سلام
سرد شدن در رابطه جنسی یا علل جسمی دارد یا روانی. از لحاظ روانی اگر رابطه های قبلی شما به هر دلیلی رضایت بخش نبوده، می تواند علت سردی شما در رابطه باشد. در این صورت باید علت رضایت بخش نبودن رابطه های قبلی را پیدا کرده و رفع کنید. مثلا ممکن است شما یا همسرتان مهارت های لازم را ندارید یا ...
اگر از لحاظ روانی مشکلی نیافتید باید سراغ علل جسمی بروید. برای این کار می توانید از پزشک اورولوژی یا سکسولوژی کمک بگیرید.
سلامپذیرش قلبی و علاقه حداقلی برای شروع یک زندگی لازم و ضروری است. اگر با وجود رفت و آمد هایی که تا الان با هم داشتید، باز هم هیچ گونه علاقه و احساسی نسبت به ایشان ندارید، بهتر است از ادامه این رابطه دست بردارید و به فکر ازدواج با فرد دیگری باشید؛ چون ممکن است این علاقه بعد از ازدواج هم ایجاد نشود و با مشکل مواجه شوید.منتها نکته ای که نباید از آن غافل شوید این است که علاقه به یک فرد خاص، اتفاقی و بدون دخالت فردی که علاقه مند می شود نیست. به عبارتی در به وجود آمدن علاقه یا نفرت از یک شخص، افکار و ذهنیات قبلی نیز نقش تعیین کننده دارند. مثلا اگر ملاک ایجاد علاقه به یک فرد در ذهن شما صرفا زیبایی ظاهری باشد؛ تا حدی که همیشه سعی بر آن داشته باشید که زیباترین زن را انتخاب کنید، در این صورت زمانی شما به فردی علاقه مند خواهید شد که چنین خصوصیتی داشته باشد. اما اگر ملاک شما فقط زیبایی ظاهری نباشد؛ بلکه مثلا خوش اخلاق بودن؛ هنرمند بودن؛ معتقد بود یا ... هم برای شما اهمیت بسزایی داشته باشد، وقتی با چنین خصلت هایی روبرو شوید، خود به خود علاقه شکل خواهد گرفت؛ حتی اگر ظاهر فرد مقابل ایده آل شما نباشد. البته منظورم این نیست که شما حتما اینگونه اید؛ چون حتما اینطور نیست که اگر قیافه کسی به دل شما ننشست، پس ملاک های شما مشکل دارد؛ بلکه عرض بنده این است که ممکن است علتِ اینکه فرد مورد نظر به دل شما ننشسته این مسئله باشد که در این صورت می شود با اصلاح نگرش و تجدید نظر در ملاک های آن را رفع کرد.بنابراین شما در مورد این مسئله کمی بیشتر فکر کنید و اگر احساس کردید زیاد از حد روی ظاهر حساس شده اید یا خدایی نکرده دائما ظاهر خانم ها را با هم مقایسه می کنید و به دنبال بهترین ظاهر هستید، در این نگاه و تفکر خود تجدید نظر کنید. چون اگر با این نگاه بخواهید همسری را انتخاب کنید احتمال اینکه بعد از ازدواج هم از انتخاب خود پشیمان شوید وجود خواهد داشت. اما اگر چنین علتی را در ذهنیات خود نیافتید دیگر جای نگرانی نیست. هر چه زودتر رابطه خود را با فرد مورد نظر قطع کرده و به دنبال فرد دیگری برای ازدواج باشید. منتها در موارد جدید این اشتباه را تکرار نکنید؛ چون برقراری چنین روابطی همانطور که الان هم مشاهده می کنید منجر به وابستگی شده و اگر این رابطه به ازدواج ختم نشود، فرد وابسته برای فراموش کردن طرف مقابل باید سختی زیادی را متحمل شود.پیروز و سربلند
سلاماینکه گاهی اوقات تر و خشک با هم می سوزند نعوذ بالله به خاطر این نیست که خداوند عادل نیست بلکه این مسئله خاصیت زندگی در این دنیاست. زندگی در این دنیا مادی و اجتماعی است و لذا ممکن است در شرایطی شما چوب چیزی را بخوری که به هیچ وجه نقشی در آن نداشته اید؛ مثل فردی که در یک اتوبوس نشسته و به دلیل سهل انگاری راننده تصادف میکند و جانش را از دست می دهد. در چنین شرایطی خدواندِ عادل برای اینکه حقی از این فرد ضایع نشود، بخشی از آن را در این دنیا و بخشی دیگر را در آن دنیا جبران خواهد کرد.با این حال وقتی شما در چنین شرایطی قرار می گیرید، علاوه بر اینکه باید نگاه توحیدی خود به خدا و پذیرش عدالت خداوند را تقویت کنید، باید عقل و تدبیر خود را به کار انداخته و تا حد امکان خود را از عوارض آن شرایط دور کنید. بنابراین راه مقابله با این مشکل فرار از ازدواج یا رد کردن همکاران یا مخفی کردن شرایط خانواده نیست. شرایط خانواده شما را دیر یا زود فرد مقابل خواهد فهمید. لذا شما برای ازدواج این نکات را در نظر بگیرید:1- سعی کنید کمالات و خوبی های خود را به حدی تقویت کنید که وقتی فردی شما را به عنوان یک مورد مناسب برای ازدواج در نظر می گیرد، با فهمیدن شرایط زندگی شما پاپس نکشد و حاضر باشد برای به دست آوردن شما چنین شرایطی را قبول کند.2- سطح توقعاتتان را برای انتخاب همسر کاهش دهید و ایده آل گرایانه فکر نکنید. 3- اگر خواستگاری داشتید که احساس کردید بعد از فهمید شرایط خانوادگی شما عقب نشینی می کند، قبل از هر اقدامی این شرایط را به ایشان برسانید تا اگر نمی تواند با این شرایط کنار بیاید این مسئله رسمی نشده و مشکلات بعدی را ایجاد نکند.4- از اینکه کسی به شما بگوید برادران شما چنین و چنان اند ابایی نداشته باشید. دلیلی وجود ندارد که شما کار برادرهای خود را توجیه کنید بلکه شما باید از هر کار اشتباهی اعلام برائت کنید و بگویید که چنین کاری اشتباه است؛ منتها این مسئله منافاتی با اینکه به آنها به عنوان یک خواهر کمک کنم ندارد. چنانچه حضرت نوح نسبت به فرزندش چنین کرد. وقتی اطرافیان چنین برخوردی را از شما ببینند، عیبت آنها را به حساب شما نخواهند گذاشت.5- توکل به خدا و توسل به اهل بیت علیهم السلام هیچ وقت نباید از زندگی ما حذف شود. لذا اهتمام خود را به این مسئله بیشتر کنید.پیروز و سربلند
سلام
تصمیم گیری در این باره به بررسی جوانب بیشتری نیاز داره. اینکه وضعیت خدا شما چطوره؟ شما چقد چنین رابطه هایی رو تجربه کردی؟ وضعیت اعتقادی هر دوی شما در چه حده؟ آیا شما و ایشون اشتباهات گذشته خودتون رو قبول دارین و توبه کردین؟ اینکه ایشون گفته گذشته من به خودم مربوطه در کنار پشیمونی از اون کاره یا اشتباهش رو قبول نداره و میگه خوب کاری کردم؛ میخوای بخواه نمیخوای نخواه؟!!
جمع بندی نهایی:سلامشما باید خجالت رو کنار بذارین و در این باره با مادرتون صحبت کنید منتها برای شروع بهترین روش استفاده از شوخیه. مثلا میتونید از طریق خواهرتون اقدام کنین. بهش بگید یه زمانی که سه تایی با هم بودیم تو سر بحث رو باز کن و به مادر بگو چرا اینو شوهر نمیدین؟ میترشه میمونه رو دستمونا!! یا وقتی با مادرت تنهایی بهش بگو مامان کلاغه میگه شما دوست نداری من شوهر کنم راست میگه؟ یا یه بار برای اینکه زیر زبون مادرت رو بکشی که خواستگاری داری و رد میکنه بهش بگو میبینی مادر ... یه خواستگار داشتیم اونم فراری شد. فکر کنم همینجوری پیش بره باید تا آخر عمر پیشتون بمونم! بعد که روتون باز شد میتونید در مورد مسئله ازدواج با مادرتون صحبت کنید و اگه خواستگاری رو بی دلیل رد کرد بهش بگید این کار رو نکنه چون بهترین زمان انتخاب الانه که موردهای مختلف میان خواستگاری. ولی اگه الان بدون دلیل رد کنین چند سال دیگه تعداد خواستگارهای من خیلی کم میشه و شاید اون موقع از ترس مجرد موندن مجبور بشیم کسی رو انتخاب کنیم که خیلی از ملاک های ما رو نداشته باشه و ...راهکارهای خوب دوستان:خانم سمیه: وقتی خواهرت تونسته راضی کنه که خواستگار بیاد .. میتونه بگه مادر من بذار بقیه بیان که خواهرم فکر نکنه همون یه دونه خواستگار داشت .مخصوصا الان که بعضی از دوستاشم ازدواج کردند و براشون خواستگار میاد و از خواستگاراشون برای هم حرف میزنند. ... خودشم میتونه بگه که مامان؛ برای فلانی یه خواستگار اومده و اینجوری بوده و .... آقا سعید: یه روز به مادرتون بگین مامان میدونی خوندن نماز جعفر طیار چقدر سخته؟؟ اگر نمیدونه چقدر طول میکشه براش توضیح بدین و بعد یه سوال دیگه ازش بپرسین که مادر میدونی از اون نماز سخت تر چیه؟؟ بعدم بهش بگین از اون سخت تر اینه که دختر برای اینکه خواستگار خوب براش بیاد نماز جعفر بخونه و وقتی خواستگار میاد مادرش بگه دخترم قصد ادامه تحصیل دارهآقای رهگذر: از یک واسطه باید استفاده کرد که بتونه مادرتان را با دلایل کافی قانع کنه و بفکر ببره و بهش بگه با پاک کردن صورت مسأله چیزی درست نمیشه. بهرحال همه ما انسانیم و در هر شرایط سنی نیازهای خاص خودمان را داریم. اگر ایشان مذهبی هستند از کسی کمک بگیرید که با روایات مذهبی بتونه اهمیت ازدواج ئ مضرات تاخیر در ازدواج را بهشون یاداوری کنه.پیروز و سربلند
جمع بندی نهایی:سلامبزرگتر بودن قد و هیکلش اگه خیلی زیاد نباشه مشکلی ایجاد نمیکنه. این رو میتونید از اطرفیان مانند مادر و خواهر نظرخواهی کنید.در مورد ادامه تحصیلش هم باید عرض کنم به هر حال شما در شرایط فعلی با هر کسی بخوای ازدواج کنی تقریبا همین شرایط رو خواهد داشت یعنی یا داره درس میخونه؛ حالا یا اولشه یا آخرش و یا اینکه درسش تموم شده و میخواد بره سر کار. لذا به طور کلی میشه گفت غالب موردها چنین محدودیت هایی رو دارن. از طرفی درس خوندن ایشون هم اینطور نیست که بخواد کاملا مخل زندگی شما باشه مخصوصا اگه دختر زرنگی باشه و بتونه بین درس و تحصیل جمع کنه. با این حال میتونید روی کلیت درس خوندن ایشون توافق کنین مثلا ازش بپرسید اگه یه روزی ببینی درست با زندگیت تزاحم پیدا کرده چیکار میکنی؟ یا بهش بگید نظر شما در مورد بچه دار شدن چیه؟ چه زمانی رو مناسب این کار میدونین؟ و ... این سوالات دو تا خاصیت داره. یکی عقیده طرف رو برای شما مشخص میکنه و اون یکی اینکه شما نظر خودت رو غیر مستقیم به ایشون منتقل میکنی و میفهمونی که درس نباید مخل زندگی باشه و نباید مانع بچه دار شدن بشه و ...در مورد اختلاف سنتیتون هم اون چیزی که مهمه اینه که سلایق و علایق و خاست های شما خیلی با هم فاصله نداشته باشه. این مسئله رو میتونید طی جلسات خواستگاری متوجه بشید.بنابراین اگه شما مورد دیگه ای سراغ داری که علاوه بر اون خصوصیات مثبت گفته شده، این خصوصیات منفی رو نداره، قاعدتا باید برید سراغ اون و قید ایشون رو بزنین اما اگه چنین شخصی رو مد نظر ندارین، به طور کلی ایشون میتونه مورد خوبی برای شما باشه.بعلاوه اینکه هیچ وقت همه خوبی ها توی یه نفر جمع نمیشه و معمولا هر کسی در کنار خوبی هایی که داره یه سری نقص ها هم خواهد داشت. لذا توی ازدواج نباید دنبال کسی باشی که هیچ عیبی نداره چون پیدا نمیشه بلکه باید دنبال کسی باشی که کمترین و نقص و بیشترین تناسب رو با شما داشته باشه به خصوص از لحاظ فکری اعتقادی اخلاقی و رفتاری.سوال:ممنون از مشاور محترم و همه دوستاني كه نظر دادند. راستش همين مورد قد از همه بيشتر نگرانم كرده. من خودم بين پسرا جزء افراد كوتاه قد محسوب ميشم. حالا واقعا نميدونم بزرگتر بودن قد و هيكل زن تا چه اندازه ميتونه مهم باشه. از دوستان خواهش ميكنم اگر كسي مورد مشابهي بين اطرافيانش داشته عنوان بكنه.پاسخ:شرایط هر کسی فرق میکنه. ولی معمولا اگه این اختلاف خیلی زیاد نباشه بعد از مدتی برای همه عادی میشه. به خصوص اگه در موارد دیگه با هم تناسب داشته باشین این مورد نقشش در ایجاد رابطه عاطفی و احساسی خیلی کمرنگ میشه.پیروز و سربلند
سلاماز ظاهر صحبت های شما اینگونه برداشت می شود که اقدامات شما برای ازدواج از طریق رابطه بوده است. لذا قبل از پاسخ باید این مسئله روشن شود که آیا این راهی که شما برای ازدواج پیش گرفته اید درست است یا خیر؟در پاسخ باید عرض کنم چنین روشی شما را به مقصودِ مطلوب نمی رساند. هدف شما ازدواج است و برای رسیدن به این هدف اولین چیزی که باید مد نظر داشته باشید پیدا کردن فردی است که از لحاظ های مختلف با شما تناسب داشته باشد. لازمه چنین شناختی این است که شما کاملا عاقلانه و منطقی پیش بروید و تحت تاثیر احساسات قرار نگیرید در حالی که با برقراری چنین روابطی قبل از ازدواج، این احساسات شکل خواهد گرفت و کار شما را برای بررسی جوانب مختلف قضیه سخت خواهد کرد. البته آسیب این رابطه به همینجا ختم نمی شود بلکه آسیب های زیاد دیگری مثل شکست عشقی، آبروریزی، تنفر از جنس مخالف، درگیری با خانواده، افت تحصیلی، اختلالات روحی روانی، عقب گرد شغلی و ... هم دارد که می توانید در تاپیک های مرتبط پیگیری کنید.بنابراین یکی از علت هایی که موجب نگاه شما به جنس مخالف شده، برقراری رابطه و ابراز علاقۀ زودهنگام است. شما قبل از اینکه هیچ گونه شناختی نسبت به طرف پیدا کنید، وارد مقوله احساسات شده اید و سعی کردید فرد مقابل را اینگونه جذب خود کنید؛ در حالی که این اشتباه است. بله ممکن است برای فردی که به دنبال یافتن دختری برای دوستی است، چنین راهکاری بد نباشد و با چاشنی دروغ هایی که شما هم به آن اشاره کردید نتیجۀ به ظاهر خوبی به دست بیاورد. اما برای فردی مثل شما که به دنبال یافتن همراه و همسری برای زندگی هستید این روش بازده خوبی ندارد.لذا شما باید ابتدا فردی را پیدا کنید که احتمال می دهید در کلیات با شما تفاهم دارد. این کار با نگاهی کلی به طرف و خانواده اش قابل شناسایی است. پیدا کردن این فرد هم بهتر است از طریق خانواده انجام شود؛ چون آنها در این کار تجربه بیشتری داشته و احتمال خطای کمتری دارند. بعد از پیدا کردن چنین موردی، برای شناخت بیشتر لازم است که رسما اقدام کنید. اقدام رسمی از این جهت ضروری است که اولاً خانواده ها با قبول اصل خواستگاری، تا حدودی رضایت خود را اعلام کرده اند و اگر شما با خود دختر به تفاهم رسیدی دیگر نگران نظر خانواده ها نخواهی بود؛ چون در غیر این صورت چه بسا شما با دختر مورد نظر خود به تفاهم برسید ولی بعد از اینکه با خانواده ها مطرح کردید آنها مخالفت کنند ثانیا وجود خانواده ها به شناخت دقیق تر و واقعی تر شما کمک خواهد کرد ثالثا طرف به دنبال شناخت شما و بررسی تناسب هاست و دیگر انتظار ابراز احساسات و عواطف ندارد که شما را مجبور به ظاهر سازی و خودنمایی و دروغ پردازی کند رابعا چون پای احساس در میان نیست شما هم مجبور نیستی این شکست ها و آبروریزی های را به جان بخری.با این حال در جلسات خواستگاری هم شما باید بدانید چه مسائلی باید مطرح شود و چه مسائلی مطرح نشود. مطرح کردن بعضی مسائل مثل نوع ابراز علاقه شما به همسر آینده ات یا ... چندان ضرورت ندارد و چه بسا همین مسئله نظر طرف را نسبت به شما عوض کند! چون بعضی از رفتارها اُبُهّت و مردانگی که یک دختر در نگاه اول انتظارش را دارد از بین خواهد برد! شما باید در این جلسات کلیات را بررسی کنید. مثلا میزان اعتقادت، نوع اخلاق و رفتار، فرهنگ های خانوادگی، برنامه ای که برای آینده دارید و ... مسائلی است که باید مورد بررسی قرار بگیرد. برای مطالعه بیشتر در این زمینه واژه «خواستگاری» و «سوالات خواستگاری» را در سایت جستجو کنید.پیروز و سربلند
از حضرت علي (ع) به نقل از رسول خدا (ص) آمده است که مي فرمايد:«اذا خطب اليک رجل رضيت دينه و خلقه فزوجه و لا يمنعک فقره و.هنگامي که مردي از شما خواستگاري کرد که از دين و اخلاق او راضي بوديد به ازدواج با او رضايت دهيد و مبادا فقر او ترا از اين رضايت باز دارد و....»ميزان الحکمة،ج 4،ص 280
رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «زوجها من رجل تقى فانه ان احبها اکرمها و ان ابغضها لم یظلمها ؛ دخترت را به ازدواج انسان متقى و پرهیزکار در آور، زیرا اگر دخترت را دوست داشته باشد او را اکرام و احترام میکند و اگر نسبت به او بغض داشته باشد به او ظلم نمیکند.»مستدرك الوسايل، محدث نوري، ج14، ص1 و 2، چاپ مؤسسه آل البيت ،قم، سال انتشار 1408 ه ق
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم فرمودند:«هر كس با زنى براى مالش ازدواج كند خدا او را به همین امر واگذار مى نماید و هر كس كه براى جمالش ازدواج كند به چیزى مى رسد كه از آن كراهت دارد و هر كسى كه براى دیندارى ازدواج كند خداوند هر سه را برایش جمع مى كند.»حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ح14، ص14
صفحه‌ها