![امامت و رهبری دو مقوله متفاوت امامت و رهبری دو مقوله متفاوت](https://btid.org/sites/default/files/media/image/1619_39560.jpg)
رهروان ولایت ـ شیعه بالاتفاق معتقد است امام و کسی که جانشین پیامبر در امّت است و باید مانند پیامبر دارای عصمت باشد، زیرا امام کسی است که اطاعت از او واجب است مطلقاً، یعنی هر چه فرمان دهد لازم الاجراست و لازمه چنین مقامی و چنین جایگاهی عصمت است؛ تنها از معصوم از گناه، خطا و اشتباه میتوان بدون چون و چرا اطاعت کرد و غیر معصوم، چون مصون از خطا نیست، لزوم اطاعت ندارد.
چگونه کسی که خود محتاج یاری و هدایت دیگران است، میتواند امّت را هدایت کرده و به سر منزل واقعی برساند. قرآن کریم در این رابطه میفرماید: «أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلاَّ أَنْ يُهْدى فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون؛ [یونس / 35] آيا كسى كه هدايت به حق مىكند، براى پيروى شايستهتر است يا آن كس كه خود هدايت نمىشود مگر هدايتش كنند، شما را چه مىشود؟ چگونه داورى مىكنيد».
همچنین معتقد است امام باید افضل و در هر کمالی سرآمد تمام امت باشد، زیرا دیگران باید از او تبعیت کنند و اگر در میان مردم کسی باشد که از امام افضل باشد، تبعیت او از امام قبیح خواهد بود و عقل آن را نمیپذیرد.[1]
از طرفی کسی غیر از خداوند متعال نمیداند که معصوم و افضل امت در تمام کمالات کیست، لذا شیعه معتقد است امامت منصبی الهی است و تعیین امام تنها از عهده امام بر میآید و رای مردم در آن هیچ دخالتی ندارد و مانند انبیاء عظام است و خداوند متعال خود میداند که چه کسی لیاقت چنین مقامی دارد. قرآن نیز در این باره میفرماید: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ [انعام / 124] خداوند آگاهتر است كه رسالت خويش را كجا قرار دهد».
آری نقش امام در میان امت، همان نقش پیامبر در امت است، با این تفاوت که پیامبر دین و شریعت میآورد، ولی امام تنها اجرا کننده شریعت پیامبر قبلی است و در تشریع دین هیچ نقشی ندارد. لذا همانطور که تعیین پیامبر به دست خداست و مردم در آن نقشی ندارند، تعیین امام نیز به دست خداوند متعال است و مردم در آن هیچ نقشی ندارند.
شیعه معتید است خداوند متعال این کار را کرد و بعد از نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآله) حضرت علی بن ابیطالب(علیه السلام) را به عنوان امام امت تعیین کرد و به وسیله پیامبر خود آن را به مردم ابلاغ نمود؛ بعد از او نیز 11 فرزند برومندش که همه آنان از عصمت برخوردارند، امام و پیشوای مردم هستند و این مطلب هیچ ربطی به انتخاب مردم ندارد و فعل خداوند متعال است و مردم باید میپذیرفتند، برای این مدعا نیز هم از کتاب خدا دلیل دارد و هم از سنت نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآله).[2]
اما اینکه برخی مردم، بلکه بیشتر مردم زمان رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) از این این امر سر باز زدن و نپذیرفتند، هرگز امامت آنان را زیر سوال نمیبرد و حتی اگر یک نفر هم به آنان ایمان نمیآورد، کار خداوند متعال تمام بود و او وظیفه خود را در قبال بندگان خود انجام داده بود و امام، هادی و چراغ هدایت را نصب کرد و مردم باید به دور آن جمع میشدند. این مطلب در احادیث خود معصومین(علیهمالسلام) هم وجود دارد؛ آنان امام را به کعبه تشبیه کردهاند که خداوند متعال آن را بنا کرد، و این مردم هستند که باید به درو امام بگردند و طواف کنند و دنبال او بیایند نه اینکه امام به دنبال آنها برود و اگر آنها نپذیرفتند امامت او باطل باشد.[3]
اما رهبری جامعه و رساندن مردم به سعادت دنیوی و اخروی، به اراده و خواست خود مردم بستگی دارد، یعنی اگر مردم خودشان خواستند امام در راس باشد، امام نیز میپذیرد و آنان را هدایت میکند، و اگر نخواستند، آنها را رها کرده و تنها به وظیفه خود که حفظ و حراست از دین خداست میپردازد؛ قرآن در این رابطه هم میفرماید: «ِإِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم [رعد / 11] خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملتى) را تغيير نمىدهد مگر آنكه آنها خود را تغيير دهند».
در نتیجه بین امامت و رهبری جامعه فرق بسیاری وجود دارد، رهبری جامعه و برقرار کردن عدالت اجتماعی به خواست آنان بستگی دارد و آنان خود، باید بخواهند و امام را در راس قرار دهند تا امام نیز در راس قرار گیرد و جامعه را به سعادت برساند. درست مانند پیامبران الهی، تعیین و نصب آنان هرگز به خواست و اراده مردم نبوده است و خواست مردم در تعیین پیامبران هیچ نقشی نداشته است، اما با آمدن آنان و پذیرفتن دعوت پیامبران توسط مردم آنها حکومت نیز تشکیل دادند و با عدم قبول مردم، نتوانستند حکومت تشکیل دهند و در برخی موارد منجر به شهادت پیامبر میشد؛ لذا نقش مردم تنها در مباحث اجتماعی بوده است نه در تعیین اصل نبوت.
-----------------------
پینوشت:
[1]. شیخ طوسی، العقائد الجعفرية، ص 249.
[2]. برای مطالعه به کتب زیر مراجعه کنید:
1. المراجعات، علامه شرف الدین. 2. الغدیر علامه امینی. 3. براهین و نصوص ربانی گلپایگانی.
[3]. بحارالانوار، ج46، ص 110.
نظرات
رهبري در امتداد امامت و ادامه دهنده وظايف اودر دوره غيبت كبري است .