راهکارهای نظری و عملی برای درمان بیماری تکبر

16:32 - 1403/02/25

-

بسم الله الرحمن الرحیم

راهکارهای نظری و عملی برای درمان بیماری تکبر

صفت مذموم تکبر از صفات رذیله نفسانی و در اصطلاح دانش اخلاق، به معنای خود برتربینی و بزرگ دانستن بر بعضی از مردم و انتظار داشتن از مردم در پیروی از مقاصد نفسانیش می باشد.(۱).

صفت تکبر و توهم خودبزرگ بینی با استناد به روایات ائمه معصومین علیهم السلام از جهل انسان ناشی می شود و نادانی انسان نسبت به ضعف وجودی خود و عدم شناخت ذات لایزال الهی، موجبات تکبر در نفس وی می شود، چنانچه امام باقرعلیه السلام می فرماید:((ما دَخَلَ قَلبَ امرِئٍ شیءٌ مِن الکِبرِ إلاّ نَقَصَ مِن عَقلِهِ مِثلُ ما دَخَلَهُ مِن ذلکَ، قَلَّ ذلکَ أو کَثُرَ.)).(۲).هیچ مقداری از تکبّر به دل آدمی راه نیابد، مگر این که به همان اندازه، کم باشد یا زیاد، از خردش کاسته شود.

در واقع با توجه به رشد صفت تکبر در بستر جهل انسان، می توان چنین نتیجه گرفت که؛ انسان متکبر از دانش عقلی و ثمرات تفکر در حوزه اندیشه بی بهره خواهد ماند و این مقدمه ای برای سقوط انسان در کلیه مفاسد و رذائل اخلاقی خواهد بود، چنانچه امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید:((فإنّهُ رأسُ الطُّغیانِ و مَعصیَةُ الرَّحمانِ.)).(۳).از تکبّر حذر کن؛ که آن ریشه طغیان و نافرمانی خدای مهربان است.

دانشمندان علوم اسلامی با استناد به روایات نبوی و ائمه معصومین علیهم السلام، برای درمان صفت رذیله تکبر در نفس انسان،  راهکارهای موثری را ارائه نموده اند، علامه مجلسی در کتاب شریف بحارالانوار به دو نوع درمان فکری و عملی برای علاج بیماری کبر تصریح نموده است.

علاج فکری؛ انسان متکبر برای زدودن تکبر و خودبرتربینی نفس باید نظام فکری خویشتن را تغییر دهد، از یک سو به ضعف و ناچیزی خویشتن اقرار کند و از سویی دیگر، قدرت و کمال بی انتهای خالق خویش را در نظر گیرد و در ساحت قدسی خدای متعال اندیشه ورزد تا از جهان بینی توحیدی برخوردار گردد. چنانچه ملا احمد نراقی در بیان علاج بیماری تکبر و تفکر در عالم تکوین می نویسد:همه 
آسمانها و زمینها و آنچه درآنها موجود است در جنب مخلوقات خدا هیچ و بی مقدارند. و همچنین زمین در جنب آسمانها، و موجودات زمین در جنب زمین، و حیوانات در جنب آنچه بر روی زمین است، و انسان در جنب حیوانات، و این مسکین بیچاره متکبر، در جنب افراد انسان. پس چه شده است او را که بزرگی کند.......شپشی خواب و آرام از تو می‌گیرد، و جستن موشی تو را از جا می‌جهاند. لحظه ای گرسنگی از پایت در آورد. دو درم غذای زیادتی باد گندیده از حلقومت بیرون می‌فرستد. و به اندک حرکت زمین، چون سپند از جا می‌جهی. بسا باشد در شب تاریک از سایه خود می‌ترسی و غیر اینها از آنچه من و تو می‌دانیم. دیگر تو را با کبر چه افتاده است. (۴).

علامه مجلسی در بیان علاج فکری صفت رذیله تکبر می نویسد:((أمّا معالجة الکبر و اکتساب التواضع فهو علمیّ و عملیّ، أمّا العلمیّ فهو أن یعرف نفسه و ربّه، و یکفیه ذلک فی إزالته، فإنّه مهما عرف نفسه حقّ المعرفة علم أنّه أذلّ من کلّ ذلیل، و أقلّ من کلّ قلیل بذاته، و أنّه لا یلیق به إلاّ التواضع و الذلّة و المهانة. و إذا عرف ربّه علم أنّه لا یلیق العظمة و الکبریاء إلاّ باللّه......... فهذا هو العلاج العلمیّ القاطع لأصل الکبر)). (۵).درمان کِبر و به دست آوردن فروتنی، روش علمی و عملی دارد. راه علمی آن، این است که شخص خود و خدایش را بشناسد و همین عامل به تنهایی کافی است که خصلت کبر را از وجود او بزداید؛ زیرا هر گاه آدمی خود را چنان که باید بشناسد، پی می‌برد که ذاتا زبونتر از هر زبونی و کمتر از هر کمی است و جز فروتنی و زبونی و خاکساری چیزی در خور او نیست و هر گاه پروردگارش را بشناسد، درمی یابد بزرگی و کبریا تنها سزاوار ذات پاک حق است..... این، راه علمیِ بر کننده ریشه کبر است.

علاج عملی؛ علامه مجلسی در بیان علاج عملی تکبر می نویسد:(( أمّا العلاج العملیّ فهو التواضع بالفعل للّه تعالی و لسائر الخلق، بالمواظبة علی أخلاق المتواضعین، و ما وصل إلیه من أحوال الصالحین، و من أحوال رسول اللّه صلی الله علیه و آله، حتّی أنّه کان یأکل علَی الأرض و یقول: إنّما أنا عَبدٌ آکُلُ کما یأکُلُ العَبدُ.)).(۶).اما راه عملیِ درمان کبر، این است که عملاً در برابر خدا و خلق او فروتن باشد و سعی کند خصلتهای فروتنان و احوال و رفتار مردمان پاک و شایسته و احوال رسول خدا۹ را، که روی خاک می‌نشست و می‌فرمود: من هم بنده ای هستم که مانند بندگان می‌خورم و می‌آشامم، در پیش گیرد.

از مجموع مطالب چنین نتیجه گرفته می شود که؛ تغییر و تحول در نظام اندیشه و به جایگزینی تفکرات صحیح در ذهن انسان و ظهور آن در مرحله ی عمل، موجبات و بستر لازم برای زدودن صفت رذیله کبر را در نفس انسان مهیا می کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع

۱.نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات،ج۲، ص۲۰۷.

۲. .مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، موسسه الوفاء، ج۷۸، ص۱۸۶/ ۱۶.

۳.آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و دررالکلم، ۲۶۰۹.

۴.احمد، محمد مهدی، معراج السعاده، حوزه علمیه اسلامی، ص۴۳۳.

۵.مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، موسسه الوفاء،ج۷۳، ص۲۰۱.

۶.همان، ج۷۳، ص۲۰۵.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
15 + 4 =
*****