قبحشکنی و تغییر نگاه جامعه به حجاب، حمایت رضاخان و دولتمردان از زنان بیحجاب و ضعف باورهای مذهبی زنان، از مهمترین عوامل تأثیرگذار در کشف حجاب رضاخانی شد.
حجاب یکی از آموزههای مهم در دین محسوب میشود که بر آن تأکید زیادی شده است؛ زیرا آثار فردی و اجتماعی فراوانی دارد. رضاخان در 17 دیماه سال 1314، سعی داشت که حجاب را از سر زنان مسلمان برداشته و فرهنگ ولنگار غرب را در ایران پیاده کند؛ ولی این امر با مخالفت روحانیون، اقشار مختلف مردم و به خصوص زنان مسلمان روبهرو شد.
هرچند داستان کشف حجاب در ایران به جایی نرسید؛ ولی آثار و پیامدهای مخرب زیادی را به دنبال داشت. برخی درباره کشف حجاب رضاخانی مینویسند: «... در برج اول اعلام آزادی زنان،[کشف حجاب] بیش از ۱۲ هزار زن، فقط در تهران از شوهرانشان جدا شده و راهی خیابانها گردیدند».[1]
این امر علاوه بر فروپاشی نظام خانواده، بیتردید در فرهنگ، اقتصاد و نیروهای کارآمد جامعه، تأثیرگذار بود.
عوامل گسترش کشف حجاب
زنان فطرتا از بیحجابی و عریانی، بیزار هستند؛ ولی گاه عواملی در کنار هم قرار میگیرد و به زن جرأت کشف حجاب و ولنگاری میدهد. عواملی همچون:
یک. تغییر نگاه مردم به حجاب
به طور معمول دشمن برای اینکه امری مانند بیحجابی را در بین مردم، عادی جلوه دهد و مردم در مقابل آن موضعگیری نکنند، ابتدا با تشکیک در آیات و روایات حجاب و شبههپراکنی، سعی میکند، نگاه عموم جامعه را نسبت به حجاب، تغییر دهد.
دو. حمایت دولتمردان از زنان بیحجاب
حمایت رضاشاه از زنان بیحجاب، یکی از مهمترین مواردی بود که به مرور زمان، مسأله کشف حجاب را رقم زد. این نکته خواسته دولتمردان داخلی و دولتهای خارجی بوده است.[2]
بیتردید امروزه نیز اگر برخی دولتمردان، خواسته یا ناخواسته، دانسته یا نادانسته از بیحجابی حمایت کنند، جامعه در ورطه کشف حجاب خواهد افتاد و وبال آن گریبان دولتمردان را میگیرد.
سه. قبحشکنی بیحجابی
اعضای خانواده سلطنتی رضاخانی، در کشف حجاب، نقش اساسی داشتند؛ زیرا افرادی مانند شاهدخت و ماهدخت دختران بزرگ رضاشاه به فرمان پدر، چادر از سر برداشتند و با همراهان، سوار بر اسب در خیابانهای تهران گردش میکردند؛ همچنین به زنان اقلیتهای دینی مانند ارمنی و زرتشتی، اجازه داده شد که هر گونه که دوست دارند، لباس بپوشند و بگردند.[3] این امر باعث شد که قبح بدحجابی شکسته شود و به دنبال آن، زنان سست ایمان، از آنها پیروی کردند. امروزه نیز این قبح شکنی به گونههای مختلف در جامعه دیده میشود.
چهار. تلقینهای بیمورد و نابجا
قرآن کریم یکی از خصوصیات انسانهای بولهوس را آزادی او در گناه میداند: «بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ»؛[4] «بلکه انسان میخواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت) در تمام عمر گناه کند». از اینرو دشمن با شبههپراکنی و ایجاد تشکیک در آموزههای دین، حجاب را برای زن، محدودیت و نوعی حصار معرفی میکند و به او تلقین میکند که باید از این حصار خود را رهایی دهد. تقویت این امر نیز به مرور زمان باعث کشف حجاب خواهد شد.
پنج. ضعف اعتقادات دینی
یکی از عوامل بدحجابی، ضعف در باورهای دینی است؛ زیرا باور قوی به دین و آموزههای آن، هرگونه مکر و حیله دشمن را کنار میزند و در صدد جواب از شبهات و تشکیکات بر میآید. شناخت دین، آموزههای اخلاقی و پسآمدهای بیحجابی و... همه از مواردی است که در تقویت باورهای دینی تأثیرگذار است.
شش. مدگرایی بیجا
اسلام، زیبایی را دوست دارد و به زیبا بودن و لباس تمیز و زیبا پوشیدن و... سفارش کرده است؛[5] ولی به این معنی نیست که از هر گونه مد، پیروی کند؛ زیرا اسلام علاوه بر اینکه به زیبا پوشیدن سفارش کرده است، حد و حدود آن را نیز مشخص کرده است؛ حتی به رنگ لباس برای زن و مرد نیز توجه کرده است؛ بنابراین انسان همواره باید خود را ملزم به رعایت آموزههای دین بداند و از تشویقهای دروغین غربزدهها و بیغیرتان خود را برهاند؛ زیرا انسان مؤمن هرگز به دنبال دیدن شدن و جلب توجه نامحرم نخواهد بود.
آری! اگر زنان جامعه اسلامی، بصیرت و شناخت از زمان و توطئههای دشمنان نداشته باشد، در دام آنها افتاده و گرفتار خسارت در دنیا و آخرت خواهند شد.
پینوشت:
[1]. کشف حجاب.
[2]. بصیرمنش، حمید، علما و رژیم رضاشاه، انتشارات عروج، ج۶، ص۱۸۴.
[3]. همان، ص۱۹۲؛ نشریه حوزه، دوفصلنامه، دفتر تبلیغات اسلامی، شماره130، آبان1384، ص2.
[4]. قیامت: 5.
[5]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج59، ص291.