تقوا به چه معناست

07:33 - 1402/02/10

تقوا یک نیروى باز دارنده درونى است که در وجود انسان به وجود می آید و او را در برابر ارتکاب کارهای خلاف حفظ مى‏کند. کمال تقوا آن است که علاوه بر دوری از گناهان و محرمات، از مشتبهات نیز اجتناب شود. تقوا داراى مراحل، شاخه ها و آثاری است که در پاسخ تفصیلی به آنها پرداخته ایم.

تقوا

تقوا به چه معناست؟

تقوا یک نیروى باز دارنده درونى است که در وجود انسان به وجود می آید و او را در برابر ارتکاب کارهای خلاف حفظ مى‏کند. کمال تقوا آن است که علاوه بر دوری از گناهان و محرمات، از مشتبهات نیز اجتناب شود. تقوا داراى مراحل، شاخه ها و آثاری است که در پاسخ تفصیلی به آنها پرداخته ایم.

"تقوا" در اصل از ماده "وقی یقی وقایه" به معناى قرار دادن خویش در پناهگاه است.[1] و در اصطلاح شرع، به معناى خویشتن دارى در برابر گناهان است.

 

به عبارت دیگر تقوا یک نیروى بازدارنده ای است که به صورت یک ملکه نفسانی و نیروی درونی است در وجود انسان به وجود می آید و او را در برابر طغیان شهوات و ارتکاب کارهای خلاف حفظ مى‏کند. کمال تقوا آن است که علاوه بر دوری از گناهان و محرمات، از مشتبهات نیز اجتناب شود.

 

در آیات و احادیث، از جمله در کلمات امام علی " علیه السلام"  تشبیهات فراوانى براى تقوا بیان شده است که به بعضی از آنها اشاره می شود:

 

1. زاد و توشه: قرآن تقو‌ا را به زاد و توشه تشبیه کرده و آن را بهترین زاد و توشه شمرده و می فرماید:" توشه بر گیرید پس به درستی که بهترین توشه تقوا است".[2]

 

2. لباس: قرآن تقو‌ا را به لباس تشبیه کرده و آن را بهترین لباس دانسته است: " لباس تقو‌ا، بهترین لباس براى انسان است.[3]

 

3. دژ نیرومند: در برابر خطرات گناه: امام علی (ع) می فرماید " اى بندگان خدا بدانید که تقو‌ا دژى مستحکم و غیر قابل نفوذ است".[4]

 

4. مرکب راهوار: مولای متقیان در کلام دیگری می فرماید: "تقو‌ا مانند مرکبى راهوار است که کنترل آن در دست صاحبی است که بر آن سوار است و تا دل بهشت او را پیش مى‏برد."[5]

 

5. بعضى از بزرگان، تقو‌ا را به حالت کسى تشبیه کرده‏اند که از یک سرزمین پر از خار عبور مى‏کند، سعى دارد دامن خود را کاملا برچیند و با احتیاط گام بردارد مبادا نوک خارى در پایش بنشیند، و یا دامنش را بگیرد.[6] از این تشبیه به خوبى استفاده مى‏شود که تقو‌ا به این نیست که انسان انزوا و گوشه گیرى انتخاب کند، بلکه باید در دل اجتماع باشد و اگر اجتماع آلوده بوده خود را حفظ کند. [7]

 

تقو‌ا، نشانه ایمان به" مبدء" و" معاد" یعنى خدا و رستاخیز و معیار فضیلت و افتخار انسان و مقیاس سنجش شخصیت او در اسلام محسوب مى‏شود[8]

 

از نظر قرآن "تقو‌ا" نور الاهى است که هر جا راسخ شود، علم و دانش‏ مى‏آفریند.[9]

 

تقوا

مراحل تقوا

 

تقو‌ا داراى مراحلی است. بعضى از بزرگان براى تقوى سه مرحله قائل شده‏اند:

 

1- نگهدارى نفس از عذاب جاویدان از طریق تحصیل اعتقادات صحیح.

 

2- پرهیز از هر گونه گناه اعم از ترک واجب و فعل معصیت.

 

3- خویشتن دارى در برابر آن چه قلب آدمى را به خود مشغول مى‏دارد و از حق منصرف مى‏کند، و این تقواى خواص بلکه خاص الخاص است.[10]

 

شاخه های تقو‌ا

 

تقو‌ا داراى شاخه‏ها و شعبه هاى متعددی است، که از آن میان می توان به شاخه های زیر اشاره کرد: تقو‌اى مالى و اقتصادى، تقو‌اى جنسى، اجتماعى، و تقو‌اى سیاسى و تقو‌ای اخلاقی و... انسان با تقوا شخصی است که تقوا را در تمام این جهات رعایت کند.

 

آثار تقوا

 

تقوا آثار مثبت زیادی در زندگی انسان دارد که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:

 

1. انسان سازی: امام علی (ع ) می فرماید: تقوا یک خصلت روحی و یک تربیت معنوی است که در پرتو آن جان انسان ساخته و پرداخته می شود.[11]

 

2. مسؤلیت پذیری: فرد با تقوا از زیربار مسئولیت های شرعی شانه خالی نمی کند و مشتاقانه می پذیرد و سختی ها و مشکلاتش را هموار می کند.

 

3. آزادگی: تقوا وسیله آزادی انسان از هر بندگی است کسی که دارای تقوا است در برابر شهوات به زانو در نمی آید؛ در برابر مقام و دیگر تمایلات نفسانی تسلیم نمی شود، بنابر این از هر هلاکتی در امان است.

 

4. رستگاری در آخرت: تقوا کلید هدایت است و فرد با تقوا با انجام کارهای مثبت و گام برداشتن در مسیر هدایت علاوه بر سعادت در دنیا به کسب پاداش های اخروی و ذخیره آن برای روز معاد موفق می شود.

*******

پانویس

[1]. راغب اصفهانى حسین بن محمد، مفردات فی غریب القرآن، ج1،ص 881 ماده،"وقی"؛ دارالعلم الدار الشامیة، دمشق، بیروت‏، 1412 ق‏.

[2] . بقره، 197، "وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى".

[3] . اعراف، 26،" وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِکَ خَیْرٌ".

[4] . نهج البلاغه خطبه 157:"اعلموا عباد اللَّه ان التقوى دار حصن عزیز".

[5]. نهج البلاغه خطبه 16."... الا و ان التقوى مطایا ذلل، حمل علیها اهلها و اعطوا ازمتها، فاوردتهم الجنة...".

[6] . ابو الفتوح رازى، حسین بن على‏، روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن، ج 1، ص 101 ، ‏بنیاد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى‏، مشهد، 1408 ق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏1، ص 80، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، تهران‏، 1374 ش‏.‏

[7] . تفسیر نمونه، ج ‏22، ص 204.

[8] . حجرات، 14،" إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ".

[9] . بقره، 282 " اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ ".

[10]. تفسیر نمونه، ج ‏22، ص 205؛ علامه مجلسى، بحار الانوار" ج 70، ص 136، مؤسسة الوفاء، بیروت - لبنان، 1404 هـ ق.

[11]. نهج البلاغه خطبه متقین.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 1 =
*****