اهرم شانس

11:14 - 1401/06/02

عموم انسان‌ها در زندگی خود هنگام مواجهه با مشکلات و چالش‌ها دست به فرافکنی می‌زنند؛ زیرا اقرار کردن به ویژگی‌های منفی خودشان سخت است و به جای روبه‌رو شدن با این ویژگی‌ها، سعی می‌کنند آن‌ها را به افراد دیگر نسبت دهند.

در جنگ جهانی اول، موقعی که می‌خواستند یکی از نیروهای دشمن یا جاسوس را اعدام کنند، چند سرباز تازه کار را می‌آوردند و به آن‌ها اسلحه می‌دادند تا با آن، به قربانی شلیک کنند، ولی مشکلی که وجود داشت این بود که این سربازان به جهت تازه کار بودنشان و نداشتن تجربه، ممکن بود هنگام اعدام قربانی، دچار عذاب وجدان شوند و شلیک نکنند! به همین خاطر ترفندی به کار می بردند و درون یکی از اسلحه‌ها را گلوله مشقی کار می‌گذاشتند، ولی بقیه گلوله‌ها واقعی بود.

موقعی که اسلحه‌ها را در اختیار سربازان قرار می‌دادند، تفنگی که گلوله مشقی داشت، معلوم نبود دست کدام سرباز می‌افتد. لذا سربازها به امید اینکه تفنگ مشقی نصیبشان شده، هنگام فرمان اعدام، راحت‌تر شلیک می‌کردند! چرا؟ چون این ترفند همچون اهرم عمل می‌کرد و از آنجایی که شانسی بود، هیچ کس نمی‌فهمید چه گلوله و تیری در تفنگش بوده!

یک مثال روشن‌تر برای درک بهتر این ترفند، شیوه بیان بسیاری از اعتراضات و نارضایتی‌ها در کشورمان است؛ وقتی عده‌ای نسبت به شرایط بد اقتصادی کشور اعتراض می‌کنند و می‌گویند: «چرا مسئولان، کاری نمی‌کنند!؟ چرا نماینده‌های مجلس اشتباه می کنند؟ مردم زیرفشار له شدند!»

دقت کنید این اعتراضات و نارضایتی‌ها، کلی است! اعتراض به مسئولان، منظور کدام مسئول؟ اعتراض به نمایندگان، کدام نماینده؟ در اینگونه موارد ممکن است هیچ یک از نماینده‌ها و مسئولان، این اعتراضات را به خودشان نگیرند؛ چرا؟ بخاطر قانون اهرم شانس!

هریک از آن‌ها پیش خودش می‌گوید: «مشکل با آن یکی است و من مشکلی ندارم» با این تفکر، کسی اعتراض و نارضایتی را به خودش نمی‌گیرد و گردن دیگری می‌اندازد. لذا در چنین وضعیتی، مشکل معترضین هم حل نخواهد شد!

در زندگی مشترک نیز گاهی پیش می‌آید که ما هم خواسته با ناخواسته از این اهرم شانس استفاده کردیم؛ ازجمله آنجایی که می‌بینیم که همسرمان یا دختر و پسرمان، مدتی است که دلسرد و بی رمق شده‌اند، در چنین موقعیتی ممکن است تلاش زیادی هم برای بهتر کردن حال آن‌ها بکنیم، ولی در بیشتر اوقات، هیچ اقدامی برای ریشه یابی مسئله نمی‌کنیم، بلکه نهایتاً با بیان چند احتمال، ریشه مشکل را به دیگران و شرایط بیرونی، فرافکنی می‌کنیم. بدون اینکه علت را در خودمان جستجو کنیم! چرا؟

این به دلیل همان اهرم شانسی است که مکانیزم روانی انسان‌ها هنگام مواجهه با مسائل و چالش‌ها فعال می‌شود به طوری که یک صدایی از درون، ریشه و علت مشکل را در بیرون از خود ما به ما نشان می‌دهد و متاسفانه به این شکل خودمان را فریب می‌دهیم!

در واقع عموم انسان‌ها چنین فرافکنی را انجام می‌دهند؛ زیرا اقرار کردن به ویژگی های منفی خودشان سخت است و به جای رو به رو شدن با این ویژگی‌ها، سعی می کنند آن ها را به افراد دیگر نسبت دهند. این عمل که برای حفظ کردن اعتماد به نفس انجام می‌گیرد، باعث می‌شود تا تحمل کردن احساسات راحت‌تر شود، چرا که نسبت دادن صفات منفی به دیگران بسیار راحت‌تر از رو به رو شدن با صفات منفی خود شخص است.

اما راه حل چیست و چگونه می‌توان این مکانیزم روانی را در زندگی کنترل کرد تا فریب آن را نخوریم!؟

اولین راه برای کنترل چنین مکانیزمی، آگاهی داشتن از وجود چنین مکانیزم در درون روان خودمان است. همین که شما به این آگاهی برسید که چنین مکانیزم روانی وجود دارد که می‌تواند رفتارهای ما را تحت تاثیر قرار دهد، باعث می‌شود خودبه خود نسبت به ریشه‌های رفتاری خودمان بیشتر تأمل کنیم و در ادامه بهتر رفتار نماییم.

اینگونه است که با شناخت و آگاهی، فرافکنی‌ها به مرور کمتر می‌شود و رفتاری متعالی‌تر با اطرافیانمان خواهیم داشت.

دومین نکته آن است که هرگاه در مواجهه با مسائل و مشکلات، انگشت اتهام را بدون دلیل منطقی و واقع بینی به سمت دیگری نشانه گرفتیم، بدانیم که در حال سرکوب خود و پنهان کردن درونمان هستیم. لذا در مواجهه با چالش‌ها، اگر بدنبال علت یابی مشکل بدون سوگیری نسبت به دیگران و ترس از اینکه خودمان زیرسوال برویم، زودتر و دقیق‌تر به حل مشکل می‌رسیم.   

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
11 + 0 =
*****