باز کردن موی سر و پریشان کردن آن در هنگام دعای اضطراری، رسمی عادی در بین بانوان عرب بوده و این عمل با خاکساری و تضرع در درگاه الهی و خلوت با خدا سازگار است. ارتباط دادن این مسئله به کشف حجاب و بیعفتی، نشان از عدم درک تاریخ و متون دینی دارد.
وقتی به جریان فکری خاص علاقه داریم، قضاوت ما درباره آن جریان، ممکن است تحت تأثیر محبت و گرایش قلبی قرار بگیرد و دچار فهم غلط و تفسیر به رأی متون دینی بشویم. افرادی که به مبارزه مسلحانه و چریکی علاقه فراوانی داشتند، سعی میکردند تا خوانشی از متون دینی ارائه دهند که با علاقه آنها همخوانی داشته باشد. عجیب نیست که در نظر چنین افرادی هر روایتی که کوچکترین مناسبتی با جنگ و جهاد دارد، جلوه بیشتری یابد و مطالبی که در آن صلح، صبر و تدبیر، مطرح شده باشد، مورد غفلت و کمتوجهی واقع گردد.
در جریان کشف حجابهای سیاسی اخیر، برخی از اشخاص منتقد نظام که علاقهای به دین اسلام دارند، تلاش میکنند با مالهکشیهای عجیب و غریب و توجیهات پَرت، غیرشرعی و حرام بودن کشف حجاب در برابر نامحرمان را توجیه کنند؛ به عنوان مثال، روایاتی که در آن پریشان کردن مو به سمت آسمان و دعا در درگاه الهی تأیید شده را با کشف حجاب در کف خیابان و جریحهدار کردن عفت عمومی، یکی حساب میکنند؛ در حالی که مو پریشان کردن در خلوتِ با خدا، آنهم در شرایط اضطرار و بیچارگی کجا و شکستن حریم واجب الهی در میان جمع نامحرمان کجا؟!
مو پریشان کردن در خلوت و دعا (نفرین یا درخواست حاجت ضروری و فوری) یک کار مرسوم در میان بانوان عرب بوده و بیش از آنکه ریشه دینی داشته باشد، به رسوم و آداب قدیم بازمیگردد. در برخی روایات به تأثیر این کار در اجابت دعا اشاره شده است؛[1] اما باید دقت کرد که این روایات، عمدتاً ضعف سندی دارند و نمیتوان ادعا کرد که این عمل یک مستحب شرعی یا از آداب دینی دعا است. شاید از این جهت که در دعا، داشتن حالت خضوع، خشوع و اضطرار، امری مطلوب است و باید با قلب شکسته و خاکساری در درگاه الهی حاضر شد، بتوان پریشانی مو را نیز اینگونه مورد تأیید دین اسلام دانست.
پریشان کردن مو در هنگام مصیبت یا دعا در میان زنان عرب مرسوم بوده است و به هیچ عنوان به معنای عریان کردن مو در نزد نامحرم نیست.
پینوشت:
[1]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ دوم، داراحیاء التراث العربی، 1403ق، ج107، ص169.