به گفتة قرآن تعیین سرنوشت هر انسان به دست خود اوست. این یك قانون كلّی و عمومی، سرنوشتساز، حركت آفرین و هشداردهنده است. این تعیین سرنوشت با توجه به آیات و روایات و قانون اساسی جمهوری اسلامی بدون شك با حضور گسترده و مداوم مردم در صحنه میسّر میشود.
به گفتة قرآن تعیین سرنوشت هر انسان به دست خود اوست. این یك قانون كلّی و عمومی، سرنوشتساز، حركت آفرین و هشداردهنده است. «...إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم ... [رعد/11] به یقین خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتی) را تغییر نمیدهد مگر آنكه آنها خود تغییر دهند.»
این سنت و قانون الهی كه یكی از پایههای اساسی جهانبینی و جامعهشناسی در اسلام است، به ما میگوید؛ كه مقدرات شما قبل از هر چیز و هر كس در دست خود شماست و هر گونه تغییر و دگرگونی در جهت خوشبختی و بدبختی جامعه در درجه اوّل به خود آنها بازگشت میكند.
آنچه اساس و پایه است این است كه هر ملّتی اگر خود بخواهد میتواند سربلند، سرافراز، پیروز، پیشرو، مترقی و متمدّن باشد، و یا به عكس خودش تن به ذلّت، زبونی و شكست بدهد.
لذا لطف خداوند، یا مجازات او، بیمقدمه، دامان هیچ ملّتی را نخواهدگرفت بلكه این اراده و خواست انسانها و ملّتها، و تغییرات درونی است كه آنها را مستحقّ لطف یا مستوجب عذاب خدا میسازد.
به تعبیر دیگر این اصل قرآنی كه یكی از مهمترین برنامههای اجتماعی اسلام را بیان میكند، به ما میگوید هرگونه تغییرات برونی متّكی به تغییرات درونی ملّتها میباشد، و هرگونه پیروزی و شكستی از همینجا سرچشمه میگیرد و قدرتهای سلطهگر و استعمار كننده و جهانخوار هم تا پایگاهی در درون یك جامعه نداشتهباشند كاری از آنان ساخته نیست.
مهم آن است كه پایگاههای سلطهگران و استعمار كنندگان و جبّاران را در درون جامعة خود درهم بكوبیم و بر محور اسلام و دین و ارزشهای معنوی و اخلاقی و انسانی دست به دست هم داده متّحد شویم، آنگاه لطف، عنایت و قدرت خداوند هم پشتیبان چنین ملّت و امّتی میشود تا بتوانند در مقابل توطئههای دشمن ایستاده و از طرفی راههای پیشرفت و ترقی و عزّت و پیروزی را بپیماید.
آری رهبرانی هم توانستهاند پیروز و موفق شوند كه ملّت خود را بر اساس این اصل مهم و قرآنی رهبری كنند و جامعه را متحول و دنیا را تحت تأثیر حركت خود قرار دهند و الگو شوند برای همه ملّتهای مسلمان و مستضعفان جهان. تاریخ اسلام و تاریخ معاصر، بر این اصل اساسی و جاودانی شواهدی گویا و روشن دارد.
این تعیین سرنوشت با توجه به آیات و روایات و قانون اساسی جمهوری اسلامی بدون شك با حضور گسترده و مداوم مردم در صحنه و پشتیبانی از نظام دینی و مواضع انقلاب و جمهوری اسلامی و پیاده شدن احكام اسلام و اجرای عدالت میسّر میشود.
در دنیا حكومتهایی صاحب قدرت واقعی هستند كه با پشتیبانی مردم و حضور گسترده امت، اقتدار و استقلال و پایههای حكومتشان استقرار و ثبات پیدا كند.
جمهوری اسلامی ایران بر اساس معیارهای الهی و ملاكهای قرآنی در سایه رهبری دینی حكومتی است كه بر پایه آراء مردم نقش بسته است. برقراری این نظام الهی و ملاكهای قرآنی با فداكاریها، جانفشانیها، از خودگذشتگیها و هدیهكردن هزاران جوان، معلول و اسیر، آن هم با ارادهای پولادین و توكل به خدای قادر متعال بوجود آمدهاست.
قرآن میفرماید؛ «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ و أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ... [حدید/25] همانا ما پیامبران خود را با دلیلهای روشن (معجزات و استدلالهای عقلی و فطری) فرستادیم، و برایشان كتاب و میزان عدل نازل كردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند.»
در این آیه محورهای اساسی نظام و حكومت اسلامی مشخص میشود؛ رهبر الهی و دینی. حاكمیّت قانون. حضور و پشتیبانی مردم. به یقین هر كدام از این اصول اساسی نباشند، حكومت اسلامی تحقق پیدا نخواهد كرد.
حضور حداکثری آگاهانه و هوشمندانه مردم در امور اجتماع و سیاست، حضور فعّال و با دوام، درك صحیح از مسائل جاری، توجه ویژه به نقشههای شیطانی جهانخواران و مستكبران جایگاه ویژهای در تعیین سرنوشت فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارد.
یكی از نمادهای این حضور حداکثری كارساز، گزینش و انتخاب كارگزارانی متعهد، شایسته، لایق، كارآمد و اصلح است، كه ثمربخشی آن در اجرای احكام اسلام و قوانین مترقی جمهوری اسلامی و اجرای عدالت نمودار میشود.[1]
پینوشت:
[1]. با استفاده از تفسیر نمونه.
به گفتة قرآن تعیین سرنوشت هر انسان به دست خود اوست. این یك قانون كلّی و عمومی، سرنوشتساز، حركت آفرین و هشداردهنده است. «...إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم ... [رعد/11] به یقین خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتی) را تغییر نمیدهد مگر آنكه آنها خود تغییر دهند.» این تعیین سرنوشت با توجه به آیات و روایات و قانون اساسی جمهوری اسلامی بدون شك با حضور گسترده و مداوم مردم در صحنه و پشتیبانی از نظام دینی و مواضع انقلاب و جمهوری اسلامی و پیاده شدن احكام اسلام و اجرای عدالت میسّر میشود.
یكی از نمادهای این حضور حداکثری كارساز گزینش و انتخاب كارگزارانی متعهد، شایسته، لایق، كارآمد و اصلح است، كه ثمربخشی آن در اجرای احكام اسلام و قوانین مترقی جمهوری اسلامی و اجرای عدالت نمودار میشود.