مقایسه نابجا میان امیرالمومنین (علیه السلام) و اشعریون

12:11 - 1400/11/10

مقایسه میان امیرالمومنین (علیه السلام) و اشعریون کاملا نابجا و غلط است.

مقایسه نابجا میان امیرالمومنین و اشعریون,مشخصات امام علی

اشاره
امیرالمومنین (علیه السلام) دارای فضائل بیشماری است که تمام مسلمانان به آن معترف هستند. پیشی گرفتن در اسلام، یاری دادن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌ آله) در تمام لحظات بدون واهمه و ترس، بخشی از این برتری‌ها می‌باشد و موجب شد تا خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) امیرالمومنین را در هر مناسبتی به زیبایی توصیف کند.

چنین وضعیتی برای دشمنان گران آمد و نقطه‌ آغازی برای جعل بعضی از ویژگی‌های برتر امیرالمومنین (علیه السلام) برای دیگران شد تا شاید ذهنیت مسلمانان را نسبت به پیوند پیامبر و امیرالمومنین (علیهما السلام) بکاهند.

توصیف مشترک پیامبر از امیرالمومنین و اشعریون
در منابع متعدد حدیثی، پیامبر اعظم (صلی الله علیه و‌ آله) امیرالمومنین (علیه السلام) را از خودش دانسته و فرمودند:«أَنَّ عَلِيّاً مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِيٍّ؛ براستی که علی از من است و من از علی هستم.» برداشت شیعیان از این روایت، اثبات خلافت و امامت برای امیرالمومنین (علیه السلام) می‌باشد.

در حالیکه مشابه چنین تعبیری در مورد قبیله اشعریون ساکن در یمن، نیز در منابع حدیثی اهل تسنن نقل شده و پیامبر در مورد آنان فرمود:«إِنَّ الْأَشْعَرِيِّينَ إِذَا أَرْمَلُوا فِي الْغَزْوِ، أَوْ قَلَّ طَعَامُ عِيَالِهِمْ بِالْمَدِينَةِ جَمَعُوا مَا كَانَ عِنْدَهُمْ فِي ثَوْبٍ وَاحِدٍ، ثُمَّ اقْتَسَمُوهُ بَيْنَهُمْ فِي إِنَاءٍ وَاحِدٍ بِالسَّوِيَّةِ، فَهُمْ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُمْ؛[1] هنگامى كه اشعری‌ها هنگام جهاد دچار قحطى شوند یا خوراک خانواده‌شان در شهر کم شود، هر آنچه دارند را در یک جا جمع کرده و در میان خود به نسبت مساوی تقسیم می‌کنند. آنان از من هستند و من از آنان هستم.»

از این رو، اگر برداشت شیعیان از روایت نخست صحیح باشد، لازم است همان برداشت را نیز نسبت به روایت دوم بپذیرند و چون چنین پیامدی نزد شیعیان مقبول نیست، قطعا توصیف پیامبر از امیرالمومنین (علیه السلام) بیش از بیان فضیلت نیست و بر امامت و خلافت ایشان دلالت ندارد.

پاسخ
این شبهه دارای اشکال‌های متعددی است که به برخی از آنان پاسخ داده می‌شود:

ضعف در سند روایت
با توجه به اشتراک دیدگاه شیعه و غیر شیعه در صدور حدیث «علی منّی و انا من علی» از پیامبر (صلی الله علیه و آله)، نمی‌توان در مواجهه با باورهای شیعه، از یک حدیث غیر مشترک استفاده کرد؛ حدیثی که راوی آن ابوموسی اشعری است و بر اساس شواهد متعدد تاریخی و روایی، او هیچ ارادتی به امیرالمومنین (علیه السلام) نداشت و در جریان حکمیت، نتوانست از مقام خلافت ایشان دفاع کند.[2]

همچنین در سند این حدیث «حماد بن اسامة» قرار گرفته که شخصیت‌نگاران اهل تسنن او را فردی ضعیف و فریب‌کار معرفی کرده‌اند.[3]

نقل ناقص از روایت
دروغ‌گویی و تحریف یکی از پیامدهای شبهه‌پراکنی است و شیعه برای اثبات خلافت بلافصل امیرالمومنین (علیه السلام) هیچگاه به حدیث «علی منّی و انا من علی» استناد نکرده بلکه آن را به طور کامل نقل و سپس به آن استناد می‌کند. خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) فرمودند:«أَنَّ عَلِيّاً مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِيٍّ وَ هُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي لَا يُؤَدِّي عَنِّي إِلَّا أَنَا أَوْ عَلِيٌّ؛[4] براستی که علی از من است و من از علی هستم، او سرپرست هر مومنی پس از من خواهد بود و دَین و بدهی مرا فقط او ادا می‌کند.».

ناگفته پیداست که در این حدیث پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از تعبیر «من بعدی» بهره برده‌اند که در خلافت و جانشینی بدون فاصله امیرالمومنین (علیه السلام) پس از ایشان دلالت دارد.

نسبی بودن فضیلت اشعریون
برخی عالمان اهل تسنن در شرح حدیث اشعریون به این نکته مهم اشاره کرده‌اند که خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) آنان را نه در تمام جهات، بلکه در ویژگی مواسات و همدلی با یکدیگر از خود دانست.[5] اما نقل صحیح حدیث «علی منّی و انا من علی» و ضمیمه ساختن آن به آیه «أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ؛[6] خودمان و خودتان.» گویای این مطلب است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) امیرالمومنین (علیه السلام) را در تمام جنبه‌ها از خویشتن معرفی کرده‌اند که البته مهمترین جنبه، مقام خلافت و جانشینی خواهد بود.

برداشت اصحاب پیامبر از حدیث
با چشم‌پوشی از اشکال‌های پیشین، همچنان نمی‌توان شبهه را پذیرفت و قطعا روایت «علی منّی و انا من علی» دلالت بر برتری امیرالمومنین (علیه السلام) بر دیگر یاران پیامبر حتی از منظر خلافت و جانشینی دارد، ولی از حدیث اشعریون، برتر بودن آنان بر دیگر مسلمانان برداشت نمی‌شود؛ زیرا بر اساس باورهای اهل تسنن، ابوبکر، عمر و عثمان از نزدیک‌ترین یاران پیامبر بوده و قطعا از اشعریون به پیامبر نزدیک‌تر بودند و پذیرش دلالت حدیث اشعریون سبب خدشه در این باور اهل تسنن خواهد شد.

وانگهی، هیچگاه در منابع تاریخ گزارش نشده که اشعریون به دلیل وجود توصیف پیامبر (صلی الله علیه و آله) از آنان، برای سهم‌خواهی و ورود به مسائل سیاسی و حکومتی اقدام کرده باشند. در حالیکه اگر مفهوم این حدیث، مسائل خلافت و جانشینی بود، اشعریون از آن به نفع خود سود می‌بردند.[7]

نتیجه‌گیری
حدیث «علی منّی و انا من علی» در منابع شیعه و غیر شیعه گزارش شده و دلالت و مفهوم آن بر خلافت و جانشینی بلافصل امیرالمومنین (علیه السلام) بسیار واضح و روشن است. مقایسه این حدیث با حدیث فضیلت قبیله اشعریون کاملا نابجا و داراری اشکال‌های متعدد سندی و دلالتی می‌باشد.

پی نوشت
[1]. بخاری، صحيح البخاري، ج‏4، ص: 261.
[2]. مفید، الجمل، ص: 252 ؛ نمازی، مستدركات علم رجال الحديث، ج‏8، ص: 459.
[3]. سیوطی، أسماء المدلسين، ص: 46.
[4]. ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج‏1، ص: 135 ؛ سنن الترمذي، ج‏5، ص: 450 ؛ مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج‏2، ص: 225 و ج‏33، ص: 154.
[5]. قسطلانی، إرشاد الساري لشرح صحيح البخاري، ج4، ص: ۲۸۳.
[6]. آل‌عمران/61.
[7]. تستری، إحقاق الحق، ج‏7، ص: 445.

بعضی مدعی شدند اگر شیعیان از حدیث «علی منّی و انا من علی» برتری امیرالمومنین (علیه السلام) در مساله خلافت و جانشینی بلافصل را برداشت کنند، لازم می آید همین برداشت را در حدیث پیامبر در توصیف اشعریون داشته باشند که فرمود: «هم منّی و انا منهم». اما این ادعا کاملا نادرست است؛ زیرا علاوه بر ضعف سند در حدیث اشعریون، دلالت حدیث بر خلافت بلافصل امیرالمومنین (علیه السلام) بر همین مقدار نیست بلکه باید حدیث به طور کامل نقل شود. همچنین اگر حدیث اشعریون بر برتری آنان دلالت داشت، قطعا پس از شهادت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) به دنبال سهم خواهی بودند، حال آنکه هیچ یک از اهل تسنن، کسی را بر ابوبکر، عمر و عثمان مقدم نمی دارند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 7 =
*****