در اندیشه امام خمینی رحمهالله، امید و امیدآفرینی رمز پیشرفت جامعه اسلامی است؛ رمزی که به تحول درون و برون و حیات فردی و اجتماعی انسانها سامان میدهد و آنها را از پوچگرایی و بیهودگی رهایی میبخشد.

امید و امیدواری از مهمترین اصول و سازوکارهای زندگی فردی و اجتماعی انسانهاست. در نگاه جهانبینی توحیدی، امید هدیهای است الهی که چرخ زندگی، انگیزه و تلاش انسانها به آن گره خورده و بدون آن، رهیافتی غیر از خمودی و ایستایی، و پوچی و بیهودگی نخواهد داشت. در اندیشه توحیدی رهبر فقید و کبیر انقلاب اسلامی، عنصر امید و امیدآفرینی، اساس پیشرفت کشور است؛ اصلی که نبود آن فرد و جامعه را به سوی جهل و نابودی و دوری از عقلانیت سوق میدهد .
بر همین مبنا، امام رحمهالله در کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل»، ناامیدی را از جنود جهل و شیطان، و رجا و امیدواری را از جنود عقل شمرده است.[1] امیدواری در اندیشه امام، یک جریان جوهری، تحولگرا و اصیل برای پیشرفت فرد و جامعه است که در یک فرایند به فرهنگ عمومی کشور در قالب «میشود، پس ما میتوانیم» یا «ما خودمان میکنیم و میتوانیم» تبدیل شد؛[2] جریانی که ثمره آن به دمیدن روح خودباوری در مردم، ایستادگی در مقابل استکبار و پیشرفت و شکوفایی ملی، منطقهای و جهانی ختم شد.
در اندیشه امام رحمهالله، مسئولان نقش بسزایی در گسترش امید و امیدآفرینی یا یأس و ناامیدی در جامعه دارند. ایشان معتقد بود مسؤلان نباید با گزارشهای غلط، سیاهنمایی یا بیان کاستیها، روحیه خودباوری مردم را تضعیف و سست کنند: «در همه نواحی، هر جا بروید اشکالات هست؛ زیاد است و ما هم میدانیم اشکالات هست؛ لکن الآن وقت این نیست که هی اشکالات را بیان کنید. بیان اشکالات، بسیاریاش موجب این میشود که یک جور سستی پیدا بشود در ملت، و یک خوف در آن پیدا بشود. آن طمأنینهای که از برای ملت ما لازم است باشد، بحمدالله هست. این را باید حفظش کرد».[3]
بنیانگذار انقلاب در کلامی دیگر، از مسؤلان میخواهد تا در سخن گفتن با مردم بهگونهای حرف نزنند که به یأس و ناامیدی آنان نسبت به آینده ختم شود: «شماها که در استانها هستید و ایشان که در مرکز هستند، من که اینجا هستم، همه باید همیشه در صحبتهایمان توجه بکنیم به اینکه این صحبت در یک اتاق دربسته نیست. این صحبت در همه ایران پخش میشود و همه میشنوند... نباید ما یک چیزی بگوییم که این روحیهها تضعیف بشود. ما باید تقویت کنیم این روحیهها را و مبادی اصلاح پیش ما هست».[4]
در نگاه امام رحمهالله، رسیدن به تحول درونی و پیشرفت برونی، زمانبر است و نیاز به کار و تلاش دارد. طبق این نگاه، ناامیدی مانع بزرگی برای رسیدن کشور به پیشرفت و شکوفایی است و تنها راه رهایی از آن، خلاصی از جنود شیطان و افکار شیطانی است که گاهی از سوی برخی خودشیفتههای غربپرست داخل و دشمنان خارجی تبلیغ میشود؛ افکاری که به سلب خودباوری و اینکه «ما نمیتوانیم» ختم میشود.[5]
تبیین داشتهها، پیشرفتها و دستاوردهای اسلام و انقلاب برای مردم، از دیگر راههای امیدآفرینی در جامعه است که امام در سخنان مختلف بر آن تأکید کرده، از همگان به ویژه مدیران کشوری و لشکری خواسته تا با تبیین خدمات نظام اسلامی، روح نشاط و امیدواری و امیدآفرینی را بین مردم بدمند؛ چنانکه میفرماید: «از اول من مکرر این را گفتهام که شما کارهایی که میکنید به مردم بگویید... شما باید دائماً مسائلی را که، خدمتهایی را که کردید و من میدانم خدمتهای بسیار زیاد و ارزندهای بوده است، اینها را ذکر کنید برای مردم. مقدسمآبی نکنید که مبادا خدای نخواسته چه بشود... کارهایی را که جمهوری اسلامی برای مردم در این چند سال با این همه گرفتاریها که دارند انجام دادهاند، این باید گفته بشود که مردم بفهمند که در این چند سال با همه گرفتاریها چه شده، برایشان چه کرده است دولت...».[6]
بنابراین دمیدن روح امیدآفرینی و خودباوری بین مردم، تنها رمز پیشرفت جامعه و کشور است و از راههای امیدآفرینی در جامعه، تبیین خدمات و دستاوردهای نظام اسلامی از سوی مسؤلان برای مردم است.
پینوشت:
[1]. شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص129.
[2]. صحیفه امام، ج13، ص536-537.
[3]. همان، ج8، ص148.
[4]. همان، ج7، ص374. .
[5]. همان، ج13، ص536-537.
[6]. همان، ج19، ص33-34.