مطالب دوستان baharee

تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 02 بهم, 1393 اعتماد به صحبت های جلسه خواستگاری
سلامبهتر است قبل از اینکه ایشان را کامل بشناسی قضاوت نکنی و جواب رد ندهی بلکه اجازه دهید ایشان به اتفاق خانواده به خواستگاری شما بیایند و بعد از اینکه با ایشان و شرایطش به طور کامل آشنا شدید تصمیم نهایی را بگیرید.در مورد شرایط شغلی هم طی جلسات خواستگاری با ایشان صحبت کنید و در مورد شرایط شغلی از او سوال کنید. بعد از اینکه ایشان شرایطش را توضیح داد، تا حدودی برای شما روشن میشود که نیت و برنامه ایشان برای آینده چیست. اگر مطابق با نظر شما نبود میتوانید مسئله را مطرح کنید و بگویید این موضوع برای من مهم است و من با چنین شرایطی نمیتوانم کنار بیایم و اگر ایشان امکان تغییر شرایطش را نداشت، اصراری به این ازدواج نخواهد کرد.اما در مورد اینکه چطور به نیت اصلی ایشان در مورد شغلش پی ببرید و از احتمال اینکه بعدا به قولش عمل نکند جلوگیری کنید، علاوه بر اینکه خود شما روی این مسئله تاکید می کنید میتوانید از طریق خانواده نیز این مسئله را مطرح کنید. در کنار این اگر مدت خدمت ایشان محدود است میتوانید عقد دائم را به بعد از آن موکول کنید تا خیالتان از این بابت راحت شود. اما اگر طولانی است، میتوانید در ذیل عقدنامه این مسئله را مطرح کنید و ادامه زندگی با ایشان را مشروط به شرط خود کنید.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 02 بهم, 1393 موندم چرا مامانشو بوس می کنه ولی باباشو نه!
سلاماینکه مشکلاتش رو نمیگه و سعی میکنه تو خودش بریزه عیب نیست چون خیلی از مردها این خصوصیت رو دارن برعکس زن ها که دوست دارم مشکلاتشون رو بگن و تو دلشون نگه نمیدارن. لذا شما هم خیلی اصرار نکن که حتما هر چی تو دلش هست رو به شما بگه. اگه شما میخوای در این مواقع به همسرت کمک کنی بهترین کمک اینه که بهش روحیه بدی و تدبیرش در حل مشکلات رو مورد ستایش قرار بدی. میتونی بهش بگی من به تو ایمان دارم و میدونم که هیچ مشکلی نیست که نتونی حلش کنی. پس ناراحت نباش. در مواردی که مشکلات مالیه هم اگه میخواید به همسرتون کمک کنین باید کاملا غیر محسوس این کار رو بکنین طوری که اصلا متوجه نشه شما به خاطر اوضاع نامناسبش داری مراعات حالش رو میکنی چون این کار بیشتر ایشون رو ناراحت میکنه.در مورد رابطش با خونوادش هم نه شما مقصری نه ایشون. چون طبیعت شما اینه که نمیتونی چنین حرکت هایی رو تحمل کنی حتی اگه بدونی کار ایشون نه مخالف عقله و نه شرع باز  هم یه درصدی ناراحت میشی ولی میتونی این ناراحتی رو به حداقل برسونی و نذاری بر شما غالب بشه و برای زندگیتون مشکل درست کنه!راه به حداقل رسوندن این مشکل هم اینه که کمی شما نگاهت رو عوض کنی و کمی همسرتون مراعات کنه. عوض شدن نگاه شما به اینه که هیچ وقت فکر نکنی وقتی همسرتون با خواهر یا مادرش شوخی میکنه و میگه و میخنده دیگه شما رو دوست نداره و علاقش به شما کم شده چون جنس دوست داشتن خواهر و مادر با جنس دوست داشتن همسر خیلی فرق میکنه. در کنار این شما باید تا میتونی رابطه خوب و صمیمی با افراد مورد نظر برقرار کنی طوری که شما هم در شوخی ها و خنده های اون ها شریک بشی و هیچ وقت در چنین مواقعی خودت رو عقب نکشی. هر چی شما بخوای نسبت به این مسئله حساس باشی و از همسرت دلخور بشی و از اون افراد فاصله بگیری، مشکل شما شدیدتر خواهد شد به طوری که ممکنه همون عشق و علاقه ای که همسرتون تو خونه به شما داره رو هم از دست بدی. بنابراین اولا شما باید سعی کنی ناراحت نشی و ثانیا اگر هم ناراحت شدی سعی کنی به روی کسی نیاری تا این حساسیت هم از طرف شما و هم از طرف همسرتون به مرور کم بشه و از بین بره.همسر شما هم که در دسترس ما نیست که بخوایم در این باره باهاشون صحبت کنیم. شما هم که در مقامی نیستی که بتونی این حرف ها رو بهش منتقل کنی چون از زبان شما قبول نمیکنه. با این حال میتونی در این زمینه کتاب یا صوتی پیدا کنی و یجوری در اختبارش بذاری تا مراعات حال شما رو بکنه و حداقل جلوی شما از بعضی شوخی ها بگذره.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 02 بهم, 1393 مشکل تحصیلی و شغلی
جمع بندی نهاییسلاملزومی برای این همه حساسیت وجود نداره. اینکه خونواده تا یه زمانی خرج و مخارج بچه هاشون رو میدن طبیعیه و ربطی به بی عرضه بودن و تن پرور بودن هم نداره. تن پرور و بی عرضه به کسی میگن که باید کار کنه ولی نمیکنه در حالی که در شرایط شما نه تنها کارکردن ضروری نیست بلکه کارنکردن و تمرکز کردن روی درست اولویت داره چون فرصت طلایی شما برای درس خوندن همین چند ساله و اگه بتونی خوب ازش استفاده کنی، آینده روشنی خواهی داشت.بله اگه خونواده شما توان پرداخت هزینه های تحصیلی شما رو نداشتن اون موقع شما مجبور بودی هم کار کنی و هم درس بخونی ولی وقتی هم توانش رو دارن و هم از جان و دل این کار رو میکنن پس لزومی برای نگرانی در این زمینه وجود نداره.از طرفی با شروع مقطع ارشد شما میتونی به صورت پرژه ای کار کنی و در کنارش درست رو هم بخونی. اینجوری هم کم کم مستقل شدن رو تجربه میکنی و هم سابقه کاری پیدا میکنی.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 02 بهم, 1393 به راهنمایی نیاز دارم..
جمع بندی نهاییسلامعمده مخالفت اونها به خاطر دوستی شماست و معمولا دلائل دیگه ای که خونواده ها میارن بهونه است؛ چون اگه این دوستی نبود احتمال اینکه با وجود شرایط دیگه با این ازدواج موافقت کنن بود. با این حال خواسته شما از طرف کاملا درست و منطقیه؛ چون شما نمیتونی این همه سال بلاتکلیف بمونید و هیچ ضمانتی برای اینکه بعد از چند سال ایشون بیاد خواستگاری یا خونوادش با این ازدواج موافقت کنن وجود نداره. لذا تنها راهی که شما داری اینه که کاری کنی پسر تلاشش برای راضی کردن خونوادش بیشتر بشه و زودتر تکلیف رو مشخص کنه. برای این کار هم شما باید رابطت رو با ایشون قطع کنی و بهش بگی ادامه دادن این رابطه به این شکل به صلاح نیست؛ چون آینده مشخصی نداره. من هم دیگه نمیتونم خواستگارهام رو رد کنم؛ چون از طرف خونوادم تحت فشارم. لذا اگه تونستی خونوادت رو راضی کنی، رسما بیاین خواستگاری؛ اما اگه به هر دلیلی موافقت نکردن، چاره ای جز فراموش کردن همدیگه نداریم. خونواده اون هم وقتی ببینن شما رابطت رو قطع کردی و پسرشون هم اصرار میکنه، احتمال موافقتشون بیشتر میشه.اگه گفت خونوادم به خاطر شرایط مالیم اجازه نمیدن، بگو به خونوادش بگه اقدام اولیه برای ازدواج هزینه چندانی نداره و میتونن اقدام کنن و اگه به تفاهم رسیدین، مدتی رو توی عقد بمونین تا شرایط فراهم بشه و بعد عروسی کنین.اگه بعد از مدتی نتونست خونوادش رو راضی کنه، در اون صورت دیگه چاره ای جز فراموش کردن ایشون نداری و بهتره به فکر ازدواج با یکی دیگه باشی.سوال:اصولا تو مضيقه گذاشتن طرف كار خوبي نيست. در چنين مواردي اصل با خود آدمه نه خانواده و اطرافيان. البته راضي كردن والدين كار خوبيه ولي براي پسر توجيه شرعي نداره و اونميتونه اگه خودش امكان روحي و مالي اش رو داره يك جانبه اقدام كنه و شرعا هم مشكلي نداره اگر چه اوايل تردش مي كنند ولي با گذر زمان و رفتار منطقي اونها شرايط رو درك خواهند كرد و راضي خواهند شد. اساسا در چنين مواردي نه بايد پا رو از حد شرع فراتر گذاشت و يا زياده روي كرد. بايد با در نظر گرفتن همه جوانب امر اقدام عاقلانه كرد. تا نه شخص مورد علاقه رو از دست داد نه خود رو در مقابل خانواده قرار داد.واين وابسته به ريسك و هنر كسيه كه در چنين شرايطي قرار گرفته.پاسخ:سلاماین خانم بلاتکلیفه و تنها راهی که میتونه وضعیت ایشون رو مشخص کنه، در مضیقه قرار دادن طرفه؛ وگرنه باید سالها عمرش رو به پای ایشون تلف کنه؛ در حالی که هیچ ضمانتی برای این ازدواج وجود نداره. بعلاوه اینکه هر چی خودش رو عقب بکشه، انگیزه طرف و خونواده برای به دست آوردن ایشون بیشتر میشه در حالی که اگه دختر خودش رو کشته مرده نشون بده، نه تنها اون پسر انگیزش کم میشه، خونوادش هم مخالفتشون بیشتر میشه؛ چون فکر میکنن دختر داره خودش رو غالب میکنه و این با شخصیت ایشون به هیچ وجه سازگار نیست.در مورد اینکه اصل با خود آدمه نه خانواده، باید عرض کنم این حرف شما از چند جهت مشکل داره: اول اینکه معمولا جوان ها تجربه لازم برای انتخاب در ازدواج رو ندارن و ممکنه خیلی از ملاک های اساسی که پایه و اساس زندگیه رو در نظر نگیرن در حالی که خونواده، با تجربۀ چندین ساله ای که دارن به این مسئله کاملا واقف اند و احتمال خطاشون به مراتب از یک جوان بی تجربه کمتره ثانیا درسته که در شرع برای ازدواجِ پسر، رضایت پدر لازم نیست؛ ولی جلب رضایت پدر و مادر در تمام مراحل زندگی از وظایف مهم یک فرزند مومنه و اهمیت اون به اندازه ایه که خداوند در جای جای قرآن نسبت به اون تاکید کرده؛ در حالی که ازدواج با وجود مخالفت خانواده، مخالف این دستور قرآنه ثالثا اگه خونواده از اول مخالف باشن معمولا تا آخر به شکل های مختلف مخالف باقی میمونن و این آسیب زیادی به بنیان خانواده خواهد زد رابعا ...پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 28 دى, 1393 اگه مطمئن بودم كه ازدواج ميكنن رابطه جنسی رو قبول می کردم!
سلام راهکارهایی که عرض کردم برای همین مسئله است. به نظر من که بین مجردی و ازدواج، ازدواج ترجیح داره حتی اگه همسری که پیدا می کنه با اون چیزی که تو ذهنش هست متفاوت باشه. ولی خب بعضی ها این نظر رو قبول ندارن و می گن مجردی راحت تره. انتخاب با خود شماست. جوانب قضیه رو در نظر بگیرید و هر راهی که می دونید بهتره برید. در مورد نیاز جنسی هم اگه در حدی باشه که شما رو به گناه می ندازه قطعا ازدواج بر شما واجب میشه. اگه امکان ازدواج دائم نبود ازدواج موقت منتها باید شرایط و اصول اون را رعایت کنین تا از عوارض منفی اون جلوگیری کنید.
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 28 دى, 1393 اگه مطمئن بودم كه ازدواج ميكنن رابطه جنسی رو قبول می کردم!
واسه همین عرض کردم اگه میتونید این شرایط رو تحمل کنین به عنوان یه راهیه که اسلام گذاشته ولی اگه نمی تونین تحمل کنین اجباری برای این کار نیست
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 28 دى, 1393 ازدواج با دختری که قبلا رابطه جنسی داشته
سلام سوال شما مبهمه. اگه منظورتون اینه که شما تازه ازدواج کردین و هنوز رابطه ای با هم نداشتین و حالا به گذشته همسرت شک داری؟ در این صورت می تونین برین دکتر و گواهی بکارت بگیرین. اما اگه رابطه داشتین با به هر دلیلی مثل ازدواج قبلی همسرتون باکره نباشه، در این صورت تا جایی که من میدونم نمیشه فهمید.
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 24 دى, 1393 تکلیف زن و شوهری که صاحب فرزند نمی شوند چیست؟
سلام ممنون از نظر شما منظور بنده هم هیچ وقت این نبوده که دین در چنین مواقعی فرد را مجبور کرده است که همسر دومی اختیار کند و قطعا ما هم بر این عقده ایم که هر فردی در چنین کاری آزاد است. بحث در این است که در این شرایط اولیت با چه کاری است؟ آیا باید تا اخر عمر صرفا به خاطر این توهم که ازدواج مجدد ملازم با نابودی عشق و علاقه به همسر اول است بدون بچه زندگی کرد؟ برداشت شخصی بنده از روایات این است که فرزند آوری در اولیت است هر چند ازدواج مجدد منافاتی با عشق و علاقه به همسر اول ندارد. جدای از بحث سندی روایت اول(چون روایاتِ هم مضومون دیگری هم وجود دارد و ضرورتی برای اثبات حدیث نیست)، مَثَل شما در مورد حضرت زکریا باز هم نافی اولویت داشتن ازدواج برای فرزند آوری نیست؛ چون جدای از بررسی علت چنین سیره ای، در مقابل افراد زیادی دیگری مانند حضرت ابراهیم بودده اند که برای بچه دار شدن، مجددا ازدواج کردند. بعلاوه اینکه آنچه بنده را بر این نظر مصر تر می کند روایات پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله مبنی بر زیاد کردن امتشان است. ایشان می فرمایند: تَنَاكَحُوا تَنَاسَلُوا تکثروا فَإنِّي‌ أُبَاهِي‌ بِكُمُ الأمَمَ يوم القيامة وَ لَوْ بِالسِّقْطِ . «ازدواج‌ كنيد و در ازدياد نسل‌ بكوشيد كه‌ من‌ در روز قیامت به‌ زيادي‌ تعداد شما مسلمانان‌ بر سائر امّت‌ها مباهات‌ خواهم‌ كرد حتّی‌ به‌ كودكان‌ سقط‌ شده‌ شما!» موفق و موید باشید
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 22 دى, 1393 درد دلی با خودم...با شما...با...
وقتی انسان هدف خودش رو خوب انتخاب نکنه، طبیعتا حرکتش هم ناقص خواهد بود و ضعیف. اونهایی رو که می بینید (در دینداری) خیلی قوی حرکت میکنن، حتما یکی از گامهای مهمی که اول برداشتن، این بوده که هدف رو - اهداف «معنوی» رو دارم عرض میکنم- خوب دیدن و  با هدف، خوب ارتباطبرقرار کردن. هدف، دو تا کار بسیار مهم برای انسان میکنه؛ یکی اینکه «راه» رو به انسان نشون میده، آدم گم نمیکنه مسیر رو؛ دوم اینکه «انگیزه» در انسان ایجاد میکنه برای حرکت. هر موقع دیدید برای دینداری کردن رمق ندارید، قدرت ندارید بلند شید برای عبادت، باید برگردید روی هدف کار کنید. شاید هدف باتری خالی کرده، باید هدف رو تقویت کرد.استاد پناهیان: برای دیدن ادامه صحبت های ایشون در مورد چستی و چرایی هدف اینجا کلیک کنید

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1