غیرت، یکی واژههایی است که مصادیق مختلفی دارد، یکی از آنها غیرت نسبت به ناموس است و منظور روایت نهجالبلاغه، از غیرت مرد در مقابل زن، همین نوع غیرت میباشد.
غیرت در کلام بزرگان، به معنای دفاع شديد از عرض و ناموس، يا مال و مملكت و دين و آيين است، به خصوص اين واژه در مواردى به كار مىرود كه چيزى حق اختصاصى شخص يا گروهى است و ديگران مىخواهند حريم آن را بشكنند و صاحب آن به دفاع شديد بر مىخيزد.[1] بنابراین غیرت دارای انواعی، از جمله: غیرت در دین، ناموس و کشور و مرزو بوم میباشد.
غیرت در ناموس
غیرت نسبت به ناموس، یکی از موارد غیرت است که امیرالمومنین علیهالسلام، در روایت به آن اشاره کرده است: «غَيْرَةُ الْمَرْأَةِ كُفْرٌ وَ غَيْرَةُ الرَّجُلِ إِيمَان»؛[2] «غیرت زن [نشانه] کفر است و غیرت مرد، [نشانه] ایمان است».
از مجموع روایات اینطور به دست میآید، که مراد از این غیرت، غیرت به ناموس است؛ زیرا امام محمدباقر علیهالسلام، در توضیح آن میفرمایند: «غَيْرَةُ النِّسَاءِ الْحَسَدُ وَ الْحَسَدُ هُوَ أَصْلُ الْكُفْرِ إِنَّ النِّسَاءَ إِذَا غِرْنَ غَضِبْنَ وَ إِذَا غَضِبْنَ كَفَرْنَ إِلَّا الْمُسْلِمَاتُ مِنْهُنَّ»؛[3] «غيرت زنان همان حسد است و حسد ريشه كفر است. هنگامى كه زنان غيرت مىورزند، خشمگين مىشوند و آنگاه كه خشمگين شدند، كفر مىورزند، مگر زنان مسلمان و با ايمان».
بر این اساس معنای روایت چنین میشود: اگر زن، نسبت به همسر ديگر شوهرش و هوی خودش حسادت بورزد؛ علاوه بر اینکه به خشم و غضب کشیده میشود، در واقع با فرمان الهی، مخالفت كرده است؛ زيرا خداوند از روى مصالح زیادی تعدد زوجات را تحت شرايطى، مجاز شمرده است؛[4] ولى اگر مرد نسبت به ارتباط همسرش با مرد بيگانهاى حسادت بورزد و از گام نهادن او در زندگى خانوادهاش، ناراحت شود، عین اطاعت از خداست؛ زیرا خشم او در مسیر نهى از منكر خواهد بود، پس این روایت، هرگز توهین به زن نخواهد بود.
به هر حال، در مواجه با کلمات معصومین علیهمالسلام، نخست باید جایگاه آن را جستجو کرد، سپس به معنای روایت پرداخت.
پی نوشت:
[1]. مکارم، شیرازی، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی علیهالسلام، 1377ش، چاپ اول، ج3، ص431.
[2]. فیض الاسلام، محمدبن حسین، نشر هجرت، 1414ق، چاپ اول، ص491.
[3]. کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، دارالکتب الاسلامیه، 1407ق، چاپ چهارم، ج5، ص505.
[4]. مکارم، شیرازی، پیام امام امیرالمومنین علیهالسلام، دارالکتب الاسلامیه، 1386ش، چاپ اول، ج13، ص37.