عذرخواهی خانم برومند از اقلیتی که او را هو کردند تأسفآور و سؤال برانگیز است و خوب است که ایشان دستکم در خلوت خود به این بیندیشد که در کدام مرام و آیین جنگیدن با رژیم کودک کشی که دشمن درجه یک ملت است، گناهی چنین بزرگ است که باید بابت آن از یک اقلیت بیفرهنگ عذرخواهی کرد؟
سخنان مرضیه برومند در مراسم خاکسپاری داریوش مهرجویی حاشیهساز شد. برومند در این مراسم گفت: «ما همه ماندهایم در این سرزمین؛ برای اینکه سرزمینمان را، خاکمان را، مردممان را دوست داریم. با ما خوب باشید؛ ما کنار شما با اسرائیل و رژیم صهیونیستی هم میجنگیم». اما بخشی از حاضران در مراسم در واکنش به جمله پایانی خانم برومند، او را هو کردند.
در نهایت تعجب و تأسف این واکنش توهینآمیز نه تنها با اعتراض خانم برومند همراه نشد، بلکه ایشان از کسانی که او را هو کرده بودند، بابت به کار بردن واژه «جنگ» عذرخواهی کرد و این عذرخواهی را احترامی به افکار سینماگران، هنرمندان و مردم ایران دانست.
اما در این باره سوالاتی مطرح است که خوب است از خانم برومند پرسیده شود.
1. طبق کدام آیین جنگیدن با دشمن کودککشی که به خون مردم هممیهن تشنه است، گناهی است آن قدر بزرگ که باید برای طرح آن عذرخواهی کرد؟
2. چرا وعده جنگ با یک رژیم جنایتکار آن قدر زشت است که به واسطه آن، نه تنها بیحرمتی در مراسم تشییع کارگردانی مانند داریوش مهرجویی و هو کردن کارگردان پیشکسوتی مانند جنابعالی قابل توجیه است و چرا باید از همان جماعت بیفرهنگ بابت آن سخنان عذرخواهی کرد؟
3. کجا زندگی میکنید و کدام سبک زندگی را برگزیدید که این اقلیت بیفرهنگ را مردم میدانید؟
4. اگر جنگیدن با دشمن این قدر زشت و خلاف اخلاق است چرا این آموزه غیراخلاقی را در آخرین اثر سینماییتان، «شهر موشها 2» ترویج کردهاید؟ آیا تغییر عقیده دادهاید یا مانند بعضی دوستان و همکارانتان دو روز دیگر اعتراف خواهید کرد که سالهای سال دروغ گفتهاید و عقاید خود را پنهان کردهاید؟
5. گفتید مسئولان حوزه هنر باید با شما خوب باشند؛ چرا که ایران را دوست دارید و در آن ماندهاید. گذشته از اینکه نگفتید با شما چه کردهاند که بد بوده، کاش درباره دوستانی که با وجود ادعاهای مشابه از ایران رفتند و مشغول فعالیتهای مذبوحانه علیه جمهوری اسلامی شدند توضیحاتی میدادید! و کاش خودتان را جای مسئولان نظام بگذارید و بگویید چگونه میشود به کسی که در مقام ریاست خانه سینما مقابله با دشمن درجه یک جمهوری اسلامی را این قدر نکوهیده میداند و سکوت همکارانش در برابر جنایات تاریخی اسرائیل را به واسطه لجاجت با نظام اسلامی توجیه میکند، اعتماد کرد؟
البته جنابعالی و دوستانتان نماینده همه هنرمندان و حتی سینماگران نیستید. شما متأسفانه به اصرار خودتان نماینده همان اقلیتی هستید که همه چیز را بازیچه اغراض مبتذل خود میکنند؛ از ربنای شجریان، تا مراسم خاکسپاری مهرجویی؛ جماعتی که از شعار انسانیتش تا ادای ایرانیتش نمایشی است. البته خود آنها شما را نماینده خودشان نمیدانند؛ وگرنه حرمت نگه میداشتند و رئیس خانه سینما را هو نمیکردند و برای این عمل شرمآور فلسفه نمیبافتند که «دیگر "ما پاهامونو جلوی بزرگترا دراز نمیکردیم" گذشت. دیگر "ما جلوی بزرگترا جیک نمیزدیم" تمام شد. دیگر پذیرش بیقید و شرط حرف بزرگترها به پایان راه رسید. حالا اتفاقاً باید پاها را دراز کرد تا متوجه باشند که سنِ بالا الزاماً احترام نمیآورد. نسل جدید باید طرحی نو در اندازد. همین هو کردن اولین قدم این طرح نو است. گاهی باید هو شوند تا بفهمند دنیا دست کیست. باید مانند پدر فیلم "برادران لیلا" سیلی بخورند تا بفهمند یک مَن ماست چهقدر کره دارد».
این بیگانگی، بلکه بیزاری این جماعت از شما نویدبخش روزی است که دوست و دشمن خود را تشخیص دهید و باور کنید دلسوزان شما همانهایی هستند که به همراهی با مردم فلسطین و ستیز و دشمنی با کودککشان صهیونیست افتخار میکنند و شما و دوستانتان به بهانههای مختلف علیه آنها بیانیه صادر میکنید.