قرآن زیباترین تعابیر را درباره زنان و رعایت حقوق آنان به کار برده است.

برخی ادعا دارند قرآن کریم در آیات مختلفی به شعور و کرامت انسانها اهانت نموده است. مهمترین استناد آنها برای اثبات ادعای خود آیاتی است که درباره زنان سخن گفته است. آنچه از این شبهه به ذهن متبادر میشود این است که آیا چنین خطاباتی توهین به جامعه انسانی و اسلامی و حقوق زنان است؟
در پاسخ به این شبهه باید بگوییم:
1. تمام اصول و مسائلی که دین اسلام در قرآن مطرح نموده عقلانی و مطابق فطرت انسان است و عقل آن را تأیید میکند. خود قرآن کریم انسانها را به سوی تعقل و تفکر دعوت میکند تا مسائل دینی خود را از این مجرا به دست آورند. از آنجایی که خطابهای قرآنی ظاهری دارد و باطنی لذا باید انسان، با تعقل و تفکر حول ابعاد مختلف آن موضوعی که قرآن بیان نموده، فکر و اندیشه کند، متشابهات را در کنار محکمات قرار دهد[1] و سپس قضاوت کند.
2. مفاهیم قرآنی نباید سلیقهای و با قرائتهاى ظاهرگونه تفسیر شود؛ زیرا قرآن کلام بشری نیست تا محدود به زمان و مکان خاصی شود، بلکه کلام الهی است و دارای آیات محکم و متشابه، ظاهر و باطن است که اگر از مجرای صحیح معنا نشود معنایی خلاف واقع از آن برداشت میشود. از این رو انسان با هر تحلیلی اگر بخواهد از آیات قرآن معنایی برداشت کند، باید بداند با معانی و مفاهیمی در قرآن روبهرو است که بدون رجوع به آیات محکم و کمک گرفتن از منابع لغوی و روایی نمی تواند معنای درستی از آیات استخراج نماید.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در اینباره میفرماید: «فعلیکم بالْقُرْآنَ ... َو لَهُ ظَهْرٌ وَ بَطْن، فظَاهِرُهُ حُكْمٌ وَ بَاطِنُهُ عِلْمٌ، ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ؛[2] برای قرآن ظاهری و باطنی است؛ پس ظاهر (الفاظ) آن حکم و باطن آن علم است؛ ظاهر (الفاظ) آن زیبا و اعجاب آور (برای اهل فن و ادیب مؤدب) و باطن آن عمیق است.» این روایت نشان میدهد برای قرآن لایه های مختلفی است که انسان هر لایه از معنا را باز می کند به لایه دیگری از معنا دست پیدا میکند به گونهای که تا هفتاد بطن برای قرآن ذکر کردهاند.[3]
3. آیاتی که در مورد زنان است نه توهین به کرامت و شخصیت زنان است و نه نفی کننده شعور مسلمانان بلکه به دنبال معرفی جایگاه و عظمت زنان در تربیت انسانهاست. در آیه «نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُم؛[4] حرث به معنای زمین نیست بلکه به معنای زراعت است[5] و زمین از آن جهت که حاصلخیز و زنده براى پرورش دانهها و بذرهاست، او را حرث گویند. زنان نیز از آن جهت که پرورشگاه بذر انسانها هستند به این تعبیر مورد خطاب قرار داده شدند. بنابر این همانطور که اگر کشتزار نباشد بذری در خاک نشو و نما نمیکند، اگر زن هم نباشد هیچ نسلی از آدم شکل نمیگیرد. آیه مورد نظر در بیان معنای دیگری نیز هست و آن اینکه زن مزرعه آدمیت است نه تنها آدم، یعنى نه تنها تکوین جسم بلکه تعالى روح فرزند هم از زمان صورتبندى در رحم مادر آغاز میشود، از این رو بهتر است حرث را محل تجلى و دمیدن روح از ناحیه خدا در انسان بدانیم.[6]
4. مدعی با فرض اینکه با استناد به این آیه میتواند جایگاه و کرامت زن را در نگاه اسلام خدشهدارکند و از این طریق نسبت به اسلام بدبینی و آن را دینی ضد کرامت و توهین کننده به مقام انسانها معرفی نماید، در حالی که در قرآن آیات محکمی وجود دارد که مدافع مقام، کرامت و حقوق زنان بوده و در حفظ این کرامت و حقوق و نیز خوش رفتاری با زنان پیمان سختی از مرد گرفته است[7]: «... وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً؛[8] و (از این گذشته،) آنها (هنگام ازدواج،) از شما پیمان محکمی گرفتهاند!».
نتیجه
از جمع بندی سخنان نتیجهگیری میشود، مفاهیم قرآنی باید به درستی و از مجرای اصلی خود معنا شوند تا گرفتار قرائتهاى مختلف مفهومى نشویم. برای معنا نمودن صحیح الفاظ قرآنی باید به عرف زمان نزول رجوع نمود؛ زیرا گاهی کلمهای در عرف آن زمان به یک معنا و در زمان کنونی به معنای دیگری است و در آن عصر مفهوم بدی تلقی نمیشد.
پینوشت:
1. تفسیر قمی، ج 2، ص 451.
2. کلینی، الکافی، ج 2، ص 599.
3. اعجاز البیان فى تفسیر ام القرآن، ص 128؛ صدوق، معانى الأخبار، ص 259.
4. بقره (2): 223.
5. تفسیر قمی، همان.
6. چرا قرآن زن را کشتزار میخواند.
7. تفسیر قمی، ج 1، ص 135؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 3، ص 322؛ ثقفی تهرانی، تفسیر روان جاوید.
8. نساء(4): 21.
قرآن جامع ترین و کاملترین سخنان را برای هدایت و کمال جامعه بشری به ارمغان آورده است. خطاب آیات قرآن به انسانها خطابی محترمانه با حفظ جایگاه و شخصیت افراد است. برای مفهومگیری درست آیات قرآن باید از مجرای درست وارد شد و پس از دیدن همه ابعاد و زوایای مطرح در آیه، بدست بیاید.