در فرهنگ اسلامي؛ همان گونه كه پذيرفتن باطل و تن دادن به ظلم و ستم مردود است، سازش كاري در اصول و مواردي كه جاي نرمش و كوتاه آمدن نيست، مطرود است. سفارش به رفق و مدارا در آموزههاي ديني هنگام ارشاد و جذب انسانها به مسير حق مورد تأكيد است؛ و چنانچه گردد رفق و مدارا سبب زير پا نهادن حق گردد، هرگز پذيرفته نيست. به عبارت ديگر، هرگاه حدّي از حدود الهي و اصلي از اصول مسلم اسلام به بهانه مدارا و رفق از بين برود، يا ناديده گرفته شود، هرگز چنين سازش كاري و مدارا جايز نيست. قرآن كريم با اشاره به تقاضاي كفار از رسول خدا (ص) كه اگر از تعرض به بتهای آنها ﴿خداوندان دروغين﴾ دست بردارد، آنها نيز متعرض پروردگار متعال نشوند، میفرماید: <دوست دارند كه نرمي كني تا نرمي نمايند و از هر قَسم خورنده فرومايهاي فرمان مبر>.
بر این اساس؛ پيامبر اكرم(ص) كه هيچ گاه در برابر سختیها و پيش آمدهاي ناگوار و حتي در مواردي كه به آن حضرت ستم میشد، خشمگين و مضطرب نمیگردید؛ هرگاه حقي پايمال میشد، يا حرمتهای الهي میشکست با شدت برخورد میکرد. امام حسين(ع) از قول هند بن ابي هاله میفرماید: <دنيا و ناملايمات آن هرگز رسول خدا (ص) را به خشم نمیآورد، ولي وقتي حقي پايمال میشد، از شدت خشم، كسي او را نمیشناخت و از هيچ چيز پروا نداشت تا آن كه حق را ياري و احقاق میکرد>.
عايشه نيز با اشاره به روحيات آن حضرت گفته است:
<هرگز نديدم كه رسول خدا(ص) مادام كه حرمتهای الهي هتك نشده بود، به سبب ستمي كه به شخص او روا شده بود، درصدد احقاق حقش برآيد، ولي چنانچه به چيزي از حرمتهای الهي تجاوز میشد، نسبت به آن خشمگینترین افراد بود>.
روشن است كه فراهم شدن زمينه براي حاكميت الله در جامعه جز از راه نفي الهه هاي دروغين و باطل ساختن راه كارهاي مشركان ممكن نيست؛ بر این اساس، روي گرداني از مشركان و پيروي نكردن از منافقان، ستم پيشگان، كافران و فريفته شدگان به زرق و برق دنيا از جمله اموري است كه سازش كاري و مدارا درباره آن پذيرفته نيست. امام علي(ع) میفرماید: <فرمان خدا را تنها كسي میتواند اجرا كند كه سازش كار نباشد و به روش اهل باطل عمل نكند و پيرو فرمان طمع نگردد>.
منبع: ماهنامه نامه جامعه، شماره چهل و ششم.