دولت صفویه به سبب تأثیرگذاری در فرهنگ و تمدن اسلامی و نیز رسمی نمودن مذهب شیعه در ایران مورد هجمههای فراوانی از سوی دشمنان و مخالفان قرار گرفته است.

مخالفان شیعه تلاش میکنند تا با بزرگنمایی پارهای از خشونتهای دولت صفویه، شیعه را رهیافت چنین تفکری شمرده و آن را مذهبی ضد فرهنگ، اخلاق و امنیت اجتماعی معرفی کنند. بیشترین هجمهها در این زمینه، علیه شاه اسماعیل و شاه عباس صفوی است.
خشونت دولت صفوی و ارتباط آن با مذهب
یک. دولت صفوی هرگز نماینده و معرف مذهب شیعه نبوده و نیست تا بخواهیم با استناد به برخی خشونتهای حاکمان صفوی، این مذهب را مورد خدشه قرار داده و آن را ثمره اندیشه صفوی و موسس مذهب شیعه را این دولت بدانیم.
اسناد و مدارک و شواهد تاریخی فراوان نشان میدهد مذهب شیعه، مذهبی ریشهدار در تاریخ اسلام است که بنیاد آن در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله بنا نهاده شده[1] و سالها قبل از شکلگیری دولت صفوی در ایران رواج داشته است.[2] البته صفویه همانند دیگر دولتهای شیعی، در گسترش و رسمی نمودن مذهب شیعه در ایران، تأثیر بهسزایی داشته و در این رسمیت دادن، اقدامات سختگیرانهی به همراه خشونت نیز وجود داشته[3] که برخی از آنها به یقین درست نبوده و کسی از آنها دفاع نمیکند؛ اما این واقعیت، هیچ ربطی به مذهب ناب شیعه ندارد بلکه این وقایع تاریخی را باید در راستای اقدامات یک حکومت، برای تحقق اهداف و برنامههای خود تحلیل نمود.
دو. باید بین رفتار حاکمان و دین فرق گذاشت. یک تحلیلگر با انصاف در تحلیل یک حکومت و یا حاکم باید نقاط مثبت و منفی، شرایط و زمان آن حکومت، علل خشونتها از سوی حاکمان را با هم ببیند و هر کدام را جداگانه و بطور دقيق و منصفانه مورد بررسی قرار داده و در نتیجه، درباره مجموع آن حکومت اظهار نظر نماید. بدون تردید این قضاوت، بدان معنا نیست که ما منكر اعمال و رفتارهای نامشروع و ناپسند و گاهی وحشیانه بعضی از پادشاهان صفوی شویم بلکه مراد این است که نباید اقدامات زشت پيروان و منتسبان به يك دين و مذهب، پای آن دين و مذهب نوشته شود.
سه. حکومت صفوی، حکومتی معصوم نیست تا از خطا و اشتباه در امان باشد بلکه همانند دیگر دولتهایی که در طول تاریخ آمدند، از خطا و اشتباه مبرا نبوده است. هرچند در بیان پارهای خشونتها از سوی حاکمان صفوی سیاهنمایی و اغراق شده و قابل توجیه نیست، اما نباید فراموش کرد که هنگام قضاوت درباره یک دولت تنها نباید بدیها و زشتیها را دید بلکه اقدامات مثبت آنها را نیز باید در نظر گرفت و سپس قضاوت نمود؛ چنانکه همین دولت با کمترین امکانات توانست کشور را بسازد و آباد کند؛ در مقابل از تجزیه، چپاول و غارت کشور از سوی مهاجمان جلوگیری کند[4] و از حملات دولتهای سنیمذهب که کشور را احاطه کرده بودند، جلوگیری نماید.[5]
چهار. منابعی که خشونتهای حاکمان صفوی را به تصویر کشاندهاند گواه این حقیقت است که بیشتر این آزارها در آغاز دولت صفویه و در آن هنگامی که خود شاهان صفویه اطلاع چندانی از فرهنگ ناب شیعه نداشتهاند، رخ داده است. صاحب نظرانِ حوزه تصوف صفوی معتقدند با آشنایی صفویان و هواداران آنها یعنی قزلباشها از کتب فقهی شیعی و نیز ارتباط گیری با علمای بزرگ شیعه، این خشونتها به تدریج کاسته شد و جای خود را به رفتارهای عادلانه داد.[6]
پنج. درباره خشونتهای دولت صفویه انصاف این است که با احتیاط و طبق شواهد دسته اول سخن گفته شود زیرا از برخی خشونتها در دورهای سخن گفته شده که عصر شکوفایی فرهنگ و تمدن، علم و ادب و نفوذ شیعه در تمامی ارکان زندگی ایرانیان است. ناقل داستانهایی مانند خوردن گوشت انسانها از سوی «چگینها» و به تماشا ایستادن حاکمان، غالباً معاصران و مستشرقان یهودی هستند که با اهداف مختلف آنها را نقل کردهاند.[7]
این در حالی است که کتاب «عالم آرای عباسی» اثر اسکندر بیگ منشی ترکمان و همچنین مأموران دولتهای اروپایی، سیاحان و سفرای اروپایی که در آن عصر، درحال رفت و آمد به دربار صفوی بودند و کوچکترین مسائل را در کتاب ها و سفرنامهها خود آوردهاند به چنین جنایات هولناکی اشاره نکردهاند.
رهیافت
باید بین خشونتهای حاکمان صفوی و مذهب فرق گذاشت. دولت صفویه هرگز مؤسس یا نماینده مذهب شیعه در ایران نبوده و قبل از آن، شیعه در ایران رواج و گسترش داشته است. این خشونتها به ویژه در عصر شاه طهماسب و شاه عباس صفوی، قابل دفاع یا توجیه نیست اما در بیان این خشونتها بزرگنمایی، اغراق و سیاهنمایی زیادی شده است که باید به درستی تحلیل و بیان شود.
پینوشت:
1. مجلسى، بحار الانوار، ج 27، ص 143.
2. حموی، معجم البلدان، ج 4، ص 450 - 451.
3. خنجی، شاه اسماعیل صفوی، ص 17 - 18.
4. جعفريان، صفويه در عرصه دين فرهنگ و سياست، مقدمه، ج 1، ص 15.
5. هوشنگ مهدوى، تاريخ روابط خارجى ايران از عهد صفوى تا پايان جنگ جهانى دوم، انتشارات امير كبير، 1364، ص 14.
6. زرین کوب، روزگاران دیگر از صفویه تا عصر حاضر؛ نشر سخن، 1375، ص 84.
7. شکنجههای دوره صفوی.
دوران صفویه نقطه عطفی در تاریخ ایران از نظر مذهبی، سیاسی و فرهنگی است. بدون تردید شاه اسماعیل و شاه عباس صفوی از شاخصترین چهرههای تاریخی دولت صفویه در ایران هستند. پیچیدگی در زندگی و زمانه شاه اسماعیل و شاه عباس صفوی سبب شده تا دشمنان، رفتارهای خشونت آمیز آنها را دستاویز هجمههای خود علیه مذهب امامیه قرار داده و مذهب شیعه را دستاورد چنین تفکر وحشیانهای قلمداد کنند.