تعدد زوجات برای هوسبازیِ هوسبازان نیست؛ بلکه به منظور حمایت از جامعه بانوان تشریع شده است.
یکی از مخاطبین پرسید: چرا در اسلام نسبت به ارزش و احترام زن در زندگی زناشویی سفارش نشده و به مردان که باید حامی زنان باشند، اجازه بی توجهی به زنان داده شده است؟
من: در اسلام نسبت به ارزش و احترام زن در زندگی زناشویی بسیار سفارش شده، دین مبین اسلام، آئین والایی است که پاسداری از حرمت و کرامت تمامی خلق الله، خصوصا حمایت راهبردی و موثر از بانوان را مورد توجه خاص خود قرار داده، چنانکه در قرآن کریم به مردان در حمایت از زنان، چنین دستور میدهد: «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ [نساء / 19] و با زنان، به طور شايسته رفتار كنيد، هرچند از آنها (به جهاتى) كراهت داشتيد.» و علاوه بر ِاین، قرآن در راستای حمایتهای الهی از زنان، مجدد تاکید میکند: « فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْراً كَثِيراً [نساء / 19] چه بسا چيزى خوشايند شما نباشد، و خداوند خير فراوانى در آن قرار مىدهد.» يعنى حتى اگر به جهاتى از همسران خود کراهت داشتید، نیز دست از رفتار نیک و حمایت از زنان برندارید، چه بسا خداوند این رفتار نیک شما را با خیر فراوان جبران کند. رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) نیز در مورد رفتار حمایتی و محبّت آمیز در مورد زنان میفرماید: بهترین شما کسی است که برای عیالش بهترین باشد، تکریم نمیکند زنان را، مگر فرد کریم و اهانت نمیکند به زنان، مگر فرد فرومایه.»[نهج الفصاحة، ص 472]
مخاطب: پس چرا با این همه تاکیدات اسلام بر حمایت از زنان، باز اسلام به مردان اجازه تعدد زوجات داده آیا تعدد زوجات ناقض حقوق زنان نیست؟
من: از آنجا که اجازه تعدد زوجات در اسلام برای هوسبازیِ هوس بازان نیست و فلسفه روشنی در حمایت از جامعه بانوان دارد. لذا به هیچ عنوان نمیتوان تعدد زوجات را ناقض حقوق زنان معرفی کرد.
مخاطب: چطور ممکن است که اسلام به مردان اجازه دهد چند زن بگیرند و این اجازه تعدد زوجات در اسلام برای هوسبازیِ هوس بازان نباشد، و فلسفه روشنی در حمایت از جامعه بانوان داشته باشد؟
من: چون به زن اجازه داده خوش این مساله را مدیریت کند؛ مراجع عظام تقلید با شرایط ضمن عقد این اختیار را به زن میدهند که ازدواج مجدد همسر خویش را تحت اختیار خود در آورد. بنابراین اگر زن در حین عقد شرط کند که مرد بدون اجازه او ازدواج مجددد نکند، میتواند این مساله را زیر نظر خود بگیرد و هر زمانی که خود صلاح دانست به مرد اجازه تعدد زوجات یا ازدواج مجدد را بدهد، یعنی بطور کامل بحث تعدد زوجات تحت اختیار زن قرار گیرد.
مخاطب: یعنی واقعا مراجع اجازه داده اند که تعدد زوجات تحت اختیار زن باشد نه مرد؟
من: فتاوای مراجع محترم در مورد این که آیا زن اول میتواند شرط کند که برای ازدواج مجدد اجازه او لازم باشد، یا شرط کند که در صورت ازدواج مجدد، زن وکیل باشد که خودش را طلاق دهد، بدین قرا ر است:
آیات عظام تبریزى، سیستانى و صافى: آرى، این شرط صحیح و نافذ است و اگر شوهر بعد از ازدواج، به این شرط عمل نکرد و ازدواج مجدد نمود، گناه کرده است.(آیتالله سیستانى، منهاج الصالحین، ج 2، م 333؛ آیتالله تبریزى، منهاج الصالحین، ج 2، م 1395؛ آیتالله صافى، جامعالاحکام، ج 2، 5521.)
آیتالله وحید: اگر شرط کند: «زن وکیل شوهر باشد، چنانچه شوهر ازدواج مجدد نماید، خود را طلاق دهد» صحیح است. آیتالله وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 9531.
آیات عظام امام، بهجت، خامنهاى، فاضل، مکارم و نورى: اگر شرط کند: «زن وکیل شوهر باشد، چنانچه شوهر ازدواج مجدد نماید، خود را طلاق دهد»، صحیح است.( امام، استفتاءات، ج3، احکام ازدواج، س 55؛ آیتالله مکارم، استفتاءات، ج 2، س 907؛ آیتالله خامنهاى، استفتاء، س 7؛ آیتالله فاضل، جامعالمسائل، ج 1، س 1533؛ آیتالله نورى، استفتاءات، ج 2، س 637 و توضیحالمسائل، م 2534 دفتر آیتالله بهجت).
مخاطب: آیا این فتوا ها به اجرا نیز در می آیند؟
من: دقیقا این فتوا ها به اجرا نیز در می آیند چنانکه امروزه نیز بر همین مبنا، تمام ازدواجهای رسمی با این شرط ضمن عقد به ثبت میرسد، یعنی در دفترچه های سند رسمی ازدواج در بند دهم، مرد متعهد می شود که ازدواج مجدد او تنها و تنها با اجازه زن اولش باشد.
مخاطب: حالا اگر مرد متعهد شود که ازدواج مجدد او تنها با اجازه زن اولش باشد، چه حمایتی برای زن را در پی دارد؟
من: در دست داشتن اختیار تعدد زوجات مرد، برای زن یک امتیاز انکار ناپذیر است و همین که بحث تعدد زوجات تحت اختیار زن در آید، به شکل موثر، مواردی راهبردی را در راستای حمایت از زن و جامعه بانوان تحت اختیار زنان قرار میدهد، از جمله این موارد اینکه بسیار دیده شده، زن اول نازاست، اما میخواهد تحت حمایت شوهرش باشد، لذا نه تنها به شوهرش اجازه میدهد همسر دیگری را اختیار کند، یا اینکه زن، به یک بیماری خاصی دچار میشود که نمیتواند روابط زناشویی را ادامه دهد، اما نمیخواهد طلاق بگیرد و...
مخاطب: یعنی اسلام اجازه تعدد زوجات را به خاطر مسائل شخصی زنان داده نه مسائل اجتماعی؟
من: باید به این نکته نیز توجه داشت که اساسا بحث تعدد زوجات اختراع اسلام نیست، بلکه از گذشته در بیشتر کشورها و اقوام، بحث تعدد زوجات رایج بوده، چراکه وقايعی چون جنگ، مواجه بودن مردان با خطرات جدی زندگی چون مرگ در كارگاهها، معادن و كارهای سنگين، باعث میشد كه عده مردان كمتر از عده زنان باشد، لذا جوامع از دیر باز برای مشکل بیسرپرستی زنان بیشوهر، چارهای غیر از تعدد زوجات نداشتهاند. چنانکه پس از جنگ جهانی دوم در آلمان چند هزار زن بیوه که سرپرستان خود را در جنگ از دست داده بودند به تظاهرات پرداختند و از کلیسا درخواست کردند که چند همسری را مجاز بدانند، ولی کلیسا در برابر این درخواست سرسختی نشان داد و همین باعث شد که پس از آن فساد و بزهکاری در آلمان به شدّت رواج یابد.[المیزان، علامه طباطبایی، ج۴، ص۳۱۴] اسلام هم برای حل مسائل شخصی زنان و هم حل چنین معضلات اجتماعیی اجازه تعدد زوجات را داد.
مخاطب: اینکه تعدد زوجات در اختیار زن اول باشد، ظلم به زن دوم نیست؟
من: نه، زیرا او نیز میتواند برای ازدواج بعدی شرط ضمن عقد داشته باشد و ازدواج سوم با نظر هر دوی آنها باشد.
مخاطب: خیلی ممنون از پاسخ های کامل شما.
____________________________________________
نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله)، پاینده، ابوالقاسم، دنياى دانش، تهران.
المیزان، علامه طباطبایی، ترجمه سید محمد خامنه، بنیاد علمی و فکری علامه.
وسايل الشيعه، حرّ عاملي، محمد بن حسن، مؤسسة آل البيت، قم، 1409 ق.
نظرات
سلام. اینکه گفته شده زن میتواند ازدواج دوم را مدیریت کند به نظر صحیح و کامل نمیرسد چون بنابر فتوای مثلا آقای سیستانی ، مرد نهایتا فعل حرام انجام داده و باقی مراجع هم فرمودند نهایتا زن اول مخیّر هست بواسطه وکالتی که دارد طلاق بگیرد؛ این چه مدیریتی هست؟!
پاسخ شما چیست؟
با سلام و احترام
در پاسخ باید گفت: دقیقا زن میتواند ازدواج دوم را مدیریت کند، چون ازدواج مجدد مرد بدون اذن زن اول در هیچ دفتری به ثبت نمی رسد، لذا طبق قانون حمایت از خانواده عدم ثبت ازدواج دوم جرم بوده و جزای نقدی درجه پنج یا حبس تعزیری تا یک سال را در پی خواهد داشت. علاوه بر این زن اول میتواند با اثبات ازدواج مجدد شوهرش تقاضای طلاق داشته باشد و تمام مهریه خودش را وصول کند.
چرا در کتاب امالی صدوق آمده که پیامبر اسلام(صلیاللهوعلیهوآله) فرمودند: «حصیر کف خانه، از زن نازا بهتر است!»؟
جعلی و ضعیف بودن این روایت نا گفته پیداست و برای چنین روایتی که با مبنانی محکم قرآن و روایات اسلامی (ازجمله ایات و روایت اول بحث) در تناقض است، نمیتوان اصالتی در نظر گرفت، زیرا در شرح اصول الكافی، ج 2، ص 419 از پیامبر اسلام(صلیاللهوعلیهوآله) نقل شده: «اگر سخنی از من برای شما نقل شد، آن را بر کتاب خدا و عقولتان عرضه کنید، اگر موافق آنها بود بپذیرید و الا آن را بر دیوار بکوبید.» با این بیان مشخص میشود حدیث مورد مناقشه کاملا در تعارض با آیات، روایات محکم و عقل سلیم است، با عنایت به مطالبی که در ارزش و کرامت زنان در ابتدای مطلب بیان شده و در آنها به طور مطلق به ارزش و کرامت ذاتی بانوان تاکید شده (بدون اینکه صنفی مثلا بانوان نازا مستثنی شوند) باید از این حدیث مورد مناقشه، اعراض کرد.
باید دقت کرد همه احادیثی که در کتاب امالی مرحوم صدوق(رحمهاللهعلیه) آمده صحیح نیست و ممکن است احادیث ضعیف و مجهول نیز در آن پیدا شود، ازجمله این حدیث مورد مناقشه، زیرا سند روایت ضعیف است، چون «اسحاق بن نجیح ملطی ازدی» در سند وجود دارد که در متون رجالی از وی به عنوان حدیثساز، دروغگو، خبیث و جاعل یاد شده است.[الوضاعون و احادیثهم الموضوعه : من کتاب الغدیر للشیخ الامینی، رامی یوزبکی. ص 147]