شرح دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان

15:54 - 1398/03/07

چکیده: بهشت خانه اهل سخاوت است.

دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَّ اجْعَلْ لى فیهِ اِلى مَرْضاتِک دَلیلاً؛ خدايا در اين روز برايم، راهنمايى به سوى رضا و خشنوديت قرار ده
وَلا تَجْعَلْ لِلشَّیْطانِ فیهِ عَلَىَّ سَبیلاً؛ و راهى براى تسلط شیطان بر من باقى مگذار
وَاجْعَلِ الْجَنَّةَ لى مَنْزِلاً وَمَقیلاً؛ و بهشت را منزل و آسایشگاهم قرار ده
یا  قاضِىَ حَواَّئِجِ الطّالِبینَ؛ اى برآرنده حاجات جویندگان»[1]

شرح دعای روز بیست و یکم ماه رمضان

فراز اول: راهنمايی به سوى رضا و خشنودي خدا
«اَللّهُمَّ اجْعَلْ لى فیهِ اِلى مَرْضاتِک دَلیلاً؛ خدايا در اين روز برايم، راهنمايى به سوى رضا و خشنوديت قرار ده».
اگر خداوند متعال خواستار رسیدن انسان به کمال و سعادت است، دراین‌بین راهنما و حجت‌های ظاهر و باطنی را برای او نیز مشخص کرده است. حجّت از نظر لغت، به معنای برهان و دلیل است که با آن حریف را قانع یا دفع کنند و جمع آن حجج و حجاج است.[2] این واژه در فرهنگ قرآن کریم در چندین مورد استفاده قرار گرفته است؛ از جمله: «رُسُلاً مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ لِئَلاَّ يَکونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ کانَ اللَّهُ عَزيزاً حَکيماً؛[نساء/165] پيامبرانى که بشارت ‏دهنده و بيم ‏دهنده بودند، تا بعد از اين پيامبران، حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند، (و بر همه اتمام حجت شود) و خداوند، توانا و حکيم است».
فلسفه‏ ى بعثت پيامبران، اتمام حجّت خدا بر مردم است، تا نگويند: رهبر و راهنما نداشتيم و نمى‏ دانستيم. «لِئَلَّا يَکونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ»  و همچنین خداوند متعال در آیه دیگر می فرماید: «قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ فَلَوْ شاءَ لَهَداکمْ أَجْمَعين؛[انعام/149] بگو: «دليل رسا (و قاطع) براى خداست (دليلى که براى هيچ کس بهانه ‏اى باقى نمى‏ گذارد). و اگر او بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدايت مى‏ کند. (ولى چون هدايت اجبارى بى‏ ثمر است، اين کار را نمى‏ کند.)»
در کتاب کافى از امام کاظم (علیه السلام) چنين نقل شده است که فرمود:«اُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ ع وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُول‏؛[3] هشام! خدا بر مردم دو حجت دارد: ظاهر و باطن، حجت ظاهر رسولانند، و پيامبران و امامان، و حجت باطن عقل است». پیامبران و اوصیای آنان(علیهم السلام) از این جهت «حجّت» نامیده شده‌اند که خداوند به وجود ایشان، بر بندگان خود احتجاج کند. آنان همچنین دلیل بر وجود خدا هستند و گفتار و کردارشان دلیل بر نیاز مردم به قانون آسمانی است. با توجه درخواست فراز اول می‌توان این‌چنین برداشت نمود که از خدای متعال در این روز نیکو بهره‌مندی از رهنمودهای انبیاء الهی و امامان معصوم (علیهم‌السلام) را و همچنین بهره‌مندی از رهنمودهای عقل سلیم را از خدای متعال درخواست می‌نمایم. 

فراز دوم: خدایا راه‌های نفوذ شیطان را بر من ببند.
وَلا تَجْعَلْ لِلشَّیْطانِ فیهِ عَلَىَّ سَبیلاً؛ و راهى براى تسلط شیطان بر من باقى مگذار
در قرآن کریم آیات ارزشمندی وجود دارد که به خوبی حاکی از نفوذ شیطان بر افراد خاص است، از جمله اینکه باری تعالی می فرماید: « إِنَّ عِبادي لَيْسَ لَک عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْغاوينَ؛[حجر/42] که بر بندگانم تسلّط نخواهى يافت مگر گمراهانى که از تو پيروى مى‏ کنند». و در آیه دیگر می فرماید«إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذينَ هُمْ بِهِ مُشْرِکونَ؛ [نحل/100] تسلّط او تنها بر کسانی است که او را به سرپرستى خود برگزيده ‏اند، و آنها که نسبت به او [خدا] شرک می‌ورزند (و فرمان شیطان را به جاى فرمان خدا، گردن مى‏ نهند)».

این آیات الهی به‌خوبی نکات ارزشمند را در خصوص راه نفوذ شیطان بیان می‌فرماید:
نکته اول:   شیطان بر بندگان خاص خدا راه تسلطی ندارد، «إِنَّ عِبادي لَيْسَ لَک عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ»
نکته دوم: شیطان بر کسانی که طوق بندگی و ولایت شیطان را بر گردن خود آویخته اند و تحت ولایت شیطان قرار گرفته اند را مورد بیان قرار می دهد.
نکته سوم: و کسانى که شیطان را شریک خداوند قرار مى دهند، گاه ولایت خداوند را مى پذیرند و گاه پذیراى ولایت شیطانند. طبق منطق قرآن، شیطان بر این دو گروه سلطه دارد.
مردم تصوّرات نادرستى از شیطان دارند. خیال مى کنند ممکن است بدون اختیار اسیر شیطان شوند، در حالى که این تصوّر باطل است. تا به شیطان گذرنامه ندهند این موجود پلیدِ رانده شده از درگاه رحمت الهی، نمى تواند وارد کشور روح و جان انسان شود. آرى، تا انسان چراغ سبزى به شیطان نشان ندهد و گذرنامه اش را امضاء نکند، او قدرت نفوذ در انسان نخواهد داشت.

سؤال: چه چیزهاى زمینه نفوذ شیطان را فراهم مى سازد و به منزله ی چراغ سبز محسوب مى گردد؟
پاسخ: امور مختلفى زمینه ساز نفوذ شیطان است، از جمله:
1ـ دوستان ناباب یکى از زمینه هاى مهمّ تسلّط شیطان است.
2ـ شرکت در مجالس گناه عامل دیگرى براى نفوذ شیطان است.
3ـ فیلم هاى فاسد و مفسد، کتاب هاى گمراه کننده، صحنه هاى تحریک آمیز، برنامه هاى ناسالم رادیوها، تلویزیون ها، ماهواره ها، اینترنت ها و مانند آن، زمینه تسلّط شیطان را فراهم مى سازد.
4ـ خلوت با زن بیگانه و نامحرم نیز از زمینه هاى نفوذ شیطان است. بدین جهت حتّى نماز و عبادت در چنین محلّ خلوتى صحیح نیست! ... و مانند این ها.
باید سعى کنیم با از بین بردن زمینه هاى نفوذ شیطان، خویش را از وسوسه هاى او حفظ کنیم و خود را از محدوده ولایت او خارج سازیم و جزء آن دسته از بندگانى شویم که شیطان سلطه اى بر آن ها ندارد. بار الها! ما را از بندگان مخلص و نفوذناپذیر در برابر وسوسه هاى شیاطین قرار ده.[3]

فراز سوم: خدایابهشت را منزل گاه من قرار بده
وَاجْعَلِ الْجَنَّةَ لى مَنْزِلاً وَمَقیلاً؛ و بهشت را منزل و آسایشگاهم قرار ده.

1-ترس از خدا و مخالفت با هوای نفس
خداوند متعال در قرآن کریم سخن از افرادی می نماید که منزلگاه شان بهشت معرفی شده است: « وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‏، فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى‏؛[نازعات/40و41] و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوى بازدارد قطعاً بهشت جايگاه اوست!».

2-خوش اخلاقی و تواضع:
جناب طوسی در کتاب امالی از امام صادق (عليه السلام) این چنین نقل می کند: «إِنَّ لِأَهْلِ الْجَنَّةِ أَرْبَعَ عَلَامَاتٍ وَجْهٌ مُنْبَسِطٌ وَ لِسَانٌ لَطِيفٌ وَ قَلْبٌ رَحِيمٌ وَ يَدٌ مُعْطِيَة؛[4]بهشتى ‏ها چهار نشانه دارند: روى گشاده، زبان نرم، دل مهربان و دستِ دهنده».

3-کمک به مظلوم:
علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار از پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) این چنین نقل می کند: «مَنْ أَخَذَ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ کانَ مَعِي فِي الْجَنَّةِ مُصَاحِبا؛[5]هر کس داد مظلوم را از ظالم بگيرد، در بهشت با من يار و هم‏نشين باشد».

4-بهشت خانه اهل سخاوت:
کتاب ارشاد قلوب دیلمی روایتی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) این چنین نقل می کند: «مرد سخاوتمند بخدا و مردم و بهشت‏ نزديک است و از آتش دوزخ دور است ولى شخص بخيل از خدا و مردم و بهشت‏ دور است و بآتش دوزخ نزديک است».[7]

5-بهشت خانه دادرسان ایتام و مستمندان
بر اساس آموزه های قرآنی فراموشی ایتام و کمک نکردن به ایشان موجب گرفتار شدن در عذاب الهی می شود: «کلاَّ بَلْ لاتُکرِمُونَ الْيَتيمَ وَ لاتَحَاضُّونَ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْکينِ؛[فجر/18و17]چنان نيست که شما مى ‏پنداريد شما يتيمان را گرامى نمى ‏داريد، و يکديگر را بر اطعام مستمندان تشويق نمى‏ کنيد،».

در خواست آخر: «یا  قاضِىَ حَواَّئِجِ الطّالِبینَ؛ اى برآرنده حاجات جویندگان، ما را از جمله شیعیان راستین و همراهان امامان معصوم(علیهم السلام) قرار بده و راه نفوذ و تسلط شیطان را بر ما ببند و بهشت را منزلگاهمان قرار ده.

پی نوشت ها:
[1].الإقبال بالأعمال الحسنة:  ج‏1، ص369.
[2]. ر.ک: لسان العرب، ج 2، ص 228.
[3]. الکافي (ط - الإسلامية): ج‏1، ص16.
[4]. 110 سرمشق از سخنان حضرت على (ع): ص57.
[5]. امالی(طوسی) ص 683 ، ح 1454.
[6]. بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 72، ص 359، ح 74.
[7]. إرشاد القلوب(ترجمه رضايى)، ج‏1، ص328 .

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 8 =
*****