چرا به حضرت مهدی ایمان آوردیم

17:16 - 1391/10/10

این پرسش را باید برای خود مطرح سازیم که : چرا باید به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشّریف ایمان بیاوریم؟ آیا ضرورتی وجود دارد که...

چرا به حضرت مهدی ایمان آوردیم

این پرسش را باید برای خود مطرح سازیم که : چرا باید به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشّریف ایمان بیاوریم؟ آیا ضرورتی وجود دارد که ما را بر اعتقاد به این عقیده ، وا دارد؟ . بدون شکّ ایمان به آن حضرت ارتباط محکم و ناگسستنی با ایمان به خداوند ، دارد و این دو قضیّه به یکدیگر پیوسته اند . بنابراین ، در این جا چهار انگیزه و سبب اصولی وجود دارد که ایمان ژرف و قوی به این عقیده را بر ما واجب می گرداند. این انگیزه ها عبارتند از :
1- پر واضح است که رحمت خداوندی ، بسیار گسترده و فراخ است ، و تحقیقاً رحمت الهی ، تنها انگیزه ی آفرینش انسان و بعثت انبیاء و فرود آمدن کتاب های آسمانی ، می باشد . و اگر این رحمت نبود لزومی بر آفرینش انسان و فراهم آوردن ابزار رفاه و سعادت برای او در این دنیا نمی بود . بنابراین : بر اساس ایمان و رحمت الهی است که این پرسش را مطرح می نماییم : آیا رحمت گسترده ی الهی شامل عصر و دورانی ویژه و نسلی مخصوص می باشد ، یا که شامل عموم و همه ی پدیده ها ؟. بدون شک عقل انسان حکم می کند که رحمت الهی شامل عموم است . پس در این جا هیچ گونه نزدیکی و خویشاوندی میان خدا و بندگان خود وجود ندارد ، تا که نزدیکان شامل رحمت او گردند و دیگران از رحمت الهی محروم باشند . پس همه ی مخلوقات عیال الله هستند و رحمت الهی شامل عموم است . اکنون سؤال می کنیم: آیا وجود حجّت خدا بر زمین از مصادیق رحمت الهی است یا خیر؟ .
جواب می شنویم : البّته .
برای بار دوّم می پرسیم : آیا این رحمت شامل مردم قرن های گذشته ، شده است ؟.
جواب : البّته ، خداوند می فرماید:«وَلِکُلِّ قَومٍ هاد»1 . « و هر قومی را از طرف خدا رهنمایی است ».
برای بار سوّم می پرسیم : آیا این رحمت شامل انسان این عصر می شود یا خیر ؟.
پاسخ می شنویم : چنان که اذعان داریم که رحمت الهی عام و شامل همه است ، و وجود حجّت خدا بر روی زمین رحمتی الهی می باشد ، پس ناچار باید بگوییم : این رحمت هم اکنون نیز وجود دارد و حجّت الهی نیز هم اکنون موجود است . و او به عنوان پرتوی از رحمت فراخ و گسترده ی خداوندی برای انسان می باشد . این همان منطقی است که بر ما ، اعتقاد و ایمان به حضرت مهدی « عجل الله تعالی فرجه الشّریف » را به عنوان حجّت الله ، واجب می گرداند که هم اکنون هم وجود دارد ، و به عنوان رحمت خداوند از برای انسان در این عصر است ، همان گونه که عصرهای گذشته وجود داشته است . احادیث وارده از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم پیرامون داستان این رحمت واصله ( حجّت الله ) از زمانی که خدا حضرت آدم علیه السلام را آفرید و تا لحظه ی کنونی قطع نشده است ، روایات این گونه گزارش می دهد . «لقد خلق الله آدم و حواء ، و جعل آدم رسولاًوأمر حوّاء باتّباعه ، و لما انقطعت نبوّة آدم و انقطع اکله ، اوحی الله عزّ و جلّ الیه : یا آدم قد انقطعت نبوّتک ، و انقطع اکلک ، فانظر الی ما عندک من العلم و الایمان فاجعله فی العقب من ذریّتک و سلّم آدم مخاتیم النبّوة الی ولده ، ثمّ عند ما اقترب موت ابنه سلّم مخاتیم النبّوة الی شخص آخر مثله ...» .
« همانا خداوند ، حضرت آدم و حوّا را آفرید ، و آدم را فرستاده ی خویش قرار داد ، و فرمان داد تا همسر او حوّا از حضرت آدم متابعت نماید ، و هنگامی که نبّوت حضرت آدم و روزی او قطع شد ( اشاره به پایان عمر او ) ، خداوند عزّ و جلّ به او وحی فرمود : ای آدم! بی گمان نبّوت و روزی تو قطع گردیده ، پس بنگر به علم و ایمانی که نزد تو وجود دارد ، پس آن را در ذریّه خود قرار بده ، آدم انگشترهای نبّوت را به فرزندش واگذار نمود . سپس هنگامی که مرگ فرزندش فرا رسید ، مخاتیم نبّوت را به شخص دیگری که همانند او پیامبر بود واگذارد...». و بدین سان است که رابطه ی زمین با آسمان ادامه پیدا نمود ، و در هر عصر و زمانی ، شخصی به عنوان «حجّت الله » بر زمین باقی ماند . رحمت الهی ، انسان را از بدو آفرینش تا کنون بدون هدایت رها ننموده است و به عنوان و انگیزه ی ایمان ما به وجود شخصی که نمایندگی خدا را بر زمین بر عهده دارد ، می باشد . همان سان که روابط میان دو کشور قطع نمی گردد ، حتّی اگر روابط دیپلماتیک آنها قطع و سفارت خانه ها تعطیل شود ، امّا هرگز روابط آنان قطع نخواهد شد . رابطه ی زمین با آسمان نیز قطع نمی گردد ، حتّی در صورت نبودن رسول بر روی زمین . باید فردی باشد که کار رسول را به طور دائم انجام دهد ، چه این که خود رسول باشد ، یا وصّی خاصّ او ؛ و این همان چیزی است که آن را « حجّت الله » می نامیم. پرسشی که در اذهان ما مطرح می گردد عبارت است از این که : آیا استمرار این ارتباط میان آسمان و زمین امری ضروری است یا خیر؟. و به عبارت دیگر : آیا وجود حجّتی بر روی زمین ( که همانا نمایندگی خدا را بر زمین به عهده دارد) نوعی از رحمت الهی برای انسان است؟.
جواب : قطعاً بله ، پس بی گمان خداوند سبحان هرگز مردم را عبث و بیهوده نیافریده است . و آن ها را بدون هدایت رها نمی فرماید ، بلکه برای آنان راه هدایت را مشخّص و روشن نموده است و در هر زمان و مکان راهبری قرار داده که مردن از او پیروی و متابعت نمایند!. بلکه وجود نمایندگی خداوند بر روی زمین ( حجّت الله ) همانا رمز استمرار رحمت و قدرت الهی بر انسان ها و زمین می باشد . پس چنان که این نمایندگی الهی بر زمین نباشد این به معنی : انقطاع رحمت از زمین است ، و انقطاع رحمت الهی برای یک لحظه ، مساوی با نابودی کلّ جهان است . پس بدیهی است که انسان جز با قدرت و توان خداوندی ، نمی تواند زندگی کند .
« والأَرضُ جَمیعاً قَبضَتُهُ ».2 « تمام زمین در قبضه ی قدرت او است ».
«و السَّمواتُ مَطوِیّاتٌ بِیَمِنِهِ».3 «و آسمانها پیچیده در دست او می باشد».
بنابراین چنان که این قدرت و توانایی از انسان قطع گردد ، برابر است به این که انسان به عدم محض تبدیل می شود . لذا تا زمانی که حجّت خداوند بر روی زمین وجود داشته باشد ، کلّیه ی انسان ها و زمین به سلامت و در کمال امنیّت هستند. امّا اگر زمین برای یک لحظه از وجود حجّت خالی باشد ، صورت مسأله همان خواهد شد که احادیث متواتر درباره ی آن آمده است.
« لو خلّت الارض من الحجّة لساخت بأهلها ».4 « اگر زمین خالی از حجّت بماند ، ساکنانش را در کام خود فرو می برد ».
اما سؤالی که خود را در این جا مطرح می سازد این است که : در حال حاضر ، « حجّت خدا » بر روی زمین چه کسی است:
جواب : پس از وجود مقدّس رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ، امیرالمؤمنین حضرت علی ، نمایندگی خدا بر روی زمین را به عهده داشت . پس از آن وجود نازنین ، امام حسن مجتبی علیه السلام پس از آن امام حسین علیه السلام و سپس نه فرزند امام حسین علیه السلام که آخرین آنان وجود مقدّس و نازنین حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشّریف بود این نمایندگی را به عهده داشتند . هم اکنون که تاریخ 1422 هجری قمری می باشد عمر مبارک امام زمان علیه السلام 1266 سال است که مقام حجّت باقی خداوند بر روی زمین را داراست . بنابراین نخستین انگیزه ای که ما را به ایمان به آن حضرت سوق می دهد عبارت است از : حکم عقل به ضرورت عمومی رحمت الهی که برای هر عصر و زمان است ، و وجود نماینده ی خدای عزّو جل ّ ، آن است که بزرگ ترین مظهر رحمت الهی برای انسان می باشد . بنابراین : استمرار وجود نمایندگی خداوند ( حجّت الهی ) ، استمرار رحمت الهی از برای انسان است .
2- انگیزه ی دوّم ایمان به حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشّریف آن است که : ایمان ما به رسالت رسول بزرگوار اسلام است . پس کسی که به رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم ایمان دارد ، از ضروریّات است که به مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشّریف- ایمان آورد .
چگونه ؟ . همانا احادیث صحیح وارده در مسأله ی آن حضرت به نقل از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ، از حدّ تواتر فراتر رفته . به عبارتی سندهای تاریخی برای وجود نصّ از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم پیرامون حضرتش مقوله ای تردیدناپذیر است و در آن شکّ و تردید راه ندارد . و کسانی که ایمان به او را ردّ می کنند ( همانند برخی از اهل سنّت ) تحقیقاً به یکی از دو مقوله و حقیقت تردید و شکّ دارند : یا این که به جمیع کتب معتبر حدیث که نزد خود دارند ، و به کلّیه علماو دانشمندان خودشان که این احادیث را نقل کرده اند شکّ و تردید دارند ، یا این که در صدق گفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شکّ و تردید به خود راه می دهند! .
«107» حدیث از پیامبر گرامی اسلام پیرامون حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشریف تنها از طریق رجال مذاهب اربعه آمده است . در حالی که احادیث وارده از طریق مذهب جعفری در این باره نیز بسیار زیاد و متواتر است . بنابراین با این همه احادیث از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم چه باید کرد ؟ ، آیا آنها را ردّ کنیم ؟! ، و این به مثابه کفر ورزیدن به پیامبر اسلام می باشد ؛ یا که به راویان و ناقلان این احادیث کفر ورزیم و آنها را ردّ نماییم؟ و این نیز نا صحیح و باطل است . پس چه باید کرد ؟ ، ناچار باید به این ها ایمان آورد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بر امامت حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشّریف و بر ظهور آن حضرت به شکلی تأکید فرموده اند که نظیر این تأکید جز بر ایمان به خداوند و رسول مکرّم اسلام تأکید نشده است . بنابراین موضع گیری ما پیرامون سخنان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم چگونه باید باشد؟ ، آیا موضعی درست ، غیر از ایمان به کلام و سخنان آن حضرت و تصدیق این سخنان هست؟. با کمال تأکید می گوییم خیر ، پس ما به وجود خداوند سبحان ایمان می آوریم ، و هم چنین به رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ، و بنابراین به وجود حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشّریف ایمان می آوریم ، ومی دانیم که در پایان این جهان ظهور خواهد نمود تا زمین را از شرک و کفر و فساد تطهیر و پاک سازد . حدیثی در این زمینه می فرماید:
« من شکّ فی قیام قائمنا لقی الله و هو به کافر»5 . « هر کس در ظهور قائم ما تردید نماید در روز قیامت در حالی که کافر به خداوند است ، خدا را ملاقات خواهد نمود ».
3- انگیزه ی سوّم ایمان به حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشریف همانا حکم عقل به ضرورت وجود نظامی عادل است که بشریّت در سایه ی آن به عدالت و خیر و آزادی متنعّم گردند . هر انسانی این مطلب را در ضمیر خود احساس می نماید. ضمیر انسانی هرگز استمرار وضع فاسد و فرسوده ی حاکم بر جهان را نمی پذیرد . احساس نیاز به عدالت و رحمت خداوند همان چیزی است که اعتقاد انسان را به دگرگونی قطعی اوضاع فاسد و ناهنجار موجود شوق می دهد ، پس این رهبری جاهلانه که بر جهان حکومت می کند ناچار روزی متلاشی خواهد شد و رهبریّت عدل و حکیمانه جانشین آن خواهد گردید که برای بشریّت خیر ، عدالت و آزادی به ارمغان خواهد آورد . این همان نیازی است که هر انسانی در درون خویش احساس می نماید ، و از همین رهگذر انتظار آن روز با سعادت را می کشد که بر او سایه ی عدل به جای ظلم ، خیر به جای شرّ ، ایمان به جای شرک ، و علم به جای جهل و گمراهی ، گسترده گردد. بنابراین : سه عامل و انگیزه ای که ما را به سوی ایمان به حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشّریف سوق می دهند عبارتند از:
1- ایمان به این که رحمت الهی ، مردم شمول و زمان شمول و از آنِ همه ی مردم است . و همانا از مظاهر رحمت الهی وجود حجّت خداوندی و نمایندگی او بر روی زمین می باشد .
2- ایمان به رسالت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ، است که ما را از حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشّریف آگاه ساخت که آن حضرت همان حجّت الهی است و در آخر زمان ظهور خواهد نمود ، و براین مسأله تأکید فراوانی نموده است .
3- ایمان وجدانی به ضرورت دگرگونی اوضاع فاسد کنونی حاکم بر این جهان حکم می کند ، و ضرورت وجود نجات دهنده ای که بشریّت را از این اوضاع رهایی بخشد در ضمیر هر کسی نهفته است .

پی نوشت ها :

1- سوره ی رعد ، آیه ی 7.
2- سوره ی زمر ، آیه ی 67.
3- سوره ی زمر ، آیه ی 67.
4- شبیه همین عبارت از امام باقر علیه السلام وارد شده است : « لو بقیت الارض بغیر امام لساخت بأهلها !. و انَّ الله تبارک و تعالی جعلنا حجّة فی ارضه و اماناً فی الارض لأهل الارض».
« اگر زمین خالی از امام بماند ، ساکنانش را در کام خود فرو می برد . خدای تبارک و تعالی ما را حجّت خود در روی زمین قرار داده ، و ما را وسیله ی امان مردم روی زمین گردانیده است ». الزام النّاصب ، ص4و245 . غیب نعمانی ،ص69. ینابیع الموّدة، ج3 ، ص148. عیون الاخبار ، ج1 ، ص212. غیبت شیخ طوسی ، ص132. اصول کافی ، ج1 ، ص79.
5- در حدیث دیگری رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند : « هر کس مهدی را انکار کند تحقیقاً کافر است ». عقدالدرّر ، ص157.

منبع : کتاب تمدن در عصر ظهور مهدی ( علیه السلام ) ، عباس المدّرسی ، ترجمه و نگارش : لطیف راشدی ، صص30-21 .

منبع: نورپرتال

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 5 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.