می خواهم در مورد دلایل نقلی عصمت انبیاء در دریافت وابلاغ وحی ، بنویسم . البته استفاده از آیات قرآن برای این منظور مدنظره چون در مورد استفاده از احادیث برا اثبات عصمت این بزرگواران ، شاید اشکال بشه که دور وجود داره (از احادیث عصمت استفاده کنیم برای اثبات عصمت گویندگان حدیث) ، گرچه در جای خود توضیح خواهیم داد که اینم اشکالی نداره .
در آیه 15 سوره یونس می فرماید : هر وقت آیات روشن ما بر خلق تلاوت بشه ، منکران معاد که به دیدارمون امیدوار نیستند و فکر میکنن معاد وجود نداره ، به رسول ما اعتراض میکنن و میگن : (اگر تو رسول هستی) قرآنی غیر از این نیز بیاور و یا همین را به یک قرآن دیگه تبدیل کن ! در پاسخ آنان بگو : من چنین اجازه و قدرتی ندارم که از پیش خودم آنرا عوض کنم ؛ من فقط تابع وحی هستم . من میترسم که مرتکب عصیان در برابر پروردگارم بشوم و در نتیجه ، گرفتار عذاب روز رستاخیز که سخت است شوم .
در آیات 44 - 47 سوره الحاقة مسأله مزبور با تأکید بیشتری مطرح گردیده و آمده است:
« اگر محمد به دروغ سخنانی به ما نسبت می داد ، حتما ما انتقام از او می گرفتیم و سپس رگ وتینش (رگ حیات) را قطع می کردیم و کسی هم از شما قادر نبودید از وی دفاع کنید »
آیات دیگه ای که به عصمت انبیاء در این مقام اشاره میکنن عبارتند از:
آیات 26 الی 28 سوره جن
تمامی این آیات شریفه ، به خوبی نشون میدن که انبیاء در دریافت و ابلاغ وحی هیچ گونه خطایی نداشتن ؛ چرا که اگه احیانا خطایی داشتن گرفتار عذاب سخت الهی میشدن.
خلاصه اینکه انجام چنین رسالتی بدون عصمت پیامبران صلی الله علیه و آله و سلّم در مقام تلقی و ابلاغ وحی ممکن نیس . پس اونچه پیامبرا به ما می رسونن همونیه که خداوند فرموده و دست خوش هیچ تغییری نشده .
این اعتقاد شیعه اس (قابل توجه اونایی که خیال میکنن شیعه معتقده قرآن تحریف شده)