امید، رمز گشایش سختیها و مولد ایجاد تحول و پیشرفت در فرد و جامعه است. انسان باید آنگونه که هست، برای آینده خود برنامهریزی کند. در این صورت میتواند به اهداف والای خود دست یابد.
امید و امیدواری، نقطه نوری است که در تاریکی میدرخشد و شوق ادامه حیات را در افراد تقویت میکند. دمیدن این عنصر حیاتی در روح آدمی سبب میشود تا انسان برای رسیدن به اهداف بزرگ، از مشکلات نهراسد و موانع پیشروی را از سر راه بردارد .
برای تقویت روحیه امیدآفرینی در جامعه، همه مسئولان، فرهنگیان، مربیان، حوزویان و... باید مشارکت، و با استفاده از تکنیکهای امیدآفرینی نقش ایفا کنند. بهترین تکنیکهایی که میتوان از آن برای تزریق روح امید و امیدآفرینی در بین مردم بهویژه نسل جوان استفاده کرد، عبارتند از: محبت، عشقورزی، ارتباطگیری، تشویق و تمجید، پشتیبانی، سپاسگذاری و قدردانی از افراد، تبیین مؤلفههای زندگی خوب و بد، آشنایی و هدایت جامعه به سوی معنویت، تبیین دستاوردهای انقلاب و نظام و... .
در کنار این تکنیکها، فرد باید مهارت «خوب زندگی کردن» را نیز فراگیرد. گاهی شکلگیری یک زندگی در ذهن برخی افراد به گونهای رقم میخورد که نتیجه آن به بدبختی و تاریکی ختم میگردد و در اندیشه دیگری به گونهای شکل میگیرد که به سعادت و نور تبدیل میشود. این در حالی است که هر فردی باید طبق داشتههایی که دارد، تصویر زندگی آینده خود را ترسیم کند و به دنبال آن رود. فردی که تازه از روستا به شهر آمده و دست او از مادیات خالی است، یکشبه نمیتواند ره صدساله را طی کند و باید طی فرایندی این زندگی شهری را بسازد. حال اگر از همان آغاز ورود که دست او خالی است، به دنبال زندگی رفاهطلبانه باشد و آینده را به این شکل ترسیم کند، نه تنها به هدف خود نمیرسد، بلکه ممکن است روح و روانش در این راه به فساد، نابودی و افسردگی کشیده شود. یا چگونه ممکن است انسان فرزندانی صالح و موفق داشته باشد، درحالیکه حتی فکری با این مضمون در سر ندارد.
بنابراین افراد باید انتظارات خود را از یک زندگی ایدهآل متعادل کنند. فردی که استعداد پژوهش، تدریس، تجارت و... ندارد، نباید زندگی خود در این زمینهها تصویر کند؛ بلکه باید آینده خود را در مسیری برنامهریزی کند که استعداد و نقاط قوت او یارای رسیدن به آن را دارد. در این صورت فرد برای رسیدن به آن هدف میکوشد و مشکلات پیشوروی خود را برمیدارد.