اثبات وجود خدا

09:38 - 1400/04/06

خداوند ماده نیست تا بتوان با ابزار مادی آن را شناخت و پی به وجود او برد، بلکه ماده و طبیعت، گذر و رهنمونی است برای پی بردن به وجود خدا

در مقام انکار، اگر کسی بگوید: «چون چیزی به عنوان خدا، نه دیده می‌شود و نه به سایر ادراکات حسی در می‌آید، پس وجود ندارد»؛ نتیجه کوتاه و کوچک خود را به کل عالم هستی تعمیم داده است که این دیگر کار حس و علوم طبیعی و تجربی نیست، بلکه کار عقل است. علوم طبیعی  تنها می‌تواند بگوید: «تا آنجا که من دیدم و آزمایش کردم، چیزی نبود».
در مقام اثبات نیز اگر کسی بگوید که وجود زمین و آسمان و هر چه در آن هاست و نیز قوانین و نظم عالمانه و حکیمانه‌ی حاکم بر آن ها، دلیل بر وجود خالقی حیّ، علیم، حکیم و قادر است، به واسطه‌ی عقلش، حکم عقلانی داده است، نه این که محسوسات او چنین حکمی بدهند.
بنابراین، مادی‌گرایان هرگز نمی‌توانند به صورت قاطع بگویند: «خدایی وجود ندارد»، چرا که صدور چنین حکمی، آن نیز بر اساس طبیعات و تجربیات، مستلزم تحقیق علمی در تمام عالم هستی می‌باشد و در نهایت نیز حکمی است که باید با براهین عقلی، اثبات یا نفی گردد.
اگر انسان با ابزار شناخت حسّی، و علوم تجربی در آزمایشگاه‌، ویروسی را به عنوان عامل سرماخوردگی شناخت، نمی‌تواند حکم کند که همیشه این ویروس "علت" و آن نوع سرماخوردگی "معلول" می‌باشد، بلکه فقط می‌تواند بگوید: «در مواردی که من آزمایش کردم، چنین بوده است»، چرا که نتیجه‌گیری و صدور حکم کلی، کار عقل است.
پس، با ادراکات حسّی و علوم آزمایشگاهی، وجود خداوند سبحان، نه قابل اثبات است و نه قابل نفی و انکار.

رویت خداوند با چشم
این که خداوند متعال با چشم دیده نمی شود به این جهت است که چشم، اشیاء مادی را می بیند؛ در نتیجه چشم، عقل و فرشته را هم نمی بیند. بنا براین، آنچه چشم می بیند ناقص ترین و ضعیف ترین مرتبه وجود است؛ اما اینکه خدا با چشم دیده نمی شود، به این معنی نیست که خدا اصلا دیده نمی شود؛ بلی ذات خدا را هیچ موجودی ادراک نمی کند، ولی اسماء و صفات او که عالم را پر کرده است با چشم عقل و با چشم دل قابل مشاهد است و اساسا غیر خداست که ذاتا دیده نمی شود. خدا وجود محض است و وجود تنها حقیقتی است که همه آن را می شناسند و کسی نمی تواند وجود را انکار کند. هر موجودی خود سهمی از وجود دارد، که آن وجود را از وجود محض (خدا) گرفته است، در نتیجه هر موجودی به اندازه ی وجود خودش خدا را در خود مشاهده می کند، به عبارت دیگر موجودات، ظهور اسماء و صفات خدا هستند، در نتیجه اسماء و صفات خدا در همه ی موجودات قابل مشاهده است.[1]

خداشناسي تجربي
خدايابي از طريق رجوع و توجه به طبيعت و خلقت، اولين و همگاني‌ترين روش خداجوئي است. آن‌گاه كه انسان به آسمان و زمين و آن‌چه در آن‌هاست نگاه مي‌كند و از فرط هيجان و شگفتي ساعت‌ها به آن‌ها خيره مي‌ماند و ناخواسته به حكمت، دانش و تدبيري كه در پس اين مناظر شگفت‌انگيز وجود دارد، اقرار مي‌كند حال آن‌که دانش و حكمت ویژگی موجود عاقل و داناست، برای همین به وجود او نيز اعتراف و اذعان مي‌كند.[2]

خدا نه جسم است نه روح
جسم و روح هر دو ممکن الوجودند یعنی عدم برای آنها قابل فرض است، در نتیجه عین وجود نیستند و الّا عدم برای آنها قابل فرض نمی شد. از این رو برای این که وجود پیدا کنند محتاج به علّت هستند. در حالی که خدا واجب الوجود است، یعنی وجود محض و خالص است و برای وجود محض عدم قابل تصوّر نیست. چون عدم ، نقیض وجود محض است واز تصوّر عدم برای وجود محض تناقض لازم می آید. بنا بر این، اگر خدا روح یا جسم بود همان طور که جسم و روح محتاج علّت هستند او نیز باید محتاج علّت می شد. در آن صورت علّت او خدا می شد نه خود او، در حالی که فرض کردیم او خداست و علّت ندارد. بنا بر این از فرض روح یا جسم بودن خدا لازم می آید که او خدا نباشد و این تناقض است و همه ی موجودات نشانه های خدا هستند.[3]
پس به این نتیجه می رسیم که خداوند را نمی شود، تجربه کرد و با جشم ظاهری آن را دید بلکه با مشاهده آثار او در طبیعت ونشانه های قدرت او پی به وجود حکیمانه او می بریم و او را تصدیق می نماییم. برای اثبات نیازی به آزمایش و مشاهده او نداریم.

پی نوشت
[1] میزان الحکمه، ج 5 ص 224.
[2] الجواهر (تفسیر الطنطاوی)، الجوهری الطنطاوی (به نقل از: سیمای طبیعت در قرآن، ص39).
[3] صدوق، توحید، ص .98

خداوند را در آزمایشگاه نمی توان اثبات کرد. چون تجربه و آزمایش محدود است وتنها در همان حیطه می تواند حکم نماید. بلکه با مشاهده آثار او در طبیعت و جهان خلقت می توان پی به عظمت و قدرت او برد.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 6 =
*****