت: می‌ترسم که مرا طلاق بدهی ولی رسول الله با من ازدواج نکند. زید خدمت پیامبر رسید و ماجرا را تعریف کرد و گفت: پدر و مادرم به فدایتان؛ می‌خواهید زینب را طلاق بدهم تا شما او را بگیرید؟! پیامبر فرمود: نه؛ برو و تقوا پیشه کن و همسرت را نگه‌دار...».[1]

هرچند علی بن ابراهیم قمی (م ۳۰۷) یکی از محدثین بزرگ شیعه است و در کتب رجالی تصریح شده که کتاب تفسیری داشته است،[2] اما درباره انتساب تفسیری که هم‌اکنون در بازار موجود است، به علی بن ابراهیم قمی تردید جدی وجود دارد. زیرا اولا: همه‌ مطالب تفسیری علی بن ابراهیم در آن نیست، بلکه ناقص است و ثانیا: همه‌ آنچه در آن وجود دارد، از علی بن ابراهیم قمی نیست، بلکه منتخبی از مطالب چندین تفسیر مختلف است! 
توضیح آنکه، در برخی منابع تفسیری مطالبی از تفسیر علی بن ابراهیم نقل شده که در کتاب چاپ شده، وجود ندارد.[3] مطالبی از معاصرین علی بن ابراهیم و حتی کسانی که بعد از او بوده‌اند، در این تفسیر وجود دارد. همچنین مطالب زیادی از تفسیر ابوالجارود نقل شده است.[4] لذا تلفیقی بودن این تفسیر بسیار روشن است. طبق تحقیقات دقیق آیت الله شبیری زنجانی، این تفسیر نوشته‌ی علی بن حاتم قزوینی است که از کتاب‌های مختلفی، روایاتی را جمع‌آوری کرده است.[5]

روایت مذکور در منابع روایی و تفاسیر قدیمی شیعه، نقل نشده، حتی شیخ طوسی(ره) در تفسیر خود نیز چنین حدیثی را نقل نکرده است، با آنکه ایشان حتی اقوال اهل سنت را نیز در تفسیر نقل کرده‌اند![6] ابوالفتوح رازی(م556ق)، همین مطلب را از منابع اهل سنت نقل کرده و آن‌را مخالف دیدگاه شیعیان معرفی کرده است.[7] 
طبرسی (م548ق) با وجود نقل این روایت، با مضمون آن مخالفت کرده است. ایشان از امام زین العابدین (علیه‌السلام) نقل کرده که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) از طریق وحی نام همسرانش را می‌دانست. یعنی می‌دانست که زینب، عاقبت از زید جدا می‌شود و پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) باید برای سنت‌شکنی بزرگ به دستور خدا با او ازدواج کند. پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) این مطلب را در دلش مخفی کرده بود. با طلاق زینب توسط زید و ازدواج او با پیامبر، این مطلب بر همگان معلوم گردید. مرحوم طبرسی در نقد روایت منسوب به علی بن ابراهیم می‌نویسد: «اگر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در دلش مهر زینب را داشت و آن‌را مخفی می‌کرد، طبق آیه‌ی 37 احزاب، باید بعدا برای همگان معلوم می‌شد. در حالی‌که آنچه که بعدا توسط خداوند اعلام شد، ازدواج پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) با زینب [برای شکستن سنت‌های جاهلیت] بود، نه چیز دیگری.»[8]
ابن شهرآشوب (م588ق) نیز همین تفسیر را بیان کرده است.[9]

لذا با توجه به تردید جدی در مورد نویسنده‌ی این کتاب و وجود روایاتی مخالف با عقائد شیعه در آن [10]، احتمال جعل و  دست بردن در روایات این کتاب، بسیار زیاد است. بنابراین، هرچند سند این روایت علی‌القاعده صحیح است[11]، اما به هیچ‌وجه قابل پذیرش نیست. 

2. در تفسیر قمی روایت دیگری از تفسیر ابوالجارود نقل شده که امام باقر(علیه‌السلام) فرمودند: «زید و زینب با هم درباره‌ی موضوعی مشاجره کردند. برای رفع اختلاف، خدمت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) رسیدند. وقتی که نگاه پیامبر به زینب افتاد، [از زیبایی او] شگفت‌زده شد. زید گفت: یا رسول الله! اجازه بده تا طلاقش بدهم، زیرا زینب دچار کبر است و با زبانش مرا آزار می‌دهد!...» [12]

ابوالجارود زیاد بن منذر کوفی (م ۱۵۰ تا ۱۶۰ق) رئیس فرقه جارودیه (یکی از فرق زیدیه) است که معتقد به امامت زید بن علی (علیه‌السلام) بودند. وی مورد نکوهش امام باقر و امام صادق(علیهماالسلام) قرار گرفته است و شخصیت مذمومی دارد و مورد اعتماد شیعیان نیست.[13]

3. در کتاب عیون اخبارالرضا(علیه‌السلام) از آن حضرت نقل شده: «پيامبر خدا(صلى‌الله‌عليه‌وآله) به سبب كارى كه با زيد بن حارثه داشت، به سوى خانه او رفت و زن او (زينب) را ديد كه مشغول غسل است، پس فرمود: «سبحان اللّه از اين آفريده!» و منظور حضرت اين بود كه خداوند را از گفته كسانى كه مى‏‌گويند ملائكه دختران خدا هستند، تنزيه نمايد، خداوند نيز مى‏‌فرمايد: «أَ فَأَصْفاكُمْ رَبُّكُمْ بِالْبَنِينَ وَ اتَّخَذَ مِنَ الْمَلائِكَةِ إِناثاً إِنَّكُمْ لَتَقُولُونَ قَوْلًا عَظِيماً[ إسراء/ 40] آيا خداوند پسران را براى شما گذاشته و براى خود، دخترانى از ملائكه برگزيده است؟ سخن بزرگى بر زبان مى‏‌آوريد!» و لذا وقتى حضرت آن زن را در حال غسل كردن ديد، گفتند: آن كس كه تو را خلق كرده، برتر و منزّه‏‌تر از اين است كه فرزندى داشته باشد كه آن فرزند اين چنين نيازمند غسل و تطهير باشد. و وقتى زيد به خانه برگشت، زینب، آمدن پیامبر و سخن ایشان را به او خبر داد، زيد متوجّه منظور حضرت نشد و گمان كرد كه سخن حضرت به خاطر اين بوده كه آن حضرت از همسر او، خوشش آمده است، لذا نزد حضرت آمد و عرض كرد: يا رسول اللَّه! زن من كمى بد اخلاق است و مى‏‌خواهم او را طلاق دهم، حضرت به او فرمود: «همسرت را نگهدار و از خدا بترس» و خداوند متعال قبلا تعداد همسران آن حضرت و اينكه اين زن نيز از جمله آنان است را به آن حضرت خبر داده بود، حضرت اين موضوع را در دل پنهان داشته و براى زيد آشكار نكرد، و از اين مى‏‌ترسيد كه مردم بگويند: محمّد به برده‏‌اش كه خود او را آزاد كرده مى‏‌گويد: زن تو، همسر من خواهد شد، و با اين گفته، بر آن حضرت خرده بگيرند، لذا خداوند اين آيه را نازل فرمود.»[14]
همین روایت، در کتاب احتجاج نقل شده است.[15] این روایت یکی از روایاتی است که نویسنده‌ وهابی و مجهول الهویه‌ی کتاب «لله ثمّ للتاریخ» آن‌را دستاویز اشکال وارد کردن به احادیث شیعه قرار داده است.[16] 
این روایت در منابع معتبر شیعه وجود ندارد. سید مرتضی (م436ق) به این روایت اشاره کرده و آن‌را «الروایة الخبیثة» (روایت فاسد و پلید) نامیده است و به شدت آن‌را رد کرده، زیرا عشق پیامبر به زن دیگری -اگر چه درونی و باطنی است- اما امری ناپسند محسوب می‌شود.[17] 

این روایت با چهار واسطه نقل شده است: «تمیم بن عبدالله قرشی» توسط ابن غضائری تضعیف شده و علامه حلی نیز او را از ضعفا دانسته است.[18] پدر تمیم (عبدالله بن تمیم قرشی) از این افراد مجهول الهویه است. علی بن محمد بن جهم نیز جزء ناصبین و دشمنان اهل بیت(علیهم‌السلام) بوده[19] از این جهت، روایت به شدت ضعیف است.[20] ابن‌جهم همان کسی است که در مجلس مامون بود و مطالبی را که امام رضا(علیه‌السلام) بیان کرد را تغییر داد؛ در ادامه به گزارش اباصلت هروی از این مجلس، اشاره خواهیم کرد.

بررسی محتوای حدیث
این روایات سه‌گانه، مخالف قرآن هستند. زیرا در قرآن کریم به عصمت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تصریح شده است.[21] روایاتی که مخالف آیات قرآنی هستند، مردودند و طبق دیدگاه ائمه‌ی معصومین(علیهم‌السلام) نباید به چنین روایاتی توجه کرد.[22] از طرف دیگر، این روایات مخالف سایر روایات هم هستند. امام صادق(علیه‌السلام) قصه‌ی دروغین عشق پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به زینب بنت جحش را یکی از تهمت‌هایی دانسته است که دشمنان‌شان به ایشان نسبت داده‌اند.[23] این روایت از نظر سندی قابل قبول است، زیرا رجال آن همگی جزء موثّقین هستند.[24] روایت دیگری هم از امام رضا(علیه‌السلام) نقل شده که حضرت، در مجلس مامون در جواب به شبهات علی بن محمد بن الجهم درباره‌ی عصمت انبیا(علیهم‌السلام)، به دو سنت‌شکنی بزرگ توسط دو پیامبر الهی اشاره کرد. یکی، کاری که به حضرت داود(علیه‌السلام) محول گردید و دیگری ماموریت سختی که پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) مامور به انجام آن شد. به هردوی این بزرگواران هم تهمت‌های فراوانی زده شد. همیشه کسانی‌که در مقابل سنت‌های ناپسند یک جامعه دست به قیام می‌زنند، آماج این نوع تهمت‌ها قرار گرفته و می‌گیرند. مردم، خیال می‌کردند که بیوه‌زنان، حق ازدواج مجدد ندارند و باید تا آخر عمر، مجرد و تنها بمانند. حضرت داود(علیه‌السلام) به دستور خداوند برای مبارزه با این تفکر غلط، با همسر شهیدی ازدواج کرد.
در زمان جاهلیت هم خیال می‌کردند که فرزندخوانده، واقعا فرزند محسوب می‌شود و همچنان که همسر فرزند (عروس) تا ابد با پدرشوهرش محرم می‌شود (حتی بعد از طلاق)، همسر فرزندخوانده هم به همین صورت است. درحالی‌که چنین نبود. پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای مبارزه با این تفکر جاهلی، ماموریت یافت که با زینب بنت جحش که قبلا همسر زید بن حارثه(فرزندخوانده رسول الله) بود، ازدواج کند.[25] 
منافقین از همین فرصت استفاده کرده و تهمت‌های زشتی به ایشان و دو تن از صحابی بزرگوار رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) زدند و همین اسرائیلیات را وارد کتاب‌های حدیثی شیعه و سنی نمودند.[26] زید بن حارثه از نخستین کسانی بود که به اسلام گروید و عاقبت ایشان هم ختم به شهادت در جنگ موته شد.[27] زینب بنت جحش نیز از زنانی بود که در مکه اسلام آورد و به گفته‌ی مورّخین، زن بسیار متّقی و پارسایی بود. [28]

خلاصه:
در برخی منابع شیعی، سه روایت جعلی وجود دارد که قصه‌ی دروغین عشق پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به زینب همسر زید، را با آب و تاب بیان کرده‌اند. این روایات علاوه بر ضعف سندی، به دلیل مخالفت با آیات و روایات مربوط به مقام رسول اکرم  (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به هیچ وجه قابل پذیرش نیستند. همانطور که امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: «اینها تهمت‌هایی است که به رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) زده‌اند.»

بنابراین طبق فرموده‌ی امام رضا(علیه‌السلام)، پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مامور به یک سنت‌شکنی بزرگ بود و به دستور خداوند با زینب ازدواج کرد. لذا مطلبی که در سوال عنوان شده، از دروغ‌هایی است که علی بن محمد بن الجهم، برای تخریب چهره‌ی پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) جعل کرده است.

______________________________________
پی‌نوشت
[1]. علی بن ابراهیم قمی، تفسير القمي، دارالکتب، چ3، قم، 1404ق، ج‏2، ص172.
[2]. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، مؤسسة النشر الإسلامي‏ (جامعه مدرسین)، چ6، قم، 1365ش، ص260.
[3]. علی استرآبادی، تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، مؤسسة النشر الإسلامي‏، چ1، قم، 1409ق، ص90، 127، ۱۶۵، ۱۷۳.
[4]. جعفر سبحانی تبریزی، کلیات فی علم الرجال، مرکز مدیریت حوزه، چ2، قم، 1410ق، ص316.
[5]. محمدجواد شبیری، «در حاشیه دو مقاله»، مجله آینه پژوهش، ج۱، ص۵۰، سال ۸، ش۶ (بهمن ـ اسفند ۱۳۷۶).
[6]. در کتب اربعه و سایر کتب روایی چنین حدیثی از علی بن ابراهیم قمی نقل نشده است. در تفسیر شیخ طوسی هم چیزی نقل نشده است. (شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احياء التراث العربي‏، بیروت، بی تا، ج8، ص345.)- 
[7]. حسین بن علی (ابوالفتوح رازی)، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چ1، مشهد، 1408ق، ج15، ص426.
[8]. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ناصر خسرو، چ3، تهران، 1372ش، ج8، ص564.
[9]. ابن شهر آشوب مازندرانى‏ (محمد بن علی)، متشابه القرآن و مختلفه‏، بیدار، چ1، قم، 1369ش، ج2، ص5.
[10]. مانند تحریف قرآن که در مقدمه‌ی تفسیر موجود به صراحت به آن اشاره شده است و چند روایت از ائمه نقل کرده است! (تفسیر القمی، ص10و 11.) فیض کاشانی در مقدمه‌ی تفسیر صافی، همین روایات را آورده و آنها را ردّ کرده است. (فیض کاشانی (محمد محسن بن شاه مرتضى‏)، تفسیر الصافی، مکتبة الصدر، چ2، تهران، 1415ق، ج1، ص50.)
[11]. در این سند نام چهار نفر آورده شده است: علی بن ابراهیم، ابراهیم بن هاشم قمی، محمد بن ابی عمیر زیاد و جمیل بن دراج. همه‌ی این افراد جزء افراد موثّق هستند. (به ترتیب: رجال النجاشی، ص260- خلاصة الاقوال، ص4- رجال الطوسی، ص365- رجال النجاشی، ص126.)
[12]. علی بن ابراهیم قمی، تفسير القمي، ج‏2، ص194.
[13]. علامه حلی، رجال العلامة الحلی (خلاصة الاقوال)، الشریف الرضی، چ2، قم، 1402ق، ص223.
[14]. شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا عليه السلام، نشر جهان، چ1، تهران، 1378ق، ج‏1، ص 203.
[15]. احمد بن علی طبرسی، الإحتجاج على أهل اللجاج، نشر مرتضی، چ1، مشهد، 1403ق، ج‏2، ص431.
[16]. حسین موسوی، لله ثمّ للتاریخ کشف الاسرار و تبرئة الائمة الاطهار، بی جا، بی نا، 1422ق، ص20.
[17]. سید مرتضی علم الهدی (علی بن حسین)، تنزیه الانبیاء علیهم السلام، دار الشریف الرضی، چ1، قم، 1377ش، ص111.
[18]. حسین ساعدی، الضعفاء من رجال الحدیث، دارالحدیث، چ1، قم، 1426ق، ج1، ص312.
[19]. سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، بی‌نا، چ5، بی‌جا، 1413ق، ج‏13، ص142.- ج‏12، ص323.
[20]. شيخ على آل محسن‏، لله و للحقيقة- رد على كتاب لله ثم للتاريخ‏، نشر مشعر، چ1، تهران، 1382ش، ص104.- علی آل محسن، افشاى يك توطئه، ترجمه حمید رضا آژیر،نشر مشعر، چ2، تهران، 1385ش، ص60.
[21]. آیت الله جوادی آملی، وحي و نبوت در قرآن (جلد3، تفسیر موضوعی قرآن کریم)، اسراء، چ8، قم، 1397ش، ص211.
[22]. شیخ کلینی، الكافي، دارالکتب الإسلامية، چ4، تهران، 1407ق، ج‏1، ص69.
[23]. شیخ صدوق، الأمالي، کتابچی، چ6، تهران، 1376ش، ص103.
[24]. می‌توان صحت این روایت را استخراج کرد زیرا مشکل این سند فقط علقمة بن محمد الحضرمی است. هرچند این شخص مجهول است اما از روات کامل الزیارات است و از این جهت می‌توان به وثاقتش حکم نمود. [مرتضی بسطام، زبدة المقال من معجم الرجال‏، دارالمحجة البیضاء، چ1، بیروت، 1426ق، ج2، ص8.- ابن قولویه (جعفر بن محمد)، کامل الزیارات، دارالمرتضویه، چ1، نجف، 1356ش، ص174.]
[25]. شیخ صدوق، الامالی، کتابچی، چ6، تهران، 1376ش، ص92.- شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام، نشر جهان، چ1، تهران، 1378ق، ج1، ص195.
[26]. جعفر مرتضی عاملی، الصحيح من سيرة النبى الأعظم‏، دارالحدیث، چ1، قم، 1426ق، ج14، صص83- 125.
[27]. حسین بن محمدتقی نوری، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل،  موسسة آل البيت( عليهم السلام) لإحياء التراث‏، چ1، بیروت، 1429ق، ج‏25، صص403- 408.
[28]. احمد بن على بن حجر العسقلانى، الإصابة فى تمييز الصحابة، دارالكتب العلمية، چ1، بیروت، 1415ق، ج‏8،ص153.

شبهه: در روایات شیعه آمده که پیامبر برای کاری به در خانه زید آمد و زینب را در حال حمام کردن دید! یک دل نه صد دل عاشقش شد و زید را مجبور کرد که او را طلاق بدهد. سپس خودش با زینب ازدواج کرد!

جواب: در برخی منابع شیعی، سه روایت جعلی وجود دارد که قصه‌ی دروغین عشق پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به زینب همسر زید، را با آب و تاب بیان کرده‌اند. این روایات علاوه بر ضعف سندی، به دلیل مخالفت با آیات و روایات مربوط به مقام رسول اکرم  (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به هیچ وجه قابل پذیرش نیستند. همانطور که امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: «اینها تهمت‌هایی است که به رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) زده‌اند.»

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****