مسائل امید بخش باعث میشود انسان با مشکلات آسانتر مقابله کند. یکی از آن مسائل، توجه به اصول اعتقادی است که انسان را امیدوار به آینده مینماید و انگیزهای برای پیشرفت اوست.
از موضوعات مهم در زندگی هر انسانی، امید است. در لحظات سخت و ناگوار زندگی، امیدواری تنها عاملی است که باعث میشود دست از تلاش برنداریم و جنبههای مثبت زندگی را ببینیم. ازاینرو پيامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «اَلْأَمَلُ رَحْمَةٌ لِأُمَّتِي وَ لَوْلاَ اَلْأَمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَ لاَ غَرَسَ غَارِسٌ شَجَراً»؛[1] «امید، رحمت خدا براى امت من است. اگر امید نبود، مادرى فرزند خود را شیر نمىداد و باغبانی درختى نمیکاشت».
امید، عامل پیشرفت
امید، عاملی است که میتواند انسان را بهسوی موفقیت و توسعه فردی هدایت کند. همه انسانها در طول زندگی با فراز و نشیبهای متعددی روبهرو میشوند؛ اما امیدواری باعث میشود افراد با مشکلات مقابله کنند و برای رسیدن به اهداف بکوشند. «آوردهاند كه عيسى بن مريم علیهماالسلام نشسته بود و پيرمردى مشغول بيل زدن بود و زمين را مىكَند. عيسى علیهالسلام گفت: بار خدایا از دل او آرزو را بيرون كن! پيرمرد با شنيدن اين حرف بيل را یکطرف انداخت و خوابيد. ساعتى گذشت. عيسى علیهالسلام عرض كرد: بارالها آرزو را به او بازگردان. پيرمرد دوباره بلند شد و شروع به كار كرد. حضرت عيسى علیهالسلام علت این رفتار را پرسيد. پیرمرد جواب داد: وقتیکه من مشغول كار بودم، نفسم به من گفت تا كى كار مىكنى؟ تو پيرمرد افتادهاى هستی! اين بود كه بيل را انداختم و خوابيدم. بعد دوباره نفسم گفت به خدا سوگند كه تو تا وقتیکه هستى احتياج به زندگى دارى. اين بود كه بيلم را برداشتم».[2]
مسائل امیدبخش
اصول اعتقادی تأثیر شگرفی روی انسان میگذارد؛ امید میآفریند، انسان را از پوچی خارج میکنند و به زندگی معنا میبخشند. ازاینرو امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید: «رَحِمَ اَللهُ اِمْرَءً أَعَدَّ لِنَفْسِهِ وَ اسْتَعَدَّ لِرَمْسِهِ وَ عِلْمَ مِنْ أَيْنَ وَ فِي أَيْنَ وَ إِلَى أَيْنَ»؛[3] «خدا رحمت كند كسى را كه براى خود عوامل سعادت ابدى فراهم میکند و براى زندگى عالم بعد مهيا میشود و رحمت خدا باد بر انسانى كه بداند از كجا آمده و در كجا آمده و به كجا خواهد رفت».
خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن کریم به موضوعات اعتقادی برای حفظ امید و حرکت بشر به سمت اهداف الهی اشاره کرده است؛ برای نمونه میفرماید: «قُل إِنَّمَا أَنَا بَشَر مِّثلُكُم يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُم إِلَه وَاحِد فَمَن كَانَ يَرجُواْ لِقَاءَ رَبِّهِۦ فَليَعمَل عَمَلا صَالِحا وَلَا يُشرِك بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَا»؛[4] «بگو من فقط بشرى هستم مانند شما كه بر من وحى میشود. خداى شما فقط يكى است. هركه به ملاقات پروردگار خويش اميد دارد، بايد كار پسنديده كند و هیچکس را در عبادتش شريك خداوند قرار ندهد». در این آیه، عبارت «إِنَّمَا أَنَا بَشَر مِّثلُكُم يُوحَى إِلَيّ» به مسئله نبوت، عبارت «أَنَّمَا إِلَهُكُم إِلَه وَاحِد» به موضوع توحید، و عبارت «فَمَن كَانَ يَرجُواْ لِقَاءَ رَبِّه» به مسئله معاد برای امیدآفرینی به انسانها اشاره دارد.
پینوشت:
[1]. مجلسی، بحارالأنوار، بیروت، دار إحياء التراث العربي، 1368ش، ج۷۴، ص۱۷۳.
[2]. «بَيْنَمَا عِيسَى اِبْنُ مَرْيَمَ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ جَالِسٌ وَ شَيْخٌ...». (همان، ج ۱۴، ص۳۲۹)
[3]. فیض کاشانی، محمد، الوافي، مکتبة الإمام امیرالمؤمنین علي علیهالسلام العامة، 1406ق، ج۱، ص۱۱۶.
[4]. کهف: 110.