- دیدگاه افراطی برای گفت و گوی علمی آفت محسوب می شود.
اشاره
با آفرینش عقل و جهل و لشگریان آن دو، ستیز میان آنها نیز آغاز شد. نادانی و کوردلی همواره بزرگترین دشمن بشریت بوده که هلاکت و زیانکاری خود و همنوعانش را به دنبال داشته است.
بیشک گزندی که انسان جاهل و نادان به دیگران میرساند از زیانی که انسان به خویشتن میزند، ناپسندی بیشتری دارد. از دیگر سوی، عالمان و خردمندان در میان جوامع بشری از جایگاه بالایی برخوردار نبوده و با کمترین تهمت و ناسزا به انزوا کشیده میشدند. اما شوربختانه گفت و گو به عنوان موثرترین شیوه برای کاهش تنش میان آحاد جامعه، در کمترین میزان توجه قرار دارد.
مرزبندی میان دانشها
وجود دانشهای گوناگون نتیجه نیازهای مادی و معنوی بشر بوده تا به فراخور هر مرحله و جایگاه، از آن دانشها در زندگی خویش بهرهمند شود. انسان به راحتی این نکته را درمییابد که جز در موارد استثنا نمیتواند به تمام دانشها احاطه داشته باشد و قطعا اظهار نظر پیرامون هر دانش، به تخصص ویژه نیاز دارد.
در جوامع پیشرفته این مساله کاملا بدیهی انگاشته شده که دورافتادگان از هر دانش، مجاز به بیان دیدگاه در آن زمینه نیستند و به دیدگاههای آنها بیتوجهی خواهد شد.
اهمیت پاسداری از تعالیم اسلامی
دین اسلام به عنوان آخرین دستور از جانب خداوند برای هدایت انسانها و به کمال رساندن آنها، توانسته قلبهای بسیاری را به خود جذب کند و پیروان حقیقی این دین الهی خود را پاسبان حریم اسلام از هر گونه تحریف و گزند میدانند و بی شک این دستوری است که از جانب خدا صادر شده:«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُم؛[1] اگر خدا را يارى كنيد خدا شما را يارى خواهد نمود و در لغزش قدمهایتان را استوار میگرداند.»
همچنین فرمود:«وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ؛[2] با كفار و مشركين جهاد كنيد تا اينكه فساد برطرف گردد و دين حق خالص شود.»
طبیعی است که در چنین شرایطی، مهمترین پاسداران دین اسلام، در وهله نخست رهبران معصوم میباشند که حافظان شریعت و تبیین کنندگان آن هستند و در رتبه بعد، شاگردان راستین آنها با توجه به معیارها و شاخصهای بیان شده توسط قرآن و سنت، برای مقابله با تحریفها تلاش میکنند.
تعدد قرائت و برداشت
بر اساس حدیث ثقلین، تمسک به قرآن و سنت در کنار یکدیگر ضامن هدایت مسلمانان خواهد بود. اما از یک سو، هدایت یافتگی انسانها به دلیل یکسان نبودن فهم و درکشان دارای شرایط خاص خود میباشد، از این رو گزارههای تعلیمی اسلام نیز به فراخور ظرفیت مخاطبان دارای تنوع و تغییر است به گونهای که ماهیت و هدف مشترک را دنبال میکنند اما کیفیت بیان آنها متفاوت است.
از دیگر سو، اهل بیت (علیهم السلام) قرآن را به عنوان معجزه جاودان و دارای ویژگی لایههای پنهان معانی معرفی کردهاند که هر کسی توان درک آیات آن را ندارد. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:«هيچ چيزى از عقل انسانها دورتر از تفسير قرآن نمیباشد؛ زيرا ممكن است آيهاى از آيات اولش در مورد مطلبى و آخرش در مورد مطلب ديگرى باشد.»[3]
بنابراین اختلاف در فهم متون دینی یک امر کاملا طبیعی است و واقعیت میدانی از آن خبر میدهد که سیره و روش معصومان (علیهم السلام) بر سخن گفتن به میزان درک و شعور هر شخص بوده و شاگردان خود را نیز برای گفت و گو با مردم به همین سیره توصیه کردند.[4]
با این حال فرمایشات معصومین مملو از سخنان پر مغز با مضامین بسیار عالی و تخصصی است که مردم عادی از فهم آن عاجزند و دین شناسان با دشواری آن را فهم میکنند.[5]
ستیز در پوشش علم
تاریخ جوامع اسلامی در سدههای اخیر شاهد درگیریهای شدید لفظی میان طرفداران دانش فقه و طرفداران دانش فلسفه بوده است. ریشه این اختلاف را باید در هدف و غرضی که این دو علم دنبال میکنند، جست و جو کرد.
موضوع دانش فقه، بیان حکم برای رفتار مکلفان در راستای عمل به واجبات و ترک محرمات است و موضوع دانش فلسفه، «موجود بما هو موجود» یا «وجود بما هو وجود» و خصوصیات آن میباشد.[6]
مهمترین ابزار بیان حکم در دانش فقه، ظنون معتبر هستند و حال آنکه در فلسفه به کمتر از برهان عقلی رضایت داده نمیشود. پیش فرض فقهاء در بیان احکام، پذیرش اسلام و تعالیم اساسی آن است ولی یکی از مهمترین فوائد فلسفه و نتایج آن، اثبات مساله توحید میباشد.
علت مخالفت با فلسفه و عرفان
متاسفانه در میان فقهیان و متفقهان کسانی هستند که صرفا با مرور اجمالی بر برخی گفتههای فیلسوفان و عارفان ملتزم به احکام فقهی، آنها را با دانستههای خویش مخالف میانگارند و گاه حتی دانش فلسفه و عرفان و بزرگان آن را از دایره اسلام خارج قرار میدانند.
هرچند در گفت و گوی علمی، سوال و اعتراض صحیح شمرده میشود اما اشکال و نقد وقتی مورد ارزیابی قرار میگیرد که ناقد بر فلسفه و عرفان، اصطلاح آنان و ابعاد معرفتی آن تسلط داشته باشد.
حتی اگر بر سخنان فلاسفه و عرفا نقد وارد باشد، به راحتی نمیتوان آنها را از دایره اسلام بیرون کرد؛ زیرا فرض این است که فلاسفه و عرفا بر گفتار خویش حجت و دلیل برهانی دارند.
شاید بهترین شیوه برخورد در وهله نخست، سکوت در برابر گزارههایی است که انسان از آنها اطلاع چندانی ندارد. پرهیز از ستیزهای بیثمر و حفظ وحدت میان پیروان اهل بیت (علیهم السلام) با تکیه بر مشترکات دینی از اهمیت بسزایی برخوردار است.
پی نوشت
[1]. محمد/7.
[2]. بقره/193.
[3]. تفسير العياشي، ج1، ص: 11.
[4]. الكافي، ج1، ص: 23.
[5]. بصائر الدرجات، ج1، ص: 21.
[6]. الأسفار الأربعة، ج1، ص: 27.
بهترین شیوه برخورد در وهله نخست، سکوت در برابر گزارههایی است که انسان از آنها اطلاع چندانی ندارد. پرهیز از ستیزهای بیثمر و حفظ وحدت میان پیروان اهل بیت (علیهم السلام) با تکیه بر مشترکات دینی از اهمیت بسزایی برخوردار است.