آیا امیرالمؤمنین (ع) در جریان «حَکَمیّت» فریب خوردند؟

09:24 - 1403/06/05

بر اساس مستندات فراوان از کتاب‌های شیعه و اهل‌تسنن، خوارج و همچنین ابوموسی‌اشعری با بی‌توجهی به هشدارهای امیرالمؤمنین علیه‌السلام و یاران ایشان، فریب نیرنگ‌های معاویه و عمرو عاص را خوردند.

دشمنان اهل‌بیت ادعا می‌کنند که در جریان «حَکَمیّت» که پس از جنگ صفین واقع شد و نتیجه آن، واگذاری حکومت به معاویه بود، امیرالمؤمنین علیه‌السلام مغلوب نیرنگ معاویه و عمرو عاص نشدند؛ بلکه این لشکریان آن حضرت بودند که با پیشنهاد «ابوموسی‌اشعری» به‌عنوان حَکَم، ایشان را فریب دادند.

در پاسخ به این پرسش به چند نکته اشاره می‌شود:

کاملاً مشخص است که طرفداران این اشکال، کسانی هستند که هیچ اطلاع و آگاهی از منابع حدیثی و تاریخی نداشته و از دودمان بنی‌امیه جانب‌داری می‌کنند که همواره برای کم‌رنگ ساختن جایگاه امیرالمؤمنین علیه‌السلام و جعل فضیلت برای بانیان سقیفه و افراد پلیدی همچون معاویه از هیچ تلاشی رویگردان نیستند.

در ادامه برخی از گزارش‌های تاریخی و حدیثی مورد اشاره قرار می‌گیرد که به صراحت از فریب خوردن خوارج در انتخاب ابوموسی‌اشعری و همچنین ساده‌لوحی ابوموسی‌اشعری در مواجهه با عمرو عاص خبر می‌دهند:

1. پیروزی لشکر امیرالمؤمنین علیه‌السلام به فرماندهی مالک اشتر قطعی بود و به نزدیکی خیمه معاویه رسیده بودند، تا اینکه معاویه به پیشنهاد عمرو عاص، قرآن‌ها را بر نیزه کرده و با استفاده از جهل و نادانی خوارج، آنها را به داوری و قضاوت قرآن دعوت کردند. با اینکه امیرالمؤمنین علیه‌السلام تلاش بسیار کردند تا فریب‌خوردگان را از این نیرنگ آگاه سازند، اما چاره‌ساز نشد و جنگ متوقف گردید.[1]

2. با اینکه امیرالمؤمنین علیه‌السلام «ابن‌عباس» را برای مذاکره با عمرو عاص انتخاب کردند، اما خوارج و فریب‌خوردگان مخالفت کرده و اصرار داشتند تا «ابوموسی‌اشعری» برای این کار روانه شود.[2] حتی با وجود آنکه یاران امیرالمؤمنین علیه‌السلام به خوارج در مورد ابوموسی هشدار دادند که او شخصی غیر قابل اعتماد است، ولی روحیه نژادپرستی و تعصب‌های قبیله‌ای بر خوارج غلبه داشت و آنها بر پیشنهاد خود اصرار کردند.[3]

3. ابوموسی‌اشعری اعتراف کرده که فریب عمرو عاص را خورد و حکومت ظاهری را از امیرالمؤمنین علیه‌السلام ستاند و باعث پیروزی معاویه شد. او پس از این جریان، همواره خود را سرزنش می‌کرد و می‌گفت: «ای کاش به توصیه‌های ابن‌عباس در مورد نیرنگ عمرو عاص توجه می‌کردم».[4]

4. به فرموده امیرالمؤمنین علیه‌السلام، حاکم و سرپرست جامعه تا وقتی می‌تواند حکومت کند که مردم از پذیرش فرمانش سرپیچی نکنند. خوارج کسانی بودند که از جنگیدن و کشته‌شدن فرار کرده و زندگی دنیایی را انتخاب کردند، بنابراین به‌جای آنکه از فرمان رهبر خود اطاعت کنند، به او دستور دادند.[5] از این‌رو، امیرالمومنین علیه‌السلام از معرفی ابوموسی به عنوان نماینده امتناع داشتند و مخالفت خوارج را معصیت و گناهی دانستند که پشیمانی در پی‌داشت.[6]

به‌هر حال، با توجه به مستندات معتبر از کتب اهل‌تسنن در مورد اعتراف ابوموسی‌اشعری به اشتباهش و همچنین فرمایش امیرالمؤمنین علیه‌السلام که خود را فریب‌خورده نمی‌دانند، این ادعای دشمنان اهل‌بیت پوچ و بی‌ارزش است.

پی‌نوشت:
[1]. طبری، محمد، تاريخ ‏الطبري، ج‏5، ص49، دار التراث.
[2]. دینِوَری، ابن‌قُتیبة، الإمامة و السياسة، ج‏1، ص149، دار الاضواء ؛ الطبقات ‏الكبرى، خامسة1، ص178-177، دار الکتب العلمیة.
[3]. ذهبی، شمس‌الدین، تاريخ ‏الإسلام، ج‏3، ص548، دار الکتاب العربی.
[4]. طبری، محمد، تاريخ ‏الطبري، ج‏5، ص72، دار التراث.
[5]. نهج‌البلاغة، خطبه 208.
[6]. همان، خطبه 35.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 1 =
*****