امامت و رهبری دو مقوله متفاوت

08:04 - 1393/06/17
چکیده: بین امامت و رهبری جامعه فرق بسیاری وجود دارد، رهبری جامعه و برقرار کردن عدالت اجتماعی به خواست آنان بستگی دارد و آنان خود، باید بخواهند و امام را در راس قرار دهند تا امام نیز در راس قرار گیرد و جامعه را به سعادت برساند.
امامت و رهبری دو مقوله متفاوت

رهروان ولایت ـ شیعه بالاتفاق معتقد است امام و کسی که جانشین پیامبر در امّت است و باید مانند پیامبر دارای عصمت باشد، زیرا امام کسی است که اطاعت از او واجب است مطلقاً، یعنی هر چه فرمان دهد لازم الاجراست و لازمه چنین مقامی و چنین جایگاهی عصمت است؛ تنها از معصوم از گناه، خطا و اشتباه می‌توان بدون چون و چرا اطاعت کرد و غیر معصوم، چون مصون از خطا نیست، لزوم اطاعت ندارد.
چگونه کسی که خود محتاج یاری و هدایت دیگران است، می‌تواند امّت را هدایت کرده و به سر منزل واقعی برساند. قرآن کریم در این رابطه می‌فرماید: «أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلاَّ أَنْ يُهْدى‏ فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون؛ [یونس / 35] آيا كسى كه هدايت به حق مى‏‌كند، براى پيروى شايسته‏‌تر است يا آن كس كه خود هدايت نمى‏‌شود مگر هدايتش كنند، شما را چه مى‏‌شود؟ چگونه داورى مى‏‌كنيد».

هم‌چنین معتقد است امام باید افضل و در هر کمالی سرآمد تمام امت باشد، زیرا دیگران باید از او تبعیت کنند و اگر در میان مردم کسی باشد که از امام افضل باشد، تبعیت او از امام قبیح خواهد بود و عقل آن را نمی‌پذیرد.[1]

از طرفی کسی غیر از خداوند متعال نمی‌داند که معصوم و افضل امت در تمام کمالات کیست، لذا شیعه معتقد است امامت منصبی الهی است و تعیین امام تنها از عهده امام بر می‌آید و رای مردم در آن هیچ دخالتی ندارد و مانند انبیاء عظام است و خداوند متعال خود می‌داند که چه کسی لیاقت چنین مقامی دارد. قرآن نیز در این باره می‌فرماید: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ [انعام / 124] خداوند آگاه‌تر است كه رسالت خويش را كجا قرار دهد».

آری نقش امام در میان امت، همان نقش پیامبر در امت است، با این تفاوت که پیامبر دین و شریعت می‌آورد، ولی امام تنها اجرا کننده شریعت پیامبر قبلی است و در تشریع دین هیچ نقشی ندارد. لذا همان‌طور که تعیین پیامبر به دست خداست و مردم در آن نقشی ندارند، تعیین امام نیز به دست خداوند متعال است و مردم در آن هیچ نقشی ندارند.  

شیعه معتید است خداوند متعال این کار را کرد و بعد از نبی اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) حضرت علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) را به عنوان امام امت تعیین کرد و به وسیله پیامبر خود آن را به مردم ابلاغ نمود؛ بعد از او نیز 11 فرزند برومندش که همه آنان از عصمت برخوردارند، امام و پیشوای مردم هستند و این مطلب هیچ ربطی به انتخاب مردم ندارد و فعل خداوند متعال است و مردم باید می‌پذیرفتند، برای این مدعا نیز هم از کتاب خدا دلیل دارد و هم از سنت نبی اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله).[2]

اما این‌که برخی مردم، بلکه بیشتر مردم زمان رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) از این این امر سر باز زدن و نپذیرفتند، هرگز امامت آنان را زیر سوال نمی‌برد و حتی اگر یک نفر هم به آنان ایمان نمی‌آورد، کار خداوند متعال تمام بود و او وظیفه خود را در قبال بندگان خود انجام داده بود و امام، هادی و چراغ هدایت را نصب کرد و مردم باید به دور آن جمع می‌شدند. این مطلب در احادیث خود معصومین(علیهم‌السلام) هم وجود دارد؛ آنان امام را به کعبه تشبیه کرده‌اند که خداوند متعال آن را بنا کرد، و این مردم هستند که باید به درو امام بگردند و طواف کنند و دنبال او بیایند نه این‌که امام به دنبال آن‌ها برود و اگر‌ آن‌ها نپذیرفتند امامت او باطل باشد.[3]

اما رهبری جامعه و رساندن مردم به سعادت دنیوی و اخروی، به اراده و خواست خود مردم بستگی دارد، یعنی اگر مردم خودشان خواستند امام در راس باشد، امام نیز می‌پذیرد و آنان را هدایت می‌کند، و اگر نخواستند، آن‌ها را رها کرده و تنها به وظیفه خود که حفظ و حراست از دین خداست می‌پردازد؛ قرآن در این رابطه هم می‌فرماید: «ِإِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم [رعد / 11] خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملتى) را تغيير نمى‏‌دهد مگر آن‌كه آن‌ها خود را تغيير دهند».

در نتیجه بین امامت و رهبری جامعه فرق بسیاری وجود دارد، رهبری جامعه و برقرار کردن عدالت اجتماعی به خواست آنان بستگی دارد و آنان خود، باید بخواهند و امام را در راس قرار دهند تا امام نیز در راس قرار گیرد و جامعه را به سعادت برساند. درست مانند پیامبران الهی، تعیین و نصب آنان هرگز به خواست و اراده مردم نبوده است و خواست مردم در تعیین پیامبران هیچ نقشی نداشته است، اما با آمدن آنان و پذیرفتن دعوت پیامبران توسط مردم آن‌ها حکومت نیز تشکیل دادند و با عدم قبول مردم، نتوانستند حکومت تشکیل دهند و در برخی موارد منجر به شهادت پیامبر می‌شد؛ لذا نقش مردم تنها در مباحث اجتماعی بوده است نه در تعیین اصل نبوت.

-----------------------
پی‌نوشت:
[1]. شیخ طوسی، العقائد الجعفرية، ص 249.
[2]. برای مطالعه به کتب زیر مراجعه کنید:
1. المراجعات، علامه شرف الدین. 2. الغدیر علامه امینی. 3. براهین و نصوص ربانی گلپایگانی.
[3]. بحارالانوار، ج46، ص 110.

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر yosef
نویسنده yosef در

رهبري در امتداد امامت و ادامه دهنده وظايف اودر دوره غيبت كبري است .

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 3 =
*****