در طول تاریخ، گاه افرادی سست ایمان و تندرو، تبدیل به مهرهای برای سوء استفاده دشمنان علیه دین و مهدویت میشوند، اینان نه تنها با آموزههای نقلی؛ بلکه با آموزههای عقلی دین نیز مخالفت می کنند.
در طول تاریخ، گاه انسانهایی وجود داشته و دارند که بعد از افراطگری در دین، تبدیل به موجودی تفریط گر شده و تحت تاثیر عوامل دشمن و با پیروی از هواهای نفسانی، علیه دین قیام کرده و با سخنان بیاساس و خیالپردازی، موجب آزار و اذیت دینداران و دین باوران شدهاند.
اینان کسانی هستند که علاوه بر اینکه مهرهای برای دشمنان و شیادانی میشوند که هرگز چشم دیدن اسلام و به طور خاص، شیعه را نداشتهاند؛ خود نیز، تیشه بر ریشه دین میزنند. بیچارگی و بدبختی اینان از آنجاست که مخالفان شیعه، تا زمانی که این گونه افراد به دردشان میخورند از آنها بهرهوری میکنند و بعد از اینکه تاریخ مصرفشان تمام شد، مانند یک دستمال کاغذی آنها را در زبالهدان تاریخ میاندازند.
این در حالی است که اصالت شیعه و باور به امام زمان علیه السلام، در طول تاریخ بر دو مبنای عقل و نقل بنا نهاده شده است. تمام آموزهها و دستورات دین اسلام، بر اساس فطرت خدادادی انسان نهادینه شده؛ علاوه بر اینکه آثار آن در هر زمان و در طول تاریخ به وضوح به چشم دیده میشود؛ آثاری از جمله بصیرتافزایی، ظلمستیزی، مبارزه با تجملگرایی، مبارزه با فسادگری و شهوتپرستی، به کارگیری آموزه خیرخواهی برای تمام مظلومان جهان؛ هر چند مسلمان نباشند و در یک جمله اعتقاد و باور سبز امیدوارکننده به مهدویت و ظهور امام زمان علیه السلام، در پرتو قیام سرخ عاشورای حسینی علیه السلام که خود گرزی آتشین بر فرق دشمنان شیعه است.
اینها بخشی از هزاران اثر از اثرات دین؛ به خصوص شیعه در جامعه اسلامی است و این آموزهها باعث شده که دشمنان و مخالفان، به وحشت افتاده و از هر مهرهای؛ هر چند سوخته برای مبارزه با شیعه و به خصوص آموزه مهدویت، بهره گیرند.