این پرسش را باید برای خود مطرح سازیم که : چرا باید به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشّریف ایمان بیاوریم؟ آیا ضرورتی وجود دارد که...
![چرا به حضرت مهدی ایمان آوردیم چرا به حضرت مهدی ایمان آوردیم](https://btid.org/sites/default/files/media/image/5091187.jpg)
این پرسش را باید برای خود مطرح سازیم که : چرا باید به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشّریف ایمان بیاوریم؟ آیا ضرورتی وجود دارد که ما را بر اعتقاد به این عقیده ، وا دارد؟ . بدون شکّ ایمان به آن حضرت ارتباط محکم و ناگسستنی با ایمان به خداوند ، دارد و این دو قضیّه به یکدیگر پیوسته اند . بنابراین ، در این جا چهار انگیزه و سبب اصولی وجود دارد که ایمان ژرف و قوی به این عقیده را بر ما واجب می گرداند. این انگیزه ها عبارتند از :
1- پر واضح است که رحمت خداوندی ، بسیار گسترده و فراخ است ، و تحقیقاً رحمت الهی ، تنها انگیزه ی آفرینش انسان و بعثت انبیاء و فرود آمدن کتاب های آسمانی ، می باشد . و اگر این رحمت نبود لزومی بر آفرینش انسان و فراهم آوردن ابزار رفاه و سعادت برای او در این دنیا نمی بود . بنابراین : بر اساس ایمان و رحمت الهی است که این پرسش را مطرح می نماییم : آیا رحمت گسترده ی الهی شامل عصر و دورانی ویژه و نسلی مخصوص می باشد ، یا که شامل عموم و همه ی پدیده ها ؟. بدون شک عقل انسان حکم می کند که رحمت الهی شامل عموم است . پس در این جا هیچ گونه نزدیکی و خویشاوندی میان خدا و بندگان خود وجود ندارد ، تا که نزدیکان شامل رحمت او گردند و دیگران از رحمت الهی محروم باشند . پس همه ی مخلوقات عیال الله هستند و رحمت الهی شامل عموم است . اکنون سؤال می کنیم: آیا وجود حجّت خدا بر زمین از مصادیق رحمت الهی است یا خیر؟ .
جواب می شنویم : البّته .
برای بار دوّم می پرسیم : آیا این رحمت شامل مردم قرن های گذشته ، شده است ؟.
جواب : البّته ، خداوند می فرماید:«وَلِکُلِّ قَومٍ هاد»1 . « و هر قومی را از طرف خدا رهنمایی است ».
برای بار سوّم می پرسیم : آیا این رحمت شامل انسان این عصر می شود یا خیر ؟.
پاسخ می شنویم : چنان که اذعان داریم که رحمت الهی عام و شامل همه است ، و وجود حجّت خدا بر روی زمین رحمتی الهی می باشد ، پس ناچار باید بگوییم : این رحمت هم اکنون نیز وجود دارد و حجّت الهی نیز هم اکنون موجود است . و او به عنوان پرتوی از رحمت فراخ و گسترده ی خداوندی برای انسان می باشد . این همان منطقی است که بر ما ، اعتقاد و ایمان به حضرت مهدی « عجل الله تعالی فرجه الشّریف » را به عنوان حجّت الله ، واجب می گرداند که هم اکنون هم وجود دارد ، و به عنوان رحمت خداوند از برای انسان در این عصر است ، همان گونه که عصرهای گذشته وجود داشته است . احادیث وارده از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم پیرامون داستان این رحمت واصله ( حجّت الله ) از زمانی که خدا حضرت آدم علیه السلام را آفرید و تا لحظه ی کنونی قطع نشده است ، روایات این گونه گزارش می دهد . «لقد خلق الله آدم و حواء ، و جعل آدم رسولاًوأمر حوّاء باتّباعه ، و لما انقطعت نبوّة آدم و انقطع اکله ، اوحی الله عزّ و جلّ الیه : یا آدم قد انقطعت نبوّتک ، و انقطع اکلک ، فانظر الی ما عندک من العلم و الایمان فاجعله فی العقب من ذریّتک و سلّم آدم مخاتیم النبّوة الی ولده ، ثمّ عند ما اقترب موت ابنه سلّم مخاتیم النبّوة الی شخص آخر مثله ...» .
« همانا خداوند ، حضرت آدم و حوّا را آفرید ، و آدم را فرستاده ی خویش قرار داد ، و فرمان داد تا همسر او حوّا از حضرت آدم متابعت نماید ، و هنگامی که نبّوت حضرت آدم و روزی او قطع شد ( اشاره به پایان عمر او ) ، خداوند عزّ و جلّ به او وحی فرمود : ای آدم! بی گمان نبّوت و روزی تو قطع گردیده ، پس بنگر به علم و ایمانی که نزد تو وجود دارد ، پس آن را در ذریّه خود قرار بده ، آدم انگشترهای نبّوت را به فرزندش واگذار نمود . سپس هنگامی که مرگ فرزندش فرا رسید ، مخاتیم نبّوت را به شخص دیگری که همانند او پیامبر بود واگذارد...». و بدین سان است که رابطه ی زمین با آسمان ادامه پیدا نمود ، و در هر عصر و زمانی ، شخصی به عنوان «حجّت الله » بر زمین باقی ماند . رحمت الهی ، انسان را از بدو آفرینش تا کنون بدون هدایت رها ننموده است و به عنوان و انگیزه ی ایمان ما به وجود شخصی که نمایندگی خدا را بر زمین بر عهده دارد ، می باشد . همان سان که روابط میان دو کشور قطع نمی گردد ، حتّی اگر روابط دیپلماتیک آنها قطع و سفارت خانه ها تعطیل شود ، امّا هرگز روابط آنان قطع نخواهد شد . رابطه ی زمین با آسمان نیز قطع نمی گردد ، حتّی در صورت نبودن رسول بر روی زمین . باید فردی باشد که کار رسول را به طور دائم انجام دهد ، چه این که خود رسول باشد ، یا وصّی خاصّ او ؛ و این همان چیزی است که آن را « حجّت الله » می نامیم. پرسشی که در اذهان ما مطرح می گردد عبارت است از این که : آیا استمرار این ارتباط میان آسمان و زمین امری ضروری است یا خیر؟. و به عبارت دیگر : آیا وجود حجّتی بر روی زمین ( که همانا نمایندگی خدا را بر زمین به عهده دارد) نوعی از رحمت الهی برای انسان است؟.
جواب : قطعاً بله ، پس بی گمان خداوند سبحان هرگز مردم را عبث و بیهوده نیافریده است . و آن ها را بدون هدایت رها نمی فرماید ، بلکه برای آنان راه هدایت را مشخّص و روشن نموده است و در هر زمان و مکان راهبری قرار داده که مردن از او پیروی و متابعت نمایند!. بلکه وجود نمایندگی خداوند بر روی زمین ( حجّت الله ) همانا رمز استمرار رحمت و قدرت الهی بر انسان ها و زمین می باشد . پس چنان که این نمایندگی الهی بر زمین نباشد این به معنی : انقطاع رحمت از زمین است ، و انقطاع رحمت الهی برای یک لحظه ، مساوی با نابودی کلّ جهان است . پس بدیهی است که انسان جز با قدرت و توان خداوندی ، نمی تواند زندگی کند .
« والأَرضُ جَمیعاً قَبضَتُهُ ».2 « تمام زمین در قبضه ی قدرت او است ».
«و السَّمواتُ مَطوِیّاتٌ بِیَمِنِهِ».3 «و آسمانها پیچیده در دست او می باشد».
بنابراین چنان که این قدرت و توانایی از انسان قطع گردد ، برابر است به این که انسان به عدم محض تبدیل می شود . لذا تا زمانی که حجّت خداوند بر روی زمین وجود داشته باشد ، کلّیه ی انسان ها و زمین به سلامت و در کمال امنیّت هستند. امّا اگر زمین برای یک لحظه از وجود حجّت خالی باشد ، صورت مسأله همان خواهد شد که احادیث متواتر درباره ی آن آمده است.
« لو خلّت الارض من الحجّة لساخت بأهلها ».4 « اگر زمین خالی از حجّت بماند ، ساکنانش را در کام خود فرو می برد ».
اما سؤالی که خود را در این جا مطرح می سازد این است که : در حال حاضر ، « حجّت خدا » بر روی زمین چه کسی است:
جواب : پس از وجود مقدّس رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ، امیرالمؤمنین حضرت علی ، نمایندگی خدا بر روی زمین را به عهده داشت . پس از آن وجود نازنین ، امام حسن مجتبی علیه السلام پس از آن امام حسین علیه السلام و سپس نه فرزند امام حسین علیه السلام که آخرین آنان وجود مقدّس و نازنین حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشّریف بود این نمایندگی را به عهده داشتند . هم اکنون که تاریخ 1422 هجری قمری می باشد عمر مبارک امام زمان علیه السلام 1266 سال است که مقام حجّت باقی خداوند بر روی زمین را داراست . بنابراین نخستین انگیزه ای که ما را به ایمان به آن حضرت سوق می دهد عبارت است از : حکم عقل به ضرورت عمومی رحمت الهی که برای هر عصر و زمان است ، و وجود نماینده ی خدای عزّو جل ّ ، آن است که بزرگ ترین مظهر رحمت الهی برای انسان می باشد . بنابراین : استمرار وجود نمایندگی خداوند ( حجّت الهی ) ، استمرار رحمت الهی از برای انسان است .
2- انگیزه ی دوّم ایمان به حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشّریف آن است که : ایمان ما به رسالت رسول بزرگوار اسلام است . پس کسی که به رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم ایمان دارد ، از ضروریّات است که به مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشّریف- ایمان آورد .
چگونه ؟ . همانا احادیث صحیح وارده در مسأله ی آن حضرت به نقل از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ، از حدّ تواتر فراتر رفته . به عبارتی سندهای تاریخی برای وجود نصّ از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم پیرامون حضرتش مقوله ای تردیدناپذیر است و در آن شکّ و تردید راه ندارد . و کسانی که ایمان به او را ردّ می کنند ( همانند برخی از اهل سنّت ) تحقیقاً به یکی از دو مقوله و حقیقت تردید و شکّ دارند : یا این که به جمیع کتب معتبر حدیث که نزد خود دارند ، و به کلّیه علماو دانشمندان خودشان که این احادیث را نقل کرده اند شکّ و تردید دارند ، یا این که در صدق گفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شکّ و تردید به خود راه می دهند! .
«107» حدیث از پیامبر گرامی اسلام پیرامون حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشریف تنها از طریق رجال مذاهب اربعه آمده است . در حالی که احادیث وارده از طریق مذهب جعفری در این باره نیز بسیار زیاد و متواتر است . بنابراین با این همه احادیث از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم چه باید کرد ؟ ، آیا آنها را ردّ کنیم ؟! ، و این به مثابه کفر ورزیدن به پیامبر اسلام می باشد ؛ یا که به راویان و ناقلان این احادیث کفر ورزیم و آنها را ردّ نماییم؟ و این نیز نا صحیح و باطل است . پس چه باید کرد ؟ ، ناچار باید به این ها ایمان آورد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بر امامت حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشّریف و بر ظهور آن حضرت به شکلی تأکید فرموده اند که نظیر این تأکید جز بر ایمان به خداوند و رسول مکرّم اسلام تأکید نشده است . بنابراین موضع گیری ما پیرامون سخنان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم چگونه باید باشد؟ ، آیا موضعی درست ، غیر از ایمان به کلام و سخنان آن حضرت و تصدیق این سخنان هست؟. با کمال تأکید می گوییم خیر ، پس ما به وجود خداوند سبحان ایمان می آوریم ، و هم چنین به رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ، و بنابراین به وجود حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشّریف ایمان می آوریم ، ومی دانیم که در پایان این جهان ظهور خواهد نمود تا زمین را از شرک و کفر و فساد تطهیر و پاک سازد . حدیثی در این زمینه می فرماید:
« من شکّ فی قیام قائمنا لقی الله و هو به کافر»5 . « هر کس در ظهور قائم ما تردید نماید در روز قیامت در حالی که کافر به خداوند است ، خدا را ملاقات خواهد نمود ».
3- انگیزه ی سوّم ایمان به حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشریف همانا حکم عقل به ضرورت وجود نظامی عادل است که بشریّت در سایه ی آن به عدالت و خیر و آزادی متنعّم گردند . هر انسانی این مطلب را در ضمیر خود احساس می نماید. ضمیر انسانی هرگز استمرار وضع فاسد و فرسوده ی حاکم بر جهان را نمی پذیرد . احساس نیاز به عدالت و رحمت خداوند همان چیزی است که اعتقاد انسان را به دگرگونی قطعی اوضاع فاسد و ناهنجار موجود شوق می دهد ، پس این رهبری جاهلانه که بر جهان حکومت می کند ناچار روزی متلاشی خواهد شد و رهبریّت عدل و حکیمانه جانشین آن خواهد گردید که برای بشریّت خیر ، عدالت و آزادی به ارمغان خواهد آورد . این همان نیازی است که هر انسانی در درون خویش احساس می نماید ، و از همین رهگذر انتظار آن روز با سعادت را می کشد که بر او سایه ی عدل به جای ظلم ، خیر به جای شرّ ، ایمان به جای شرک ، و علم به جای جهل و گمراهی ، گسترده گردد. بنابراین : سه عامل و انگیزه ای که ما را به سوی ایمان به حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشّریف سوق می دهند عبارتند از:
1- ایمان به این که رحمت الهی ، مردم شمول و زمان شمول و از آنِ همه ی مردم است . و همانا از مظاهر رحمت الهی وجود حجّت خداوندی و نمایندگی او بر روی زمین می باشد .
2- ایمان به رسالت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ، است که ما را از حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشّریف آگاه ساخت که آن حضرت همان حجّت الهی است و در آخر زمان ظهور خواهد نمود ، و براین مسأله تأکید فراوانی نموده است .
3- ایمان وجدانی به ضرورت دگرگونی اوضاع فاسد کنونی حاکم بر این جهان حکم می کند ، و ضرورت وجود نجات دهنده ای که بشریّت را از این اوضاع رهایی بخشد در ضمیر هر کسی نهفته است .
پی نوشت ها :
1- سوره ی رعد ، آیه ی 7.
2- سوره ی زمر ، آیه ی 67.
3- سوره ی زمر ، آیه ی 67.
4- شبیه همین عبارت از امام باقر علیه السلام وارد شده است : « لو بقیت الارض بغیر امام لساخت بأهلها !. و انَّ الله تبارک و تعالی جعلنا حجّة فی ارضه و اماناً فی الارض لأهل الارض».
« اگر زمین خالی از امام بماند ، ساکنانش را در کام خود فرو می برد . خدای تبارک و تعالی ما را حجّت خود در روی زمین قرار داده ، و ما را وسیله ی امان مردم روی زمین گردانیده است ». الزام النّاصب ، ص4و245 . غیب نعمانی ،ص69. ینابیع الموّدة، ج3 ، ص148. عیون الاخبار ، ج1 ، ص212. غیبت شیخ طوسی ، ص132. اصول کافی ، ج1 ، ص79.
5- در حدیث دیگری رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند : « هر کس مهدی را انکار کند تحقیقاً کافر است ». عقدالدرّر ، ص157.
منبع : کتاب تمدن در عصر ظهور مهدی ( علیه السلام ) ، عباس المدّرسی ، ترجمه و نگارش : لطیف راشدی ، صص30-21 .
منبع: نورپرتال