علی، مردِ کارزارهای سخت

08:40 - 1401/04/16

فرماندهی بی‌نقص در کنار لیاقت‌های فردی و نیز درایت سیاسی و اجتماعی امیرالمومنین علیه‌السلام، از ایشان شخصیتی بی‌بدیل ساخت و سبب شد تا پیامبر در سال 10 هجرت در غدیر علی علیه السلام را به عنوان ولی و جانشین پس از خود به مردم انتخاب نماید.

امیرالمومنین علی‌علیه‌السلام

برخی از حامیان تفکر وهابیت و جریان‌های ضددینی، امیرالمومنین علیه‌السلام را شخصیتی بی‌درایت و بدون‌مشی سیاسی معرفی نموده و ایشان را عامل اصلی شکل‌گیری جنگ‌های داخلی اسلام می‌دانند. طبق ادعاها، این نقاط ضعف، تنفر عمومی مردم را به دنبال داشته و سبب شد پیامبر فرماندهی هیچ جنگی را به علی علیه السلام نسپارد.

از این شبهه، این سوال به ذهن متبادر می‌شود که آیا عامل شکل‌گیری جنگ‌های صدر اسلام امیرالمومنین علیه‌السلام بوده است؟ آیا حضرت شخصیتی بی‌درایت و بی‌کفایت بود؟ در ادامه این موضوع را تحت چند عنوان مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهیم:

سیره سیاسی و اجتماعی امیرالمومنین علی‌علیه‌السلام

برترین مدیریت و درایت سیاسی و اجتماعی را پس از پیامبر امیرالمومنین علیه‌السلام داشته است. او از همان آغاز بعثت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بیشترین فعالیت سیاسی را در بین صحابه رسول خدا دارا بود.

از همان ابتدای دعوت سری پیامبر، اولین کسی بود که به پیامبر ایمان آورد و به رسالت او شهادت داد.[1] با ایمان آن حضرت در سن نوجوانی، یکی از پایه‌های نظام قبیله‌ای؛ یعنی فزونی سن که ملاک برتری و معیار تصمیم‌گیری‌های کلان سیاسی و اجتماعی بود، شکسته شد و این بعدها در دعوت علنی و عمومی عاملی برای مخالفت‌ جبهه کفر با جبهه اسلام و پیامبر شد.

پس از آن برای ترویج اندیشه توحیدی و مبارزه با بت پرستی قدم های اساسی برداشت و لحظه‌ای پیامبر را تنها نگذاشت. در سال 13 هجری با خوابیدن در بستر پیامبر اوج وفاداری خود را به مقام نبوت نشان داد و توانست جان پیامبر را در مقابل شمشیرهای برهنه و دل‌های پرکینه حفظ و او را از قتلگاه خونینی که طراحی نموده بودند محافظت نماید.[2]

پس از هجرت به مدینه، در تمام غزوات رسول خدا به غیر از تبوک شرکت جست و از مهم‌ترین و اثرگذارترین رزم‌آوران در میادین کارزار شمرده می‌شد. این حضور پولادین مبتنی بر درایت و سیاست، اسباب پیروزی‌های پی‌در‌پی پیامبر در جنگ‌ها را فراهم نمود، چنان‌که در خندق اگر رشادت‌های امام در مقابل پهلون نامدار عرب عمرو بن عبدود نبود، شاید هرگز جبهه اسلام پیروز نمی‌شد و اثری از اسلام باقی نمی‌ ماند.[3]

با پرچم داری خود در خیبر، سپاه اسلام را به پیروزی رساند و ضربه سختی به پایگاه یهود زد. در واقعه تبوک نیز با درایت سیاسی پیامبر مبنی بر نصب امیرالمومنین علیه‌السلام به عنوان جانشین خود در مدینه، فتنه منافقان را که قصد شبیخون و مصادره شهر را داشتند خنثی نموده و زمینه پیروزی رسول خدا را در تبوک فراهم کرد.[4]

فرماندهی بی‌نقص در کنار لیاقت‌های فردی و نیز درایت سیاسی و اجتماعی امیرالمومنین علیه‌السلام، از او شخصیتی بی‌بدیل ساخت و سبب شد تا پیامبر در سال 10 هجرت در غدیر علی علیه السلام را به عنوان ولی و جانشین پس از خود به مردم انتخاب نماید. در این واقعه نه تنها به عنوان جانشین، بلکه از او به عنوان مکمل دین و استمرار نبوت و رسالت یاد شد.

پس از رحلت پیامبر نیز در تمام صحنه‌های سیاسی و اجتماعی حضوری فعال داشت و با اینکه حق و حقوق او را در سقیفه پایمال نمودند، اما برای حفظ اسلام به عنوان مهمترین تکلیف از هیچ کمکی برای پیش برد اهداف والای آن فروگذاری نکرد و چنان‌چه تاریخ ثبت شده است، بیشترین خدمت رسانی را در زمینه‌های مختلف از جمله: قضاوت، برپایی کلاس‌های معرفتی و ... انجام داده است.[5]

در دوران خلافت نیز بهترین الگوی مدیریتی را ارائه کرد و حکومتی را تشکیل داد که از برترین شاخصه های سیاسی و اجتماعی برخوردار بود. مردم سالاری، مبارزه با بدعت‌ها و کج روی‌ها و خرافات، دفاع از حقوق مردم و مظلومان، شایسته سالاری و... از جمله این شاخصه ها بوده است. این مبارزه سیاسی و اجتماعی علیه ظلم و فساد سبب شد تا برخی جریان های سیاسی و اجتماعی جنگ‌هایی را علیه امام شکل دهند و امام نیز برای حفظ کیان اسلام در مقابل آنان بایستد.[6]

امیرالمومنین

ماهیت جنگ‌های پیامبر و امیرالمومنین علیهماالسلام
برخلاف ادعایی که شده عامل اصلی شکل‌گیری جنگ‌های صدر اسلام، دشمن بوده است. با رجوع به کتب مغازی و سیره ها می توان از ماهیت جنگ‌های صدر اسلام به خوبی اطلاع یافت. بیشتر این جنگ‌ها تحمیلی بوده و سپاه اسلام تنها در مقابل آنان برای حفظ کیان اسلام و جان مسلمانان دفاع نموده است. در هیچ کدام از این جنگ‌ها امیرالمومنین نقشی برای شکل‌گیری این نبردها نداشته است و تنها مجری اجرای فرامین رسول خدا صلی‌الله علیه‌وآله بوده اند.
پس از پیامبر نیز عامل شکل‌گیری هیچ جنگی نبوده و جنگ‌های جمل، صفین و نهروان ثمره برنتافتن سیاست های حضرت علیه السلام از سوی دشمنان بوده است.

رهیافت
سیر تاریخی زندگی‌نامه امیرالمومنین علیه‌السلام نشان می‌دهد آن حضرت در میادین سیاسی و اجتماعی با نهایت درایت و کیاست در مقابل دشمن برخورد نمود و برای پیشبرد اهداف والای اسلام از هیچ اقدامی فروگذاری نکرد. این سیاست جدی امام علیه‌السلام در مقابل دشمن و حضور فعال ایشان در میادین سبب شد تا کینه او در دل عده‌ای نهادینه شود و تبدیل به زخمی عمیق، در نهایت شکل‌گیری حوادث بعد از رحلت پیامبر شود.

پی‌نوشت:
1. ابن اثیر، الکامل، ج 2، ص 63.
2. بقره(2): 207.
3. ابن واضح، تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 50.
4. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج 3، ص 101 تا 103 و 108.
5. نصیری، تاریخ تحلیلی صدر اسلام، ص 170.
6. سید حسن قریشی کرین، سیره علوی در برخورد با افراد و گروه ها، فرهنگ کوثر، ش 61، 1384.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
15 + 1 =
*****