مروری بر پیام های بازرگانی سیمای ملی

15:57 - 1402/01/21
پیام بازرگانی

فرهنگ و سبک زندگی ایرانی- اسلامی از مهمترین دغدغه‌های کارگزاران نظام جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب تا امروزاست. تلویزیون از رسانه‌هایی است که مخاطبان فراوانی را به خود جلب می‌کند، مخصوصا آگهی‌های تلویزیونی که در ساعت‌های پربیننده پخش می‌شوند.

پیام‌های بازرگانی، پای ثابت کنداکتور شبکه‌های سیما و میهمانان ناخوانده‌ای هستند که مخاطبان، غالباً‌ دلِ خوشی از آن‌ها ندارند و از آن‌ها گریزانند. این ناخرسندی گاه به جایی می‌رسد که از تبلیغ برخی محصولات ابراز انزجار می‌کنند. با این همه، گریزی از دیدن آنها ندارند و این درحالی ست که این تبلیغات بویژه در یک دهه گذشته به طرز آشکار و محسوسی از فرهنگ جامعه و باورها و ارزش‌های ایرانی اسلامی فاصله گرفته است.

نگاهی گذرا به نوع تبلیغات تلویزیون به وضوح نشان می‌دهد از یکسو روح غالب بر آثار و تیزرها، روح مصرف گرایی در زندگی و مصرف زدگی است، حال آنکه بر طبق اصل ۲۴ قوانین و ضوابط تبلیغات تلویزیونی، «آگهی‌ها نباید به گونه ای طراحی و ساخته شوند که در آن مردم به مصرف بیش از نیاز و اسراف در استفاده از امکانات تشویق گردند.» اما در عمل زیاد خرید کردن، مکررا در تبلیغات دیده می شود.

از چرخ خرید مادر در فروشگاه گرفته که از کالای مورد تبلیغ پر شده تا کیسه‌های پر از جنسِ در دست پدر که به سختی در را باز می‌کند و یا یخچال‌های لب به لب از اجناس که به بیشترین حجم از خوراکی‌ها تزیین شده و دیگر هیچ جنسی از اقلام خوراکی‌ها در این یخچال از قلم جا نمانده؛ از انواع و اقسام نوشیدنی‌ها گرفته تا کیک کامل و دست نخورده قنادی‌ها! از سوی دیگر تکرارهای بیش از اندازه و ملال‌آور هر تبلیغی آن هم بدون تغییر محتوا و عناصر می‌تواند تبلیغ مربوطه را به یک ضد تبلیغ تبدیل کرده و کالا و خدمات مورد تبلیغ را منزجرکننده کند و احتمال خرید را کاهش دهد. حتی درخصوص احساس مخاطب به رسانه مربوطه نیز اثر منفی بگذارد.

شعرها نیز وضعیت خوبی ندارند به طوری که بدیهی‌ترین اصول شعر و ادبیات رعایت نمی‌شود و خوراک ادبی مناسبی در اختیار مخاطب قرار نمی‌گیرد. همچنین این برنامه‌سازان برای جلب توجه مخاطبان کودک و نوجوان و تشویق آن‌ها به خرید کالای مورد نظر به نمایش قهرمانان غربی روی آورده‌اند و اینگونه در چند تبلیغ تلویزیونی شبه قهرمانانی مانند رابینسون کروزوئه و گلادیاتور (تبلیغ ایرانسل) و سوپر من (تبلیغ بانک سرمایه) جولان دهنده شده‌اند.

آیا در کشور و فرهنگی که خود دارای هزاران قهرمان ملی و دینی است؛ استفاده از شبه قهرمانان دروغین فرهنگ غرب جفا به این فرهنگ و آب و خاک نیست؟ تأکید بر این مسئله آیا این باور را در ذهن مخاطب جای گذاری نمی‌کند که مثلا قهرمان غربی به واسطه همین تکنولوژی ها برنده میدان زندگی شده است و در واقع جایی برای ارزش‌های اخلاقی و دینی وجود ندارد.

ادامه دارد... 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 9 =
*****