دستور امام باقر(علیه السلام) برای رسیدن به واقعیتهای زندگی، استفاده از عقل است.
فضای مجازی با بمبارانهای اطلاعاتی خود، زندگی انسانها را از واقعیت دور کرده و آنها را وارد فضایی تخدیری و کاذب نموده است. وقتی به دور و بر خود نگاه میکنیم متوجه میشویم که بسیاری انسانها از قوهی عاقله خود به درستی استفاده نمیکنند و اسیر ظواهر فریبندهی همین فضاهای سطحی و کمعمق میشوند. حقیقت این است که قلبهای رسانهای جدید به شکلی تعمدی، میزان دقت افراد را پایین آورده و حقایقی که انسان در زندگی خود باید بدان توجه ویژه داشته باشد را به ضعف و سستی کشانده است و نتیجهاش آن شده که با کوچکترین جوسازیها و شایعات رسانهای بخش زیادی از جامعه تحت تأثیر قرار گرفته و بدون تحقیق خاصی این اخبار و تحلیلها را با گاردی باز پذیرفته است.
با سست شدن تفکرات، اخلاق و رفتار انسان نیز تغییر پیدا میکند؛ به طور مثال وقتی یاد مرگ در انسان به عنوان یک حقیقت غیر قابل انکار، مورد توجه قرار نگیرد، در پس آن خلق و خوی دنیاطلبانه رشد پیدا خواهد کرد و رفتارهایی که از انسان رخ میدهد نیز بر همین اساس خواهد بود. چشم و همچشمی، مصرفگرایی، اسراف و اموری از این قبیل زاییدهی این خلق و خوست.
امام باقر (علیه السلام) در حدیث شریفی به ما کمک میدهد که با شیوهای درست از قوهی عاقله خودمان استفاده نماییم و زندگی خود را در یک فضای واقعبینانه پیش ببریم تا بتوانیم هم در زمان سختیها از تابآوری بالایی برخوردار باشیم و هم در زمان خوشیها مغرور و سرمست نشویم. در این حدیث شریف امام باقر (علیه السلام) با پرداختن به نصایحی که لقمان حکیم (علیه السلام) نسبت به فرزند خود داشتهاند میفرمایند: «كانَ فيما وَعَظَ بِهِ لُقمانُ ابنَهُ أن قالَ : يا بُنَيَّ ، إن تَكُ في شَكٍّ مِنَ المَوتِ فَارفَع عَن نَفسِكَ النَّومَ ولَن تَستَطيعَ ذلِكَ ، وإن كُنتَ في شَكٍّ مِنَ البَعثِ فَادفَع عَن نَفسِكَ الاِنتِباهَ ولَن تَستَطيعَ ذلِكَ ، فَإِنَّكَ إذا فَكَّرتَ عَلِمتَ أنَّ نَفسَكَ بِيَدِ غَيرِكَ ، وإنَّمَا النَّومُ بِمَنزِلَةِ المَوتِ ، وإنَّمَا اليَقَظَةُ بَعدَ النَّومِ بِمَنزِلَةِ البَعثِ بَعدَ المَوتِ؛[1] در نصايح لقمان به پسرش است كه گفت :«اى پسرم! اگر درباره مرگْ ترديد دارى، خواب را از خود ، دور كن ـ كه نخواهى توانست ـ و اگر درباره رستاخيزْ ترديد دارى، بيدار شدن از خواب را از خود دور كن ـ كه نخواهى توانست ـ ؛ زيرا اگر انديشه كنى ، مىدانى كه جان تو در دست ديگرى است و همانا خواب ، به منزله مرگ است و بيدارى پس از خواب ، به منزله بر انگيخته شدن پس از مرگ.»
روش درست اندیشیدن را امام باقر (علیه السلام) از دل همین حوادث به ظاهر طبیعی، به انسان یاد میدهد و او را به سادگی به فکر فرو میبرد. وقتی انسان خوب دقت کند متوجه میشود که زمانی که خواب به سراغ او آمد دیگر توانی برای بیدار بودنش نیست و در سمت مقابل وقتی بیداری به سراغش آمد دیگر نمیتواند آن را از خود دور کند؛ امام باقر (علیه السلام) با یادآوری همین یک نمونهی به ظاهر ساده که از لسان لقمان حکیم (علیهالسلام) جاری شده است، یک تَنَبُه بسیار عظیم را برای ما ایجاد مینماید که با تمثیلی زیبا خواب ما را به منزله مرگ قلمداد میکند که اگر از خواب گریزی نیست از مرگ به طریق اولی گریزی وجود نخواهد داشت و اگر بیداریِ انسان در دست خودش نیست، برانگیخته شدن او نیز به دستان او نخواهد بود و او در هر صورت خواهد مُرد و برانگیخته خواهد شد و نهایتاً باید در برابر جایگاه عدل الهی پاسخگوی اعمال خود باشد.
استفاده درست از قدرت تفکری که خدا به انسان هدیه داده است، اخلاق و رفتار او را نیز تنظیم خواهد کرد. در نگاه امام باقر (علیه السلام) عقل جایگاه ویژه ای دارد؛ ایشان در این باره میفرمایند: «لَمَّا خَلَقَ اَللَّهُ اَلْعَقْلَ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ فَقَالَ وَ عِزَّتِي وَ جَلاَلِي مَا خَلَقْتُ خَلْقاً أَحْسَنَ مِنْكَ إِيَّاكَ آمُرُ وَ إِيَّاكَ أَنْهَى وَ إِيَّاكَ أُثِيبُ وَ إِيَّاكَ أُعَاقِبُ؛[2] خداوند وقتى که عقل را آفرید، به او گفت: رو کن! پس رو کرد. سپس به او گفت: برگرد! پس برگشت؛ سپس فرمود: به عزّت و جلالم قسم! خلقى نیکوتر از تو نیافریدم تو را امر مىکنم و تو را نهى مىکنم و تو را ثواب مىدهم و تو را (در صورت مخالفت) عقاب مىکنم.»
به عقیده امام باقر (علیه السلام) محور سعادت و شقاوت انسان در استفاده از عقل اوست. اگر از این نعمت الهی به درستی استفاده کند سعادتش تضمین است و اگر درست استفاده نکند و یا اصلاً استفاده ننماید باید منتظر عقاب الهی باشد.
ذکر این مطلب حیاتی در کلام نورانی امام باقر (علیه السلام) برای ما واقعیات مهمی را آشکار میکند که چرا این همه فرهنگ غربی بر اسارت انسان تأکید دارد و به چه علت بیشترین سعی خود را در این مسیر قرار داده است که این اسارت بیشتر از هر چیز دیگری در فضای تفکری او به وقوع بپیوندد. شکی نیست که انسانی که اجازه فکر کردن از او گرفته شده است به هر نحوی که باشد، شخصیت ضعیفی دارد بنابراین میتوان او را به هر سمت و سویی کشید و به عبارتی دیگر او را استثمار کرد.استفاده درست از قدرت تفکر، بندهای اسارت را باز میکند و انسان را آزاداندیش بار میآرد. انسان آزاداندیش طبع بلندی دارد و به راحتی در برابر هر حرف زوری سر خم نخواهد کرد.
وقتی پای درس امام باقر (علیه السلام) مینشینیم روح آزادگی، استقلال و عزتمندی در انسان رشد خواهد کرد و از این روح بلند نیز رفتارهایی متناسب با خود صادر خواهد شد که در اجتماع نیز اثرات خود را نشان خواهد داد. مکتب اهل بیت (علیهم السلام) گره از کار بشر امروزی خواهد گشود؛ البته به شرطی که هیاهوی اطراف این بشر اجازهی شنیده شدن این نداهای الهی را بدهد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بحار الانوار ، محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، ج13، ص417، انتشارات دار احیاء التراث العربی، بیروت.
2.همان، ج1، ص96.
وقتی پای درس امام باقر (علیه السلام) مینشینیم روح آزادگی، استقلال و عزتمندی در انسان رشد خواهد کرد و از این روح بلند نیز رفتارهایی متناسب با خود صادر خواهد شد که در اجتماع نیز اثرات خود را نشان خواهد داد.