در اسلام احکام و مجازاتهای شرعی تابع مصالح و مفاسدی هستند که خداوند با عنایت بر همین مصلحت سنجیها دستوری را صادر مینماید. تقوا، حیات بخشی به اجتماع و از بین بردن فساد در جامعه، از مهمترین فلسفههای حکمت الهی در مجازات اعدام است.
یکی از مجازاتهایی که در سال های اخیر، باچالشهایی در حوزه نظر و عمل همراه بوده است، اعدام میباشد. به لحاظ نظری، دانشمندان متعددی این مجازات را خلاف نظریه قرارداد اجتماعی میدانند؛ هر چند دانشمندان بزرگ دیگری با این دسته از دانشمندان هم عقیده نبودهاند و جوابهای محکمی به آنها ارائه نمودند. این بحث آن قدر جدی است که در سطح سازمان های بین المللی و مهمترین آن، یعنی سازمان ملل نیز مطرح شد.
از نظر عملی نیز بین کشورهای جهان، کارکردهای مختلفی نسبت به مجازات دیده میشود. برخی کشورهای جهان همچون اعضای اتحادیه اروپا به محدود کردن این مجازات روی آوردند. برخی دیگر کشورها به طور کلی آن را ملغی کرده اند: همچون کشورهای اسکاندیناوی، اتریش و ... . دسته سوم بر پرفایده بودن آثار و کاراییهای مجازات اعدام تأکید داشته و آن را همچنان پابرجا و ثابت میدانند.[1]
در قوانین اسلام، مجازات اعدام، به طور کلی در سه دسته قصاص، حد و تعزیر بیان میشود. اعدام و قصاص معنا و مصادیقش روشن است و در مقابل فردی که اقدام به قتل فرد دیگری نموده، با شرایط خاصهاش اعدام صورت میگیرد. اعدام، حدی است که در جرایم جنسی همچون زنا و جرایم علیه مصلحت و امنیت مردم همانند محاربه واقع میشود. همچنین مجازات اعدام در جرایم تکرار شده همانند تکرار نبش قبر یا سرقت و ... صورت میگیرد. سومین نوع مجازات اعدام، اعدام تعزیری است که در مواردی با توجه به دستور حاکم و با رعایت مصالح و مفاسد عامه درنظر گرفته میشود.
به طور کلی فلسفه اعدام در احکام اسلامی بر مبانی مهمی استوار است:
1. رفع فساد و پاک شدن جامعه از آلودگیهایی است که حیات و زندگی اجتماعی را تهدید میکند؛ همچون غدهای سرطانی که باید با عمل جراحی آنرا از بدن خارج کرد. این امر، «اِنَّما جَزؤُا الَّذینَ یُحارِبونَ اللّهَ ورَسولَهُ ویَسعَونَ فِی الاَرضِ فَسادًا اَن یُقَتَّلوا ...؛[2] سزاى كسانى كه با [دوستداران] خدا و پيامبر او مىجنگند و در زمين به فساد مىكوشند، جز اين نيست كه كشته شوند... .»
2. چنین مجازاتی حیات بخش و زندگی آفرین برای انسانها است. «ولَکُم فِی القِصاصِ حَیوةٌ یاُولِی الاَلباب؛[3] و برای شما در قصاص، حیات و زندگی است، ای صاحبان خِرد.» قصاص موجب حیات جامعه است؛ زیرا مجرمان از ترس قصاص، به خود اجازه نمیدهند دیگران را بکشند و بدین وسیله به سنتهای جاهلی که گاه یک قتل باعث چندین قتل میشد، پایان داده میشود و هم موجب حیات افرادی است که در صدد قتل دیگران هستند، چون آنان را نیز از فکر آدم کشی باز میدارد و اینگونه جان آنان محفوظ میماند.[4]
3. ایجاد تقوا و دوری از گناه: «وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛[5] و برای شما در قصاص، حیات و زندگی است، ای صاحبان خِرد! شاید شما تقوا پیشه کنید.» یعنی آنکه بخاطر مجازات اعدام، از ارتکاب جرایم اعدامی همانند قتل و محاربه پرهیز و دوری میشود.
اعدام در ملأ عام نیز همین فلسفه مجازات اعدام را به صورت شدیدتری دربر دارد و جنبه بازدارندگی بیشتری را در جامعه بوجود میآورد؛ زیرا همگان به وضوح عاقبت و مجازات مجرمان و مفسدان را نظاره میکنند و به دنبال چنین مفاسد اجتماعی نمیروند. بله درست است که این نوع اعدام برای خود مجرم، اصلاح و بازدارندگی ندارد؛ ولی او را از گناهی که کرده پاک و برای دیگران جنبه روانی و بازدارندگی مناسبی دارد.
پینوشتها:
[1]. طارمی، محمدحسین، اعدام در نظام های کیفری، پگاه حوزه 1386، شماره 212.
[2]. مائده/33.
[3]. بقره/179.
[4]. نمونه، ج 1، ص 684.
[5]. بقره/179.
مجازات اعدام در مجامع بین المللی طرفداران و مخالفان خاص خودش را دارد و در حقوق اسلامی، مجازات اعدام برای جرایم حدی و تعزیری و قصاص در قتل، در نظر گرفته میشود. حکمت مجازات اعدام در اسلام عبارت است از حیات بخشی به جامعه و از بین بردن فساد و ایجاد تقوا و پرهیزگاری در مکلفان.