اعتقاد به منجی در آخرالزمان، یک امر واقعی و حقیقی است که همه انسانها از درون خویش میتوانند آن را درک کنند؛ زیرا اعتقاد به منجی، یک امر عقلائی و به حکم عقل است.
برخی برای رهانیدن خود از قید دین، بعضی از آموزههای اساسی آن مانند اعتقاد به منجی در آخرالزمان را توهم میدانند؛ علاوه بر اینکه با پررویی، غالب انسانهای معتقد به منجی را متوهم میشمارند، در حالیکه اعتقاد به منجی از واقعیترین خواستههای فطری انسانهاست.
قبل از هر چیزی باید معنای وهم معلوم شود تا بعد مشخص شود که آیا اعتقاد به منجی توهم است و یا واقعیت و عین حکم عقل خواهد بود.
حسگرایی انسان و عدم درک حقیقت
بیشک در وجود انسان قوایی وجود دارد که یکی از آنها قوه وهم یا واهمه است؛ که ارتباط مستقیم با محسوسات دارد[1] و غالب انسانها تحت نفوذ وهم و حس قرار گرفتهاند؛ زیرا غالب اوقات شبانهروز آنها با وهم و حس میگذرد؛ بنابراین ذهن آنها نیز بیشتر با وهم و حس مانوس میشود و چون نوبت به عقل میرسد، نمیتوانند به سهولت از تحت نفوذ وهم و حس خارج شوند[2] و از درک حقیقت باز خواهند ماند.
از سویی اگر قوای انسان، تحت فرمان قوه واهمه قرار گیرد، کلیه آنها، افعال حیوانی میشوند؛ ولی اگر حاکم بر قوا، عقل باشد، افعال نیز، انسانی و عاقلانه خواهد شد.[3]
اعتقاد به کلیت منجی، حکم عقل
برخلاف وهم، عقل مدرک کلیات است.[4] و بیشک، اعتقاد به منجی، یک امر کلی است و مدرک آن نیز عقل خواهد بود؛ علاوه بر اینکه همه انسانها با هر اعتقاد و دینی که دارند، به وجود آن اعتراف دارند؛ علاوه بر اینکه تمام ادیان نیز به نوعی به آن اعتقاد دارند.
اعتقاد به کلیت منجی، امری است که عقل، مستقل از شرع آن را درک میکند. برای روشن شدن آن نخست باید گفت که بیشک در وجود انسان، تمایلاتی مانند عدالتخواهی، نجات از ظلم و... وجود دارد که هر انسانی امید به رسیدن به آنها را دارد و برای رسیدن به آنها باید واسطهای باشد، نام این واسطه را منجی گذاشتهاند.
بنابراین منجی و اعتقاد به منجی هرگز توهم نیست؛ زیرا واقعیتی است که انسان با تمام وجود آن را حس میکند؛ هرچند مصداق آن برایشان مشخص نباشد.
تاریخ گواه وجود حقیقی منجی
بر اساس نقلهای تاریخی، اذعان ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی، روایات فراوان اهلتسنن و روایات شیعه از پیامبر صلیاللهعلیهوآله تا امام عسکری علیهالسلام در مورد منجی و به خصوص امام زمان علیهالسلام، اعتقاد به منجی امری واقعی و حقیقی خواهد بود؛[5]علاوه بر این، اعتقاد به منجی و انتظار نجات، یک امر فطری است که خداوند در سرشت همه انسانها قرار داد و چهارده قرن است که بشریت از «منجی» سخن میگوید.[6]
آری! منجی وجود دارد؛ و تنها اشکال از انسانهاست که هنوز خود و جامعه را برای پذیرش منجی، آماده نکردهاند.
پینوشت:
[1]. مصباح یزدی، محمدتقی، شرح جلد هشتم اسفار، موسسه امام خمینی، ج1، ص269.
[2]. غزالی، ابوحامد، معیارالعلم، دارالمعارف، ص62.
[3]. حسنزاده آملی، حسن، سرحالعیون فی شرحالعیون، بوستان کتاب، ص۵۳۱.
[4]. سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج3، ص1845.
[5]. امام زمان، حقیقتی موعود.
[6]. فطری بودن انتظار.