مردم همواره از برکات وجودی امام غائب، همچون خورشیدی پشت ابر، بهرهمند میشوند؛ هر چند متوجه آن نباشند.
دست تقدیر الهی بر این است که در هر زمان، حجتی را در زمین قرار دهد[1] تا راه هر گونه دستآویز و عذری را از بهانهجویان پرمدعا بگیرد. این سنت از ابتدای آفرینش انسان تا انتهای آن همچنان باقی است و این وعده الهی است و خدا هرگز خلاف وعده عمل نمیکند.[2]
گاه حجتهای الهی، با حضور آشکار خود در بین مردم، به هدایت و راهنمایی آنها میپردازند همانند بسیاری از پیامبران و امامان علیهم السلام و گاه به علتهای مختلف از دید مردم پنهان شده و با حضوری پنهان، راهنمای آفریدگان خواهند بود مانند برخی از پیامبران که به طور موقت در برههای از زمان پنهان شده و با فراهم شدن شرائط آشکار شدند.[3] خداوند بر همین سنت، حضرت مهدی علیه السلام را در پرده غیبت قرار داده است.[4]
کتمان و تناسب آن با غیبت امام زمان علیه السلام
قرآن کریم، کتمان و بازگو نکردن حق و نشانههای خدا را مذموم دانسته است؛ حتی کتمان کنندگان را مورد لعن قرار داده است. از طرفی خداوند امام زمان علیه السلام را در پرده غیبت قرار داده است، پس چرا با آشکار کردن حضرت، مردم را نجات نمیدهد؟
از جمله آیاتی که در این زمینه اشکال کردهاند این آیه است «إِنَّ الَّذينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُون؛[5] آن گروه (از علماى اهل كتاب) كه آيات واضحه و هدايتى را كه فرستاديم كتمان نمايند بعد از آنكه آن را براى (هدايت) مردم در كتاب آسمانى بيان كرديم، خدا و تمام لعنكنندگان، آنها را لعن مىكنند.»
شأن نزول این آیه
به گفته بسیاری از مفسران و راویان شیعه و اهل تسنن، این آیه زمانی نازل شد که برخی از اهل کتاب از یهودیان و مسیحیان، بشارت آمدن پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله را پنهان کرده و بازگو نکرده و کتمان کردند.[6] پس این آیه در واقع کسانی را لعن می کند که صفات پیامبر خاتم را که در کتاب هایشان ذکر شده است، برای مردم بازگو نکردند.[7] هر چند در برخی روایات، کسانی که صفات امیر المومنین؛ علی علیه السلام را پنهان کردند نیز مورد لعن واقع شدهاند.[8]
بنابر این امثال این آیات هیچ ارتباطی به بازگو نشدن حق، توسط امام معصوم علیه السلام ندارد، علاوه بر اینکه امام وظیفه تبیین خود را انجام میدهد اگر چه در پس پرده غیبت باشد.
اما غیبت امام زمان علیه السلام، علتهایی از جمله؛ آزمایش مردم، آزادی از بیعت طاغوتهای زمان، حفظ جان امام، آمادگی جهان و... دارد.
معطل ماندن امام علیه السلام
در برخی از روایات امام علیه السلام به «بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ؛[9] چاه پر آب متروک شده» تفسیر شده است.[10] یعنی زمانی که امام در مسند حکومت قرار نگیرد مانند چاه پر آبی است که میتواند کامهای تشنه را سیراب کرده و نیازهای مردم را بر طرف کند؛ ولی به فراموشی سپرده شده است.
بنابر این حکمت بالغه خداوند اقتضای فرستادن امام را برای هدایت انسانها داشته است؛ ولی در حال حاضر در پس پرده غیبت به سر میبرد. و این همان معنای چاه پر آبی است که کسی نیست از آن بهره جوید.
پس این مردم هستند که امام را ترک کرده و او را در بوته فراموشی قرار دادهاند، نه اینکه امام شیعیان با غیبت خود تبلیغ دین را معطل گذاشته باشد، زیرا برکات وجودی امام همچون خورشید پشت ابر به مردم میرسد و انسانها از آن بهرهمند میشوند.[11] اوست که همواره چشم به راه انسانها است.
پی نوشت
[1]. سوره رعد، آیه8.
[2]. سوره روم، آیه6.
[3]. عقد الدرر، شافعی، ص38.
[4]. ینابیع المودة، قندوزی، ج3، ص249.
[5]. سوره بقره، آیه159.
[6]. قاموس قرآن، قرشی، ج6، ص90؛ مفردات، راغب، ص702.
[7]. التحرير و التنوير، ابن عاشور، ج2، ص122؛ عمدة القاري، العيني، ج12، ص188؛ الدر المنثور، سیوطی، ج1، ص390؛ تفسیر الکبیر، فخر رازی، ج4، ص141.
[8]. تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام، ص570.
[9]. سوره حج، آیه45.
[10]. کافی، کلینی، ج1، ص427.
[11]. کمال الدین، صدوق، ج1، ص253.
خداوند متعال گاه حجتهای خود را به علتهای مختلف، در پس پرده غیبت قرار میدهد تا علاوه بر حفظ جان او، مردم به رشد نسبی رسیده و از حجت خدا اطاعت کند.