مطالب دوستان baharee

تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 04 بهم, 1393 سخنان گهربار پیامبر اکرم (ص) پیرامون ازدواج
پيامبر(ص) ضمن خطبه اي فرمودند: «أَيُّهَا النَّاسُ إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ؛ اي مردم، از گياه سبزي كه بر زباله ها روييده است بپرهيزيد.» سؤال شد: اي رسول خدا! مقصود شما از گياه و سبزه اي كه در مزبله روييده چيست؟ حضرت فرمود: «الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْءِ؛ زن زيبايي كه در خانواده اي ناشايسته پرورش يافته است.»وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏29
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 04 بهم, 1393 سخنان گهربار پیامبر اکرم (ص) پیرامون ازدواج
رسول خدا(ص) در كلامي ديگر مي فرمايد: «تَزَوَّجُوا فِي الْحِجْزِ الصَّالِحِ فَإِنَّ الْعِرْقَ دَسَّاسٌ؛ با خانواده خوب و شايسته وصلت كنيد؛ زيرا رگ و ريشه، اثر دارد.»دانش‌نامه قرآن و حديث، ج‏3، ص‏316
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 04 بهم, 1393 عاشقم بود اما چرا رفت؟
جمع بندی:سلاماینکه علت عقب نشینی ایشان چه بوده است دردی را دوا نمیکند. شما فرض کنید ایشان از اول شما را سر کار گذاشته یا اینکه فرض کنید خانواده اش مخالف این ازدواج بوده اند یا ...؟!! هیچ کدام از اینها مشکل شما را حل نخواهد کرد.شما خودت مرتکب اشتباهی شدی که الان تاوان آن را داری پس میدهی. شما نباید قبل از اینکه ضمانتی برای این وصال وجود داشته باشد، به او دل میبستید. وارد شدن به یک رابطه ای که اینده مشخصی ندارد، عواقب جبران ناپذیری مثل سختی فراموش کردن وابستگی و علاقه دارد. بعلاوه اینکه وقتی ایشان تقاضای خواستگاری کرد نباید مانع او میشدید و باید مسئله را با پدر و مادر خود در میان میگذاشتید.با این حال در حال حاضر برای فراموش کردن او چاره ای جز تحمل کمی سختی نیست چون چیزی که شما را به حالت عادی بر میگرداند گذر زمان است. البته پر کردن اوقات فراغت و بیکار نبودن؛ دعا و توسل به خدا و اهل بیت؛ دنبال نکردن برقراری رابطه با طرف و همچنین فراهم کردن ازدواج با فرد دیگر میتواند به شما کمک کند تا راحت تر با این مسئله کنار بیایید.سوال: ممنون از راهنماييتون ميترسم ديگه از هيچكس خوشم نياد و عاشق نشم در ادامه گفتين فراهم کردن ازدواج با فرد دیگر میتواند به شما کمک کند تا راحت تر با این مسئله کنار بیایید. بايد ياد آور بشم كه مگه دست منه كه شرايطو براي ازدواج فراهم كنم!!! دخترا فقط بايد منتظر بمونن كه انتخاب بشن و يكي بياد خواستگاريشون و اين خيلي بدهپاسخ:سلامعشق و علاقه در سایه تناسب طرفینی و وجود اشتراک ها ایجاد میشه. لذا اینکه فکر کنی شما دیگه به هیچ کس علاقه مند نمیشی نادرسته. نمونش مواردیکه که فرد مثل شما شکست عشقی خورده و دوباره با یکی وارد رابطه شده و شدیدا عاشق اون شده!! این موارد رو میتونید در همین سایت هم ببینید.اما در مورد اینکه گفتم شرایط ازدواج رو فراهم کنید منظور این بود که خواستگارهای دیگتون رو بی دلیل رد نکنین و سعی کنید از بین همون ها یکی رو انتخاب کنین. با این حال اگه خواستگار ندارین یا خواستگار مناسب ندارین اینطور نیست که شما نتونی هیچ کاری انجام بدی و چشم به در بشینی بلکه میتونی با استفاه از راهکارهایی به اومدن خواستگار کمک کنی.برای این کار کلید واژه "جذب خواستگار" رو در همین سایت جستجو کنید
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 04 بهم, 1393 نود درصد از سوی خانواده ها دست رد بر سینه ام می زنند!
سلاماین مسئله میتونه علت های مختلف داشته باشه که نیاز به بررسی از طرف خودتون یا اطرافیانتون داره. لذا اول باید علتش شناسایی بشه تا بعد راهکار مورد نظر ارائه بشه. اگه خودتون نتونستین این کار رو بکنین بهتره حضورا برین پیش یه مشاور تا مسئله مورد بررسی قرار بگیره.با این حال من چند احتمال رو ذکر میکنم شاید بهتون کمک کنه:1- ممکنه نوع برخورد و ظاهر شما وقتی خواستگار میاد مناسب نباشه. البته نامناسب بودن به معنای شیک نبودن و نامرتب بودن نیست بلکه به این معناست که ظاهر شما با جنس خواستگار سازگار نیست مثلا ممکنه خواستگاران شما مذهبی هستن ولی ظاهر شما وقتی میان خواستگاری طوریه که خونوادش میگن طرف جلفه یا برعکس. این رو میتونید از اطرافیان نظر سنجی کنید.2- جنس خواستگارهای شما با وضعیت مالی شما جور نیست مثلا ممکنه افرادی که میان معمولا از طبقه متوسط هستن و و قتی خونوادش وضعیت مالی شما رو میبینن فکر میکنن توقعات شما بالاست و پسرشون نمیتونه شما رو راضی نگه داره!3- برخورد خونوادت نامناسب یا متناقضه. مثلا ممکنه خونوادت مذهبی باشن ولی یکی از اعضای خونوادت غیر مذهبی ان و همین باعث عقب نشینی خواستگارها میشه.4- شاید شما بیش از اندازه حساس شدین و با اومدن چند تا خواستگار و عقب نشینی اونها فکر میکنن حتما یه مشکلی هست در حالی که در واقع اینطور نیست.بعد از اینکه علتش رو پیدا کردین بگید تا راهکار مناسب با اون رو عرض کنیم.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 04 بهم, 1393 مشکل خانواده
سلامایشون برای حل مشکلش نیاز به مشاوره داره یعنی باید خودش مخاطب باشه تا بشه مشکل رو بررسی کرد و راهکار مناسب رو بهشون ارائه داد.اما اون چیزی که به شما مربوط میشه نوع رفتار شما با همسرت و خونواده اون در این شرایطه. شما در این شرایط تا حد امکان نباید خودت رو قاطی دعواهای ایشون با خونوادش بکنی چون هر دخالتی از سمت شما؛ چه دفاع از همسرت یا صحبت کردن علیه اون، به ضرر شما تموم میشه. بنابراین نسبت به خانواده همسرت طوری رفتار کن که انگار مشکلی پیش نیومده و اونها تقصیری توی این قضیه ندارن و نسبت به همسرت سعی کن به جای اینکه جانب همسرت رو بگیری جانب خونوادش رو بگیری. یعنی وقتی در این باره با هم صحبت میکنین به جای اینکه بگی خونوادت کار اشتباهی کردن بگو عیب نداره حتما نمیتونن کمک کنن. من به تو ایمان دارم و میدونم به راحتی میتونی همه این مشکلات رو حل کنی. لذا نیازی نیست نگران باشی. نهایتش اینه که یکم بیشتر تو عقد میمونیم تا شرایط فراهم بشه و بعد عروسی کنیم. سعی کن توی صحبت هات به همسرت راهکار ندی مثلا نگی بیا این کار رو بکنیم یا اون کار رو بکنی بهتره. بهترین کمک شما، تقویت روحیه و توانایی ها و حس مسئولیت پذیری همسرتونه. اینجوری هم تلاشش برای حل مشکلات بیشتر میشه و هم رابطه شما با هم خدشه دار نمیشه.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 02 بهم, 1393 كمك براي گرفتن بهترين تصميم
سلامهمانطور که خودتان هم فرمودید هیچ ضمامنتی برای اقدام فرد اولی نیست چون علاوه بر اینکه مشکلات اقتصادی مانعی برای اقدام ایشان است، بودن همسر اولشان هم بلاتکلیفی شما را بیشتر می کند.بنابراین عاقلانه ترین تصمیم همین است که به خواستگار فعلی خود اجازه دهید رسما اقدام کند ببینید به تفاهم می رسید یا نه. منتها اگر ایشان خواست آشنایی اولیه دونفره یعنی صرفا بین شما و ایشان صورت بگیرد و رسمی نباشد، این دیدار را خیلی محدود و رسمی برگزار کنید و حدالمقدور فرد سومی را هم همراه خود ببرید تا اولا احساسات و عواطف شما درگیر نشده و مانع از تصمیم عاقلانه نشود و ثانیا به دلیل اینکه شناخت کافی از ایشان ندارید و نمی توانید به گفته های ایشان اعتماد کنید، این دیدار مشکل خاصی برای شما ایجاد نکند.در مورد دوری راه هم بستگی به خود شما دارد. منتها به طور کلی باید عرض کنم که این مسئله مانع جدی برای ازدواج نیست مخصوصا اگر وابستگی شما به خانواده شدید نباشد.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 02 بهم, 1393 ببینیم قسمت چی میشه!
سلاماز مطالبی که بیان کردید اینطور برداشت میشود که فرد مورد نظر شما نسبت به انتخاب خود تردید دارد. اینکه علت این تردید چیست مشخص نیست و نمیشود به طور قاطعانه گفت ولی ممکن است ایشان به خواستگاری قبلی خود علاقه داشته و بعد از رفتن ایشان، به شما رو آورده. حالا که او برگشته دچار تردید شده و نمیداند چکار باید بکند. با این حال این صرفا یک حدس است.بنابراین پیشنهاد من این است که شما سعی نکن از طریق رابطه خودت را در قلب ایشان جا دهی چون این کار ممکن است به خاطر شکستی که قبلا از طرف پسر قبلی تجربه کرده، او را نسبت به شما هم بدبین کند و با خود بگوید دل بستن من به این فرد هم عاقلانه نیست و هیچ ضمانتی برای اینکه این رابطه به ازدواج ختم شود وجود ندارد و به همین خاطر به شما جواب رد دهد. لذا اگر میخواهی خودت را به ایشان ثابت کنی و از طرفی هر چه زودتر تکلیفت مشخص شود، به نظر من شرایط را هر چه زودتر برای خواستگاری فراهم کن و این دو ماه را به حد اقل برسان.البته نباید امید صد در صد هم به این ازدواج داشته باشید چون ممکن است ایشان به هر دلیلی فرد قبلی را انتخاب کند که این حق طبیعی ایشان است. لذا اولویت کار شما باید این باشد که هر چه زودتر تکلیف این مسئله را روشن کنی تا هم خودت بتوانی به یک آرامش فکری برسی و هم طرف مقابل.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 02 بهم, 1393 از اینکه سر کار نمی رم شوهرم ناراحته
سلاماگر فکر میکنید سرسنگین بودن همسر شما به خاطر مسائلی است که در عقد اتفاق افتاده باید در این باره با او صحبت کنید و مسئله را حل کنید. می توانید به او بگویید این مسئله ربطی به من ندارد و اگر تو گلایه ای داری میتوانی به خودشان بگویی. آیا این منطقی است که مثلا من تلافی رفتارهای نامناسب خانواده ات را سر تو خالی کنم و بگویم تو مقصری؟؟ هر چند پدرت هم قبول کرد که طبق عرف عمل شده و خلافی صورت نگرفته است. حتی اگر اینطور هم نبود باز هم مبلغ کمی پول اینقد ارزش ندارد که تو به خاطر آن زندگیمان را خراب کنی.در مورد شاغل بودن، همانطور که خودتان هم گفتید شما وظیفه ای در این باره ندارید. با این حال اگر فکر میکنید اصرار همسرتان زیادی است و اگر شما بیش از این درخواستش را رد کنی با مشکل مواجه میشوید، به نظر من برای کار اقدام کن و اگر با کارکردن مشکلی نداری به همسرت در تامین مخارج زندگی کمک کن. منتها اگر به هیچ وجه علاقه ای به کار کردن نداری، میتوانی در مقام اجرا طوری عمل کنی که بعد از مدتی همسرت رقبتی برای کار کردن شما نداشته باشد. مثلا مشاغلی را انتخاب کن که مانع شما از رسیدن به خانه داری و شوهر داری شود و اگر همسرت گلایه کرد بگو من هم از اول به خاطر همین مسائل علاقه ای به اشتغال نداشتم ولی به خاطر درخواست تو رفتم. یا سراغ شغل هایی برو که وقت گیرند ولی درآمد کمی دارند!! کم کم وقتی ببیند اشتغال شما نه تنها فایده ای ندارد بلکه بیشتر به ضررش است سرد میشود. بعد هم با آمدن بچه میتوانی شغلت را رها کنی.اما در مورد سردی همسرت نسبت به شما، گمان من این است که هیچ کدام از موارد ذکر شده علت این مسئله نیست چون معمولا اینها چیزی نیست که بخواهد یک مرد را نسبت به همسرش سرد کند. لذا پیشنهاد میکنم برای حل این مشکل ابتدا رفتار و برخورد و حرف های خودتان را مورد بررسی قرار دهید. البته ممکن است شما رفتارهایی را خوب بدانی در حالی که از نگاه همسرتان اصلا قابل تحمل نیست. لذا میتوانید در این مسئله از همسر و اطرافیان هم نظر سنجی کنید. اگر باز هم نتوانستید ریشته مشکل را پیدا کنید بهتر است از مشاوره حضوری استفاده کنید.اینکه او گوشیش را قفل میکند و احیانا با دخترهای دیگر چت میکند، حتما علتی دارد. لذا باید طبق آنچه عرض کردم علت را پیدا کنید و اگر از جانب شما بود آن را رفع کرده و منتظر اصلاح او باشید. اما اگر از جانب شما هیچ مشکلی نبود، در آن صورت باید هر دوی شما به یک مشاور مورد اعتماد مراجعه کنید تا مسئله را بررسی کند. شاید این مسئله ناشی از ضعف اعتقادی ایشان و در نتیجه اختلاف زیاد عقیدتی باشد که در این صورت باید چاره ای اساسی اندیشید.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 02 بهم, 1393 تو کفشم گل گذاشته بود!
سلامشما دو راه بیشتر نداری: یا اینکه فرد دیگری یا جایگزین ایشان کنی تا بتوانی او را کاملا فراموش کنی. یا اینکه با همین شرایط با او ازدواج کنی. البته این اتفاق باید هر چه زودتر بیفتد وگرنه اگر بخواهید به همین صورت ادامه دهید مسلما فشارهای روحی، مشکلات زیادی برای شما ایجاد میکند.بنابراین اگر طرف مورد مناسبی است و فکر میکنی نازپروده بودن او مشکلی برای شما ایجاد نمیکند و میتواند با شرایط زندگی شما کنار بیاید، مسئله را با خانواده خود در میان بگذارید.اینکه چطور بفهمی میتواند با شرایط شما کنار بیاید، نیاز به صحبت هایی در جلسه خواستگاری دارد. آن موقع شما حتما به این مسئله توجه داشته باش و بگو شرایط زندگی من اینطور است و مسلما مانند شرایط فعلی که در آن هستی نیست لذا در این باره فکرهایت را بکن و اگر نمیتوانی طور دیگری زندگی کنی، همین الان بگو. اگر شک داشت بگو برای اینکه خودت را بسنجی مدتی خودت را از امکاناتی که داری محروم کن و از حداقل آن استفاده کن. اگر توانستی معلوم میشود که بعدا هم میتوانی. البته برای اینکه خیلی ناامید نشود بگو من نهایت تلاشم را برای خوشبختی تو خواهم کرد و سعی میکنم زندگیی برایت بسازم که لایق آن هستی.در مورد نحوه گفتن عشق و علاقت و درخواست خواستگاری به خانواده ات باید عرض کنم نباید به صورت مستقیم به آنها بگویی بلکه شما ابتدا باید در مورد اصل ازدواج خود با خانواده ات صحبت کنی و آنها را راضی به ازدواج کنی؛ چون شاید با توجه به شرایط سنی شما هنوز حاضر به همسر گزینی برای شما نباشند. اگر با اصل ازدواج شما مخالفت کردند برای راضی کردن آنها این پست را مطالعه کنید: گفتند باید درس و سربازیت مشخص بشه بعد. بعد از اینکه موافقت آنها را گرفتی و از آنها خواستی دنبال یک مورد خوب بگردند، شما هم دختر داییت را به عنوان یک گزینه مناسب به آنها معرفی کن و بگو به نظر من فلانی هم مورد خوبی است. اگر گفتند ازدواج فامیلی خوب نیست بگو اتفاقا ازدواج فامیلی مزیت های زیادی دارد. اولین مزیت آن این است که طرف را کامل میشناسی و با چشم باز انتخاب میکنی در حالی که نسبت به غریبه این شناخت وجود ندارد. اگر گفتند مشکلات ژنتیکی به وجود می آید بگو این مسئله را مشاور ژنتیک مشخص میکند و اگر مشکل خاصی باشد حتما مانع این ازدواج میشوند. اگر گفتند افراد فامیل به روی هم در می آیند بگو این بستگی به شما بزرگترها دارد. اگر گذشت نداشته باشید فرقی بین ازدواج فامیلی و غیر فامیلی نیست.نکته ای که شما باید به آن توجه داشته باشی این است که اولا به هیچ وجه نباید از رابطه و علاقت به طرف به خانواده ات چیزی بگویی چون این کار باعث مخالفت بی دلیل آن ها میشود ثانیا قبل از اقدام رسمی به طرف هم چیزی نگو چون ممکن است نتوانی خانواده ات را راضی کنی و با این کار دوباره ایشان را با مشکلی که تازه فراموش کرده روبرو میکنی.اگر به هر دلیلی مثل مخالفت خانواده یا پشیمانی عقلی شما از این ازدواج یا مخالفت خانواده طرف یا ... این ازدواج سر نگرفت، بهترین کار این است که شما همین الان برای ازدواج با فرد دیگری اقدام کنی چون اگر این کار را نکنی علاوه بر اینکه فشارهای روحی مانع از کار و تحصیل و فعالیت اجتماعی شما میشود، با بالارفتن سن، انگیزه ازدواج از شما گرفته خواهد شد و از ازدواج خود لذت نخواهید برد. این نگاه نیز مسلما زندگی اینده شما را با مشکل مواجه میکند؛ ولی اگر همین الان اقدام کنی، جایگزینی عشق قبلی راحت تر صورت میگیرد و مشکل شما حل میشود.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 02 بهم, 1393 از پرده برداری تا رمزگشایی پنهان کاری همسرم
سلامرمزگذاری ایشان صرفا به معنای پنهان کاری از شما نیست. ممکن است علت دیگری داشته باشد. لذا اولین قدم این است که رمز گوشی را از او سوال کنید و اگر رمزش را به شما نداد، علت را جویا شوید ببینیند چه میگوید؛ اما هر پاسخی داد به هیچ وجه عکس العملی نشان ندهید و دیگر ادامه ندهید.اگر به این نتیجه رسیدید که دارد چیزی را از شما پنهان میکند نظر من این است که به جای کنجکاوی برای فهمیدن اینکه چه چیزی را دارد از شما مخفی میکند، به این فکر کنید که اگر زمانی فهمیدید که چه چیزی در گوشی ایشان است که نمیخواهد شما مطلع شوید، آن موقع چه عکس العملی میخواهید از خود نشان دهید؟؟به عنوان مثال فرض کنید ایشان در گوشی خود فیلم مستهجن دارد؛ یا اینکه با خواهر یا مادر خود در مورد شما صحبت میکند و نمیخواهد شما چیزی بفهمید؛ یا اینکه با فرد دیگری در ارتباط است و میخواهد این ارتباط را از شما پنهان کند؛ یا علل دیگر.در هر کدام از این موارد، عکس العمل شما چه خواهد بود؟ آیا دانستن شما میتواند مشکل را حل کند؟ مثلا اگر فهمیدی همسرت با فرد دیگری در ارتباط است آیا مشکل شما حل میشود با خیر؟به نظر من در این گونه موارد حساسیت شما نسبت به این مسئله مشکل کار را بیشتر میکند چون آرامش را از خود سلب خواهی کرد و نتیجه این بی قراری چیزی جز تغییر رفتار با همسر و فرزندان نخواهد بود. تغییر رفتار با همسر هم نتیجه ای جز اصرار او بر اشتباهش(اگر احیانا اشتباهی مرتکب شده باشد) نیست.بنابراین پیشنهاد من به شما این است که فعلا نسبت به این مسئله بی تفاوت باشید و عکس العمل منفی از خود نشان ندهید. حتی در مواقعی که همسرتان چیزی گفت خود را به تغافل بزنید و طوری برخورد کنید که چیزی نمیدانید یا اصلا برایتان مهم نیست. بگذارید مدتی از این قضیه بگذرد. اگر مسئله خاصی نباشد که خود بخود حل خواهد شد اما اگر بر فرض ریگی به کفش همسرتان باشد فقط در صورتی میتوانید متوجه شوید که خیال او از جانب شما راحت باشد و فکر کند شما متوجه نمیشود. این کار را تا زمانی ادامه دهید که احساس کنید رفتار همسرتان با شما تغییر کرده است. آن موقع راهکار مناسب به شما ارائه خواهد شد.در این مدت نسبت به زندگی خود حساسیت بیشتری به خرج دهید و گاهی اوقات گذشته خود را مرور کنید. اگر احساس کردید کمبودی در رابطه شما با همسرت وجود دارد سعی کنید آن را جبران کنید. گاهی اوقات با تغییر در یک رفتار کوچک که از نظر همسرتان بسیار اهمیت دارد، به راحتی زندگی خود را از تلاطم نجات خواهید داد. حتی میتوانید از همسر خود نظرخواهی کنید و از او بخواهید عیب های شما رو بازگو کند. پر کردن این کمبود ها خود دارویی برای درمان بسیاری از بیماری هایی است که از آن مطلع نیستیم.پیروز و سربلند

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1