دعوت به گفتمان, سیره نظامی رسول الله

23:09 - 1403/06/12

-روش ائمه معصوم علیه السلام در دعوت کردن دشمنان خویش به راه حق و هدایت شدنشان, در ابتدای امر تلاششان بدین صورت بوده که شرایطی را برای گفتگوی با آنان فراهم کرده و با از بین بردن فاصله بینشان که همانند دیوار بوده, به هدایت کردن آنان می پرداختند و در این میان شرایطی برای مورد توجه قرار گرفتن سپاه نظامی اسلام و قدرت آن و اطاعت آنان از دستورات اسلامی, فراهم می گردید, در مرحله بعد آن, انتقال دستورات خداوند به ایشان, صورت می گرفت, در این میان گروهی با شنیدن کلام خداوند, از مبارزه کردن خودداری کرده و آنچه که از این دین مبین شنیده بودند, همان بوده که مدتها بدنبالش بوده اند و بدین جهت عاشقانه به پذیرش دین می شتافتند, و دائم در زیر سایه اسلام در تلاش بودند.

روش ائمه معصوم علیه السلام در دعوت کردن دشمنان خویش به راه حق و هدایت شدنشان, در ابتدای امر تلاششان بدین صورت بوده که شرایطی را برای گفتگوی با آنان فراهم کرده و با از بین بردن فاصله بینشان که همانند دیوار بوده, به هدایت کردن آنان می پرداختند و در این میان شرایطی برای مورد توجه قرار گرفتن سپاه نظامی اسلام و قدرت آن و اطاعت آنان از دستورات اسلامی, فراهم می گردید, در مرحله بعد آن, انتقال دستورات خداوند به ایشان, صورت می گرفت, در این میان گروهی با شنیدن کلام خداوند, از مبارزه کردن خودداری کرده و آنچه که از این دین مبین شنیده بودند, همان بوده که مدتها بدنبالش بوده اند و بدین جهت عاشقانه به پذیرش دین می شتافتند, و دائم در زیر سایه اسلام در تلاش بودند.
گروهی دیگر هم بودند که نور الهی در وجودشان جریان نیافته و نیاز به کاری عمیق تر در وجودشان داشتند, بنابراین به پندهای بیشتری احتیاج داشته و تبلیغ به صورت مستقیم, برایشان اثرگذار است. ائمه معصوم علیه السلام در برخورد با این افراد, حتی زمانی که قصد به شهادت رساندنشان را داشته اند, به پند و نصیحت پرداخته و آنان را به سوی خداوند دعوت می کردند, و اگر ذره ای راه برای هدایت برایشان باقی مانده بود, حقیقت را یافته و مسلمان می شدند, اما افرادی هم بودند که هدایت خداوند شاملشان نمیشده, و آنها کسانی بودند که با لجبازی در پذیرش حقیقت, بی علاقه بودند, بنابراین تمام سعی و کوشش ائمه اطهار علیه السلام برای هدایت مردم بوده و هیچ کاری باارزش تر از آن نمی دیدند.
در بحث از اینکه جهت اسلام در هدایت دیگران, به سمت خون و شمشیر و مبارزه با است یا صلح و دوستی و گفتمان با آنان, به مطالعه آیات و روایات می پردازیم و در پایان به این فرض می رسیم که روش اسلام از نوع گفتگو و گفتمان بوده و تمام تلاشش در ازبین بردن جنگ و نزاع بوده است, و برای این روش خویش راهکارهایی داشته که عبارتست:
1-از بین بردن هر مورد ملزم ساختن و اجبار افراد در قبول اسلام, زیرا وجود اجبار در هر دین و آیینی, موجب ایجاد زمینه برای افزایش خشونت در میان افراد پیرو آن دین می شود, و دلیل بر نظریه آیات قرآنی است که عبارتست از:« لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ؛  کار دین به اجبار نیست»[1],«وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ؛و بگو: دین حق همان است که از جانب پروردگار شما آمد, پس هر که می‌خواهد ایمان آرد و هر که می‌خواهد کافر شود»[2],«وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ ۗ؛اگر (از حق) روی گردانند بر تو چیزی جز تبلیغ (دین خدا) نیست»[3], در این باره «شهید مطهری» اینطور بیان می کنند که: یک سلسله آیات در قرآن داریم که در آن تصریح می کند که دین باید با دعوت درست شود, نه با اجبار. این مؤیّد آن مطلب است که اسلام نظریه اش این نیست که به زور به مردم بگوید مسلمان شوند وگرنه کشته می شوند.[4]
2-روش دوم, سفارش به مقابله درست با کفار است, بدین صورت که در میان آیات قرآن, اگر آیه ای به جهاد و جنگ با کفار دستور می دهد, منظور کفاری است که با مسلمانان به جنگ پرداخته اند و درمقابل کفاری که از مبارزه با مسلمانان امتناع نموده و از جنگ با آنان پرهیز می کنند, برخود با آنان با ید به شکل مسالمت آمیز باشد و آیه قرآن مربوط به این مساله عبارتست از:« لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ؛ خدا شما را از آنان که با شما در دین قتال و دشمنی نکرده و شما را از دیارتان بیرون ننمودند نهی نمی‌کند که با آنان نیکی کنید و به عدالت و انصاف رفتار نمایید، که خدا مردم با عدل و داد را بسیار دوست می‌دارد.»
3-روش سوم در این میان, مکالمه و گفت و گوی منطقی با افراد است, و این خواسته خداوند است که پیامبرش با ابلاغ دین به مخالفانش و تبیین آن, به هدایت افراد بپردازد, و از این روش به «جدال احسن» نام برده سده است.
پیامبر گرامی اسلام از زمان بعثت تا لحظه پایانی عمرشان, از روشهای زیادی, برای زمینه سازی هدایت کفار, از طریق مناظره و گفت و گو, استفاده کردند و این روشها شامل موارد زیر می شود:
-شکیبایی و صبر دربرابر اذیتهای کفار و خودداری از هرگونه بازخورد تند و خشن, که این صبر و شکیبایی پیامبر اکرم صبر درمقابل اذیتهای کفار بسیار موثر بوده و اثرات زیادی در تبلیغ دین داشته و در دعوت ساکنان مکه در حد بالایی تاثیرگذار بوده است, وبا وجود اینکه کفار در آزار رساندن به پیامبر به نهایت رسیده بودند, اما رسول اکرم همچنان به پند و اندرز آنان پرداخته و تمام سعی خویش را در رهایی آنان از گرفتاری, به کار می گرفتند, در برخی موارد در پاسخ و گفت و گو با کفار از آیات قرآن کمک گرفته و با استفاده از آن بطور موثق بیان می داشتند و قرآن به جهت داشتن جاذبه های بسیار, قلب کفار را تسخیر کرده و آنان را غرق در معنویات خویش می کرده.
-حاضر شدن در جمع قریشان, که این حضور که با رفتار و شخصیت والای ایشان همراه بوده و عاملی بر ایجاد یک گفت و گو بین پیامبر و آنان و زمینه انتقال مباحث فرهنگی, می شد.
-از همان ابتدای نشر و گسترش اسلام, رسول خدا از مراسم حج بعنوان ابزاری برای گفت و گو با بزرگان قبیله ها, استفاده کرده و از آنان برای انتقال پیامهای خویش بهره می جستند, و افراد شناخته شده و نفوذ پذیر در قلب و اذهان مردم, بهترین گزینه برای انتشار تفکرات اسلامی در بین همگان بوده اند, بنابراین بهترین زمان برای بهره وری از این افراد, موسم حج بوده است.
-بهره برداری و استفاده از روحیه عاطفی افراد برای ایجاد موقعیتی مناسب برای گفت و گو, ارائه ی نکات مربوط به اسلام, از موارد دیگر روشهای دعوت پیامبر به راه حق و هدایت مردم بوده است, و با توجه به نظر مثبت بیشتر افراد نسبت به شخصیت پیامبر و تصدیق امین بودن ایشان, راهی وسیع در پذیرش گفتار ایشان باز شده بود.
در نتیجه؛ کلام رسول الله که سراسر منطق و استدلال بوده و با آیات قرآن کریم که بهترین موید برای استدلالهای ایشان به شمار می آمده, با نرمی و لطافت, که از قلب ایشان سرچشمه می گرفته, همراه بوده, چنان قلب عاشقان را تسخیر می کرده که افراد مجذوب بیانات ایشان, که همان کلام خداوند بوده, می شدند و در این مسیر از هیچ تهدید و بلایی ترس و ابا نداشتند, درنتیجه نسبت دادن دین جنگ و شمشیر به اسلام, تهمتی بیش نبوده که افرادی اینگونه از اسلام می گویند که قصد تخریب آن و انحراف اذهان در پذیرش آن را داشته اند.     
 

 

[1] سوره بقره,آیه256

[2] سوره کهف, آیه29

[3] سوره آل عمران, آیه20

[4] مرتضى مطهّرى,جهاد, ص 33

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 11 =
*****