ازدواج خواهر و برادر در دین زرتشت

10:56 - 1402/03/18

ازدواج با محارم در دین زرتشت، آری یا خیر؟

ازدواج خواهر و برادر در دین زرتشت

از جمله بحثها و مواردی که زرتشتیان نسبت به جوامع و ادیان با آن مواجه هستند ، بحث ازدواج با محارم است که زمان زیادی است که این ایراد بر جامعه زرتشتیان نسبت داده می شود و در این بین دو دسته نظریات وجود دارد:

عده ای که عمده آنها زرتشتی هستند ، این ازدواج را در دین زرتشت رد می کنند و بیان می دارند که چنین ازدواجی در ایران باستان و دین زرتشت وجود ندارد.

در مقابل، عده ای که بر این باورند، در دین زرتشت ازدواج با محارم وجود داشته، به چند متن از منابع زرتشتیان اشاره کرده اند.

ابتدا قولی از افرادی که ازدواج با محارم در دین زرتشت را قبول ندارند بیان می کنم:

سوال:

آیا دین زرتشت ازدواج محارم را جایز می داند؟

پاسخ کوروش نیکنام:

خیر، زرتشتیان زناشویی با نزدیکان را ندارند . یکی از تهمت های ناروای دشمنان فرهنگ ایران، ازدواج با محارم در سنت ایران باستان است که دروغی بیش نیست ، در مورد بینش زرتشت دراین باره به هات 53 از گات ها بیندیشیم که پیام آور ایران به دخترش پورچیستا می گوید جاماسب ( که از نزدیکان نیست وبیگانه است ) به خواستگاری تو آمده است من او را در دین داری تایید می کنم ولی تو با خردمندی و اختیار اگر مایلی او را به شوی خود بپذیر. و این نشان از باور به سنت زن و شویی در فرهنگ زرتشتیان است.و هیچگاه در تاریخ زندگی زرتشتیان ازدواج با نزدیکان مشاهده نشده است .

نکته :

در مورد پاسخ کوروش نیکنام چند نکته قابل تامل است:

۱-آقای نیکنام به جای اینکه پاسخ سوال را بیان کند ، آن را تهمت می داند!! سوال در مورد بحث ازدواج با محارم و باید آقای نیکنام پاسخ شبهات را بدهد ولی بجای آن این مطلب را تنها تهمت می داند و از پاسخ دادن آن به نوعی طفره می دهند.

۲-آقای نیکنام تنها موردی از اشو زرتشت و دخترش را بیان می کند و آن را دال بر  فرهنگ زرتشتیان می داند و نتیجه می گیرد که در تاریخ زندگی زرتشتیان ازدواج با نزدیکان نبوده است. آیا به نظر شما این پاسخ کاملی می باشد ؟

حال سوالی باقی است که آیا پاسخ نیکنام در جواب سوال ، درست می باشد ؟ آقای نیکنام در عوض پاسخ ، این مقوله را تایید می کنند و بهتر می بود بجای بیان سخن زرتشت در مورد ازدواج ، شبهه را بیان می داشتند.

در ادامه ، قول آقای آذر گشتسب که ازدواج محارم را در ایران باستان و دین زرتشت قبول ندارند بیان می شود، در حالی که این مطلب هم خالی از ایراد نمی باشد.
آقاى آذرگشتسب مى گوید: یكى از اتهاماتى كه به پدران نامدار ما نسبت داده اند تهمت نارواى زناشوئى با نزدیكان است كه از سوى دشمنان ایران و افرادى كه از مذهب ایرانیان باستان اطلاع عمیق نداشته اند، به نیاكان نامدار ما وارد آمده و آنها را به ارتكاب این عمل زشت ، متهم نموده اند. این افتراء نخست از سوى یونانیان كه با پدران ما دشمنى دیرینه داشته اند به منظور خاصى به آنها نسبت داده شد و قرنها بعد پس از آنكه خاك پاك ایران لگدكوب سم ستوران اعراب گردید، اینان نیز تا آنجا كه توانستند به این آتش دامن زدند، و در قرن اخیر چند تن از خاورشناسان و اوستادانان غربى ، با پیدا كردن واژه اوستائى ((فیتودت)) به خیال خودشان به این موضوع - تهمت - صحه گذاشتند، و ما اینك مى كوشیم تا به این تهمت ناروا كه پایه و اساسى ندارد با عقل و منطق جواب گوئیم و براى اینكه نوشته و ترتیب خاصى برخوردار باشد،........ به تهمت هاى وارده یكى پس از دیگرى با دلیل و منطق پاسخ مى گوئیم ، .........

بررسی سه مورد تاریخی:

۱-ازدواج كامبوزیا (کمبوجیه) با خواهر خود

نخستین نویسنده اى كه راجع به این موضوع مطلبى نوشته و این تهمت را به پادشاه بزرگ هخامنشى وارد نموده ، هرودت (484-409 پیش از میلاد) است . این نویسنده شرح قضیه را در كتاب خود به این مضمون آورده است : دومین خطایى كه كامبوزیا (کمبوجیه) مرتكب شد، كشتن خواهرش بود كه او را به مصر آورده و با او مانند یك زن زندگى مى كرد، گرچه او خواهرش بود و از یك پدر و مادر.

طرز ازدواج آنها بدین طریق بود كه پیش از این ، ازدواج برادر و خواهر مرسوم نبود؛ ولى كامبوزیا كه عاشق خواهرش شده بود، با اینكه مى دانست كه این كار غیر عادى است ، مع هذا نمى توانست از آن چشم بپوشد. بنابراین پس از مدتى ، این مطلب را با قضات سلطنتى در میان نهاد و از آنها چاره جوئى كرد. داوران از پادشاه سه روز مهلت خواستند تا قوانین كشور را بررسى كنند. پس از پایان مهلت به حضور شاه شرفیاب شده ، به عرض رساندند كه در كلیه قوانین موجود نتوانستند قانونى بیابند كه خواهر را بر برادر حلال كند، ولى قانونى وجود دارد كه مى گوید: شاه سایه خدا است و فوق قانون است ! بنابراین او مى تواند به تمایل خود جامه عمل بپوشاند.

آنچه از این نوشته بدست مى آید این است كه در ایران باستان ازدواج با محارم نه سابقه كشورى داشته و نه سابقه در قوانین مذهبى . بنابراین هرودت گفته اش جز یك تهمت بیش نبوده ، ولى متاءسفانه نویسندگان دیگر كه بعد از هرودت آمده اند این مطلب را ناقص و با غرض خصمانه به مذهب زرتشت نسبت داده اند و پدران ما را متهم به عمل زشت ازدواج با محارم نموده اند.

نکته:

در این پاسخ چند مورد وارد می شود:

اولا اگر منظورتون از نداشتن سابقه کشوری، این است که این مطلب در داخل ایران صورت نگرفته است ، پس خود اشو زرتشت هم که در خوارزم متولد یافته هم از بحث ایران خارج می باشد؟ غیر از این منطقه مصر هم در آن زمان جزو امپراتوری ایران بوده است؟

دوما مطلب شما در مورد تهمت خواندن سخن هرودت هم نوعی تهمت است چون پاسخ قانع کننده ای بیان نداشتید.

سوما، واقعا مطالبی که از ایران باستان و تاریخ و عقاید آن بدست زمان امروزه رسیده به چه طریق بوده است؟ آیا همین یونانی ها و غرب شناسان برای فهم ایران باستان زحمات زیادی نکشیده اند؟

۲-ازدواج اردشیر دوم با دختر خود

نخستین نویسنده یونانى كه به این موضوع اشاره نموده (( كتزیاس )) است كه در سال 440 قبل از میلاد مى زیسته است  نوشته هاى او در دست نیست ، ولى پلوتارك كه در سال 66 بعد از میلاد به دنیا آمده در رابطه با زندگى اردشیر دوم ، پادشاه هخامنشى به استناد گفته كتزیاس ، این پادشاه را متهم به ازدواج با دخترش مى كند. پلوتارك در این باره مى گوید:

اردشیر دوم - ارتاكزرس - یك كار كرد كه كلیه بدى هاى او را نسبت به یونانیان جبران كرد و آن كشتن - تیسافرن - دشمن بزرگ یونان بود كه پادشاه به اصرار مادرش ، پریزاد، تیسافرن را كشت، و چون پادشاه این كار را به اصرار مادر و طبق تمایلات او انجام داد، مادرش از آن به بعد مى كوشید كه پادشاه را از خود راضى نگهدارد و در هیچ كارى برخلاف میل او رفتار نكند. پریزاد بارها دیده بود كه پادشاه نسبت به یكى از دخترهاى خود - آتوسا - علاقه زیادى دارد ولى مى كوشد كه این عشق و علاقه را از مادر خود و مردم پوشیده دارد. پریزاد، پس از اطلاع از این موضوع كوشید تا نسبت به نوه اش - آتوسا - علاقه بیشترى نشان دهد و هر وقت فرصت مى یافت ، از زیبائى و حسن رفتار او نزد پادشاه سخن فراوان مى گفت و او را لایق پادشاه مى دانست تا سرانجام ، شاه را تحریك كرد تا با او ازدواج كند.

پاسخ آقای آذرگشتسب: در اینجا باز مشاهده مى شود كه شاهنشاه از اینكه به دختر خود عشق مى ورزد، همواره مى كوشد تا این عشق را از نظر مردم پوشیده دارد، چون از مردم و مادرش خجلت مى كشد، و عاقبت اردشیر به تحریك مادرش كه زن جاه طلب و بدجنسى بود، به این كار اقدام مى ورزد.

 نکته:

لازم به ذکر است، یکی از منابع برای تاریخ نویسان امروزی ، سخنان نویسندگان یونانی می باشد.

پاسخ آقای آذرگشتسب , بیشتر دلالت دارد که این عمل صورت گرفته , هرچند که مخفیانه می باشد ، و ایشان در رد این مطلب سخنی را بیان نداشته اند.

نسبت به اینکه آقای آذر گشتسب در مقام پاسخ گویی و رد این مطلب هستند ، ولی جواب ایشان دال بر رد این مطلب نیست بلکه بر صورت گرفتن این ماجرا دلالت دارد.

۳-ازدواج قباد با دختر خود

موضوع ازدواج قباد با دخترش را اولین بار ((آگاتیس)) كه در عهد پادشاهى انوشیروان مى زیست ، عنوان نموده است كه قباد پدر انوشیروان با دختر خود به نام ((زنبق)) ازدواج كرده ولى بدین موضوع نه فردوسى روانشاد در شاهنامه اش اشاره كرده و نه تاریخ نویسان عرب و دیگر تاریخ نگاران و حتى پروفسور رالینون مترجم تاریخ هرودت به انگلیسى ، در این باره چیزى ننوشته است . اگر شبهه را قوى بگیریم ممكن است بگوئیم كه قباد تحت تأثیر آئین مزدك قرار گرفته و این كار را كرده است ، زیرا مى دانیم در زمان پادشاهى قباد، شخصى به نام مزدك پیدا شد و ادعاى پیامبرى نمود و عده اى از مردم ایران ، از جمله قباد، دین و آئین او را پذیرفتند.

دینى كه مزدك عرضه داشت بر اساس اشتراك در همه چیز دور مى زد. مزدك مى گفت: خداوند همه چیز را براى همگان آفریده است ، و نباید آن را به شخصى معین اختصاص داد. دین جدید با قوانین اشتراكى خود به اساس قانون مالكیت و زناشویى و مراسم و سنن خانوادگى ایرانیان لطمه بزرگى وارد نمود و آن را سست كرد.

پاسخ :آگاتیاس مى گوید: عمل ازدواج با محارم اخیرا در ایران پیدا شده و همه این خلاف قانونها و بى نظمى ها، در اثر تعلیمات دین مزدك در ایران پیدا شده بود كه با خلع قباد از پادشاهى و كشته شدن مزدك و مزدكیان ، ریشه كن شد ، و پیش از پادشاهى قباد و ظهور مزدك ، عمل ازدواج با محارم در ایران ، متداول نبوده و به قول آگاتیاس ، اخیرا شیوع یافته است.

نکته:

در پاسخ این مورد هم آقای آذرگشتسب این مطلب را از یونانیان می داند و همین را موجب رد آن می داند  با اینکه یکی از منابعی که در شناخت ایران باستان و تاریخ آن ، مورد استفاده موخان می باشد ، سخن یونانیون می باشد.

با اینکه آقای آذرگشتسب در مقام رد بحث ازدواج بامحارم هستند ، باز هم وقوع این ماجرا را اثبات می کنند که این مورد ازدواج با محارم صورت پذیرفته است.

چرا آقای آذرگشتسب در تمامی این موارد تاریخی که می خواهند این ادعا ها را رد کند ، آنها را اثبات می کنند ، این دلالت بر چه دارد؟ وجود ازدواج با محارم ، یا عدم وجود آن؟

پی نوشت:

1- سایت موبد کوروش نیکنام
2- کتاب نوروز تا نوروز, موبد کوروش نیکنام
3- مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان, موبد اردشیر آذرگشسب.

منبع: ادیان نت

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 1 =
*****