سلام
اینکه ایشان بپذیرد باحجاب شود و بعد شما با ایشان ازدواج کنید خیلی خوب و عالی است؛ اما مشکل همین جاست که آیا می توان کاری کرد که ایشان قبول کند باحجاب شود و ایا می تواند ضمانتی داد که اگر الان قبول کرد، در اینده هم روی حرفی که زده بماند و نخواهد تجدید نظر کند؟
تجربه ما می گوید این یک ریسک بزرگ است؛ آن هم برای شمایی که فرد معتقدی هستید و حجاب نداشتن همسرتان برایتان غیر قابل تحمل است. اگر خدایی ناکرده ایشان بعدا نخواهد با حجاب بماند ممکن است همین مسئله زندگی شما را با چالشی بزرگ مواجه کند که تحمل آن سخت خواهد بود. حتی اگر ایشان بتواند الان شما را راضی کند که به شرایط ایشان رضایت دهید، باز هم این ریسک وجود دارد؛ چون احتمال اینکه بعدا پشیمان شوید خیلی زیاد است.
از طرفی تحت هیچ شرایطی نباید به امید اینکه بتوانید بعدا ایشان را تغییر دهید هم با او ازدواج کنید؛ چون ممکن است این تغییر حاصل نشود و با مشکل مواجه شوید. بنابراین توصیه ما به شما این است که سری که درد نمی کند را دستمال نبندید و به دنبال دختری باشید که هم کفو شما بوده و از لحاظ های فکری اعتقادی اخلاقی و رفتاری با شما تناسب داشته باشد. این را هم در نظر داشته باشید که دختری که به حجابش اهمیت نمی دهد به همان اندازه که بی حجاب است، در اعتقاداتش هم ضعیف است و نباید اینطور توجیه کنید که او نمی داند چه می کند. او یک فرد بالغ است و خوب و بد را تشخیص می دهد و هیج کس او را مجبور به بی حجابی نمی کند؛ بلکه این ضعف اعتقادات اوست که منجر به این مسئله می شود. بله می شود ضعف اعتقادات او را به گردن محیط تربیتی او انداخت؛ اما در هر صورت کسی که شما الان او را برای ازدواج انتخاب کرده اید، این شرایط را دارد و باید با همین خصوصیات فعلیش او را در نظر بگیرید؛ چه مقصد ضعف اعتقاداتش خودش باشد و چه دیگران.
شاید بگویید پس چرا استخاره خوب آمده؟ در پاسخ باید عرض کنم اینکه استخاره خوب آمده دلیل بر این نیست که حتما این ازدواج به صلاح شماست. شما برای اقدام به این ازدواج استخاره کردید که خوب آمده. شاید خوب آمدن به خاطر این بوده با این خواستگاری دقت شما در تعیین معیارهای انتخاب همسر را بالا می برد یا هر چیز دیگری که ما از آن خبر نداریم.
با این حال شما می توانید باز هم تلاش خود را برای اصلاح افکار و عقاید ایشان بکنید؛ اما سعی کنید خیلی کش پیدا نکند؛ چون هر چه بیشتر ادامه پیدا کند احساسات و عواطف بین شما و ایشان بیشتر می شود و این انتخاب شما را در معرض خطر قرار می دهد.
پیروز و سربلند
سلام
لطفا سوال خود را از طریق بخش ارسال سوال سایت ارسال نمایید تا در اولین فرصت توسط کارشناسان به طور مفصل پاسخگویی شود. این سوال نیاز به بررسی تخصصی دارد
سلام
اینکه ایشان قبلا یک بار ازدواج کرده و طلاق گرفته به خودی خود نقطه منفی به حساب نمی اید. حتی طلاق بعد از چند ماه زندگی مشترک هم خیلی جای تعجب ندارد؛ چون خیلی از اوقات اینطور نیست که مشکلات در همان چند ماه ایجاد شده باشد. چه بسا مشکلات آنها ناشی از اختلافاتی بوده که از ابتدا با هم داشته اند و در این چند ماه به اوج خود رسیده و منجر به جدایی شده است. در هر صورت نمی توان به صرف حدس و گمان نتیجه ای گرفت؛ نه نتیجه مثبت و نه نتیجه منفی؛ بلکه باید در این زمینه تحقیق کرد و دید علت واقعی جدایی ایشان از همسرش چه بوده. البته باید به این نکته هم توجه داشته باشید که به احتمال زیاد وقتی صحبت های همسر قبلی ایشان یا خانواده اش را بشنوید آنها او را مقصر جدایی بدانند؛ چون معمولا افراد حق را به خود می دهند. برای همین بهترین کار این است که حتما از بزرگترها در این زمینه کمک بگیرید تا دچار قضاوت اشتباه نشوید. گاهی اوقات هم ممکن است اختلافات ناشی از یک سری اشتباهاتی باشد که هر چند از جانب همین پسر بوده؛ اما شما به نحوی در تحقیقات به این نتیجه می رسید که او از اشتباه گذشته خود پشیمان است و آن را اصلاح کرده. این مورد هم قابل چشم پوشی است.
برای پیدا کردن همسر قبلی ایشان می توانید از اطرفیانش آدرس یا شماره اش یا شماره خانواده اش را بگیرید. حتی ممکن است همان اطرافیان هم در جریان اختلافات آنها و علت جداییشان باشند که پرس و جو از آن ها نیز به قضاوت نهایی شما کمک زیادی می کند. از خودش هم می توانید بگیرید اما ممکن است ناراحت شود یا مشکلی پیش بیاید یا حتی مانعی برای تحقیق شما ایجاد کند.
در مورد افسردگی بعد از طلاق هم خیلی مهم نیست. آنچه مهم است این است که ایشان الان از لحاظ وضعیت روحی و روانی سالم باشند. اگر در این زمینه تردید داشتید می توانید حضورا به یک مشاور مراجعه کنید؛ البته نه با این عنوان؛ چون ممکن است باعث ناراحتی و دلخوری ایشان شود؛ بلکه به عنوان مشاوره قبل از ازدواج. خود مشاور اگر مشکلی باشد به شما خواهد گفت.
در مورد اینکه چرا تا الان ازدواج نکرده هم نباید زیادی حساس شوید. شاید مانعی وجود داشته یا اصلا حس و حال ازدواج را نداشته یا هر چیز دیگری. بعلاوه اینکه نمی شود از این مسئله نتیجه گرفت که ازدواج الانش هم اجباری است؛ چون اگر اجباری در کار بود همان اول از رفتار و کردارش به راحتی متوجه می شدید. حتی بر فرض اگر اجباری هم باشد باز هم مشکل چندانی ایجاد نمی کند؛ چون اگر تناسب های لازم را با هم داشته باشید و شما بتوانید نقش همسری خود را خوب ایفا کنید، خیلی زود قلب ایشان را تسخیر خواهید کرد و معشوق ایشان خواهید شد. پس نگران این مسئله نباشد. با حال به نظرم با توجه به شرایطی که گفتید مشاوره قبل از ازدواج را حتما انجام دهید. یکی از موارد دیگری که مشاور می تواند تشخیص دهید همین مسئله است که ایشان با توجه به شکستی که تجربه کرده آیا از لحاظ روحی روانی آمادگی ازدواج جدید را دارد یا خیر. اگر جواب مشاور مثبت بود دیگر جای نگرانی نیست؛ البته به همان شرطی که عرض کردم؛ وگرنه اگر شما در زمینه وجود تناسب های لازم دقت نکرده باشید یا بعد از ازدواج نتوانید نقش همسری با خوب ایفا کنید، طبیعی است که ایشان از شما دور خواهد شد. در این صورت دیگری فرقی نمی کند که همسر شما قبلا ازدواج کرده باشد یا نه و احتمال لغزش در هر صورت وجود خواهد داشت.
پیروز و سربلند
تفاوت‌هاي روان‌شناختي زن و مرد
1. تفاوت‌های جنسی زن و مرد،پدیدآورنده؛جین ریدلی، بهزاد رحمتی(مترجم)،ناشر؛توانا.
2. مردان مریخی، زنان ونوسی،پدیدآورنده؛جان گری، مینا امیری(مترجم)، ناشر؛نقش و نگار.
3. چراغ دل زنت را روشن کن (راز دلبسته کردن زن)،پدیدآورنده؛الن کریدمن، عباس چینی(مترجم)، شیرین نوروی (مترجم)،ناشر؛البرز .
4. چراغ دل شوهرت را روشن کن (راز دلبسته کردن شوهر)، پدیدآورنده؛الن کریدمن، عباس چینی(مترجم)، شیرین نوروی(مترجم)، ناشر؛البرز.
5. روان شناسی زن و مرد(انسان در دو جلوه)، پدیدآورنده؛دکتر محمد مجد، نشر مکیال.
6. رازهايي درباره زنان، پدیدآورنده؛ باربارا دي‌آنجلس، ترجمه ابراهيمي، انتشارات نسل نوانديش.
7. رازهايي درباره مردان، پدیدآورنده؛ باربارا دي‌آنجلس، ترجمه ابراهيمي، انتشارات نسل نوانديش.
8. نیاز زن ها، خواسته مردها: راهنمایی سودمند برای عشق پایدار،پدیدآورنده؛جان گری، ندا شادنظر(مترجم)،ناشر؛عقیل.
9. اگه گفتی کی باهوش تره؟؛ روان شناسی تفاوت هوش در زن و مرد،پدیدآورنده؛ مهری رحمانی، حمیده رستمی (ویراستار)،ناشر؛ نسل نو اندیش.
10. مغز زنانه - مغز مردانه؛ روان شناسی تفاوت های مغز زن و مرد،پدیدآورنده؛ مهری رحمانی، حمیده رستمی (ویراستار)،ناشر؛ نسل نو اندیش.
11. تفاوت های زن و مرد،پدیدآورنده؛گروه تحقیق و پژوهش انتشارات شلاک(گردآورنده)ناشر؛ شلاک.
12. تیپ شناسی زن و مرد،پدیدآورنده؛علی اکبر حسن زاده، ناشر؛ پلک.
13. چرا عمر عشق در زن ها طولانی تره؟؛ روان شناسی عشق میان مرد و زن،پدیدآورنده؛ مهری رحمانی، ناشر؛ نسل نو اندیش.
14. فلسفه حجاب از دیدگاه قرآن با تاکید بر روان شناسی مرد و زن،پدیدآورنده؛ عباس فتحی،ناشر؛ رسانه تخصصی.
15. تفاوت های زن و مرد از لحاظ توانایی های روحی، قدرت بدنی و کارآمدی،پدیدآورنده؛ هما خراسانی، غلامحسین اعرابی (ویراستار)،ناشر؛ پلیکان.
16. چرا مردان به حرف زنان گوش نمی دهند و چرا زنان زیاد حرف می زنند و بد پارک می کنند: تمام واقعیات بیولوژیکی در مورد تفاوت زن و مرد ...،پدیدآورنده؛آلن پیز، باربارا پیز، محسن جده دوستان (مترجم)، آذر محمودی(مترجم)،ناشر؛ اشاره.
17. آخه اینم زنونه مردونه داره؟؛ روان شناسی کلام زن ها و مردها،پدیدآورنده؛ مهری رحمانی، ناشر؛ نسل نو اندیش.
18. بررسي آراء يك روان شناس فمينيست، محمدحسين قديري، فصلنامه كتاب زنان شماره(نقد كتاب دختران خوب به بهشت مي‌روند و دختران بد به همه جا).
19. 125 نکته کوچک زندگی "آنچه زنان دوست دارند مردان بدانند ؟"برای آقایان،پدیدآورنده؛باربارا دی آنجلیس، لیلا پورنعمتی (گردآورنده)،ناشر؛راستین.
منبع: نرم افزار کتاب درمانی
این نرم افزار را حتما دانلود کنید. کتب مورد نیاز را دسته بندی و معرفی کرده است:
بخش های این نرم فزار شامل این موارد است:
1- معرفي كتاب:
در اين بخش به معرفی 1700 جلد کتاب در 8 بخش جوان و نوجوان ،مطالعه روشمند ، همسران ، بانوان ، ازدواج ، تربیت فرزند ،زندگی روشمند ،اختلالات روانشناختی پرداخته شده است.
2- معرفي سايت :
معرفی 1000 سایت در دو سطح عمومی و تخصصی
3- معرفی نرم افزار:
معرفی بیش از 200 نرم افزار و سی دی که در 10 بخش طبقه بندي شده است.
4- مشاوره تلفني:
در اين بخش فرق بين سه مفهوم راهنمايي، مشاوره و روان درماني بيان شده و مرزها، امتيازات، محدوديت‌ها ، هزينه هاو... مشاوره تلفني را نشان داده شده است.از نکات جالب توجه اين بخش معرفی مراکز مشاوره تلفنی کشورهمراه با تلفن و توضیحات کامل مي باشد.
5 - معرفي مراکز پاسخگو و توليدات رايگان :
در اين بخش به معرفي مرکز ملي پاسخگويي و ساير مراکز پاسخگويي معتبر در زمينه مسائل ديني و ... به همراه ارائه نرم افزارها و توليدات رايگان پرداخته شده است.
سلام
پیوند آسمانی شما را تبریک عرض می کنیم و امیدواریم زندگی خوب و خوش و خداپسندی داشته باشید.
اینکه به دنبال کسب مهارت های لازم برای زندگی بهتر است خیلی خوب و عالی است. در این مرحله بهترین توصیه این است که شما شروع به مطالعه کنید و کتاب هایی که به شما در شناخت ویژگی های مرد و روش های زندگی کمک می کند را بخوانید. یکی از لوازم مهم خوشبختی در زندگی مشترک این است که شما شریک زندگیتان را بشناسید و بدانید چطور باید با او رفتار کنید تا بتوانید قلب او را تسخیر کنید و سپس در کنار هم به اهداف عالی خود برسید.
البته لازمه این کار این است که شما اهداف مشخصی برای زندگی خود داشته باشید و بدانید برای چه زندگی می کنید. وقتی هدف شما مشخص باشد، زندگی زناشویی شما هم مطابق همان مدیریت خواهد شد. لذا در کنار اینکه کتاب های گفته شده را می خوانید، در مورد اهداف کلی و جزئی زندگیتان هم فکر و مطالعه کنید و از همین الان برای رسیدن به آن اهداف برنامه داشته باشید.
در ادامه کتاب هایی خدمت شما برای مطالعه معرفی خواهد شد
سلام
با توجه به شرایطی که می گویید دو احتمال بیشتر وجود ندارد:
احتمال اول این است که پسر عمه شما یا خانواده اش به هر دلیلی قصد و نیتی نسبت به شما ندارند و این احساس شما ناشی از سوءتفاهماتی است که به وجود آمده. مثلا اینکه از شما تعریف می کند شاید به خاطر این باشد که می خواهد به مادر شما غیر مستقیم بگوید اگر ما به خواستگاری نمی آییم به این معنا نیست که دختر شما مشکلی دارد یا ... که اگر بعدا ازدواج کرد رابطه های خراب نشود.
احتمال دیگر هم همانی است که خود شما حدس می زنید؛ یعنی ممکن است آنها به دلیل اتفاقاتی که افتاده فکر می کنند اگر از شما خواستگاری کنند جواب رد می دهید و به خاطر همین چیزی نمی گویند.
با توجه به این شرایط اولین نکته ای که باید خدمت شما عرض شود این است که شما فرض را بر احتمال اول بگذارید؛ چون اصل بر این است که آنها به خواستگاری شما نخواهند آمد؛ به خصوص اینکه وقتی مادرتان هم به آنها گفته خواستگار دارید چیزی نگفته اند؛ در حالی که اگر قصد و نیتی جدی وجود داشت حتما عکس العملی نشان می دادند. به خصوص اگر پسرشان تمایل زیادی به ازدواج با شما داشت، به خانواده اش اصرار می کرد که بر ترس خود غلبه کرده و شما را خواستگاری کنند. برای همین شما نباید دلتان را به چیزی خوش کنید که به احتمال زیاد اتفاق نمی افتد؛ چون اگر فکرتان بیش از این درگیر شود، روز به روز احساس شما نسبت به ایشان بیشتر خواهد شد و این برای شما مشکل ساز است.
از آن طرف برای اینکه شک شما برطرف شود و یقین پیدا کنید که آنها قصد و نیتی نسبت به شما ندارند می توانید راه های زیر را امتحان کنید:
1- فرد مورد اعتمادی را پیدا کنید که از جانب خودش پیش عمه یا پسر عمه تان رفته و شما را به عنوان یک مورد مناسب به آنها معرفی کند. قطعا آنها نظرشان در مورد شما را به او خواهند گفت و اگر هم علت نیامدنشان ترس باشد را هم می گویند. البته همانطور که عرض کردم حتما باید فرد مورد نظر قابل اعتماد باشد و به هیچ وجه نگوید که از جانب شما رفته.
2- با مادرتان صحبت کنید و بگویید اگر دفعه بعد عمه شما چیزی در مورد ازدواج پسرش و ... گفت او غیر مستقیم به طرف بفهماند که شما هم بی میل نیستید؛ مثلا مادر شما هم از پسر او تعریف کند و بگوید پسر شما هم پسر خیلی خوبی است و ... . یا اگر فکر می کنید پدرتان با عمه تان راحت است و شما هم در بیان این مسائل با پدرتان احساس راحتی می کنید به پدرتان بگویید که عمه غیر مستقیم از من خواستگاری می کند اما فکر کنم از شما می ترسد که به او جواب رد دهید و ... تا پدرتان خودش چراغ سبز را به آنها نشان دهد و یا حتی مستقیم بگوید که ما با این ازدواج مشکلی نداریم و ...
3- با در نظر گرفتن شرایطتتان خودتان هم می توانید این چراغ سبز را نشان دهید. مثلا وقتی عمه تان از شما تعریف می کند، شما هم باب شوخی را باز کنید و بگویید عمه خرج من بالاست فکر نکنم از پسش بر بیاین یا مثلا بگویید شما هم از بس خوبی آروزی من اینه که مادرشوهری مثل شما داشته باشم و ... . همین جمله می تواند حرف های ناگفته عمه تان را رو کند و بگوید که چرا رسما از شما خواستگاری نمی کند.
اگر با این روش ها باز هم اقدامی صورت نگرفت دیگر باید مطمئن شوید که حدس شما اشتباه بوده و به فکر ازدواج با فرد دیگری باشد.
پیروز و سربلند
سلام
در مورد اینکه همسرتان به خانواده اش کمک های مالی می کند در حالی که زندگی خودتان با مشکلات زیادی مواجه است، باید عرض کنم که نمی شود به صرف همین گفته ریشه مشکل را کشف و بعد هم راهکاری داد که مشکلتان به طور کامل حل شود؛ چون قطعا برای حل این مشکل شنیدن صحبت های همسرتان هم لازم است. شاید بر خلاف ادعای شما مبنی بر بی دلیل بودن کمک های او، ایشان دلیل قانع کننده ای برای این کمک ها داشته باشند. به نظر می رسد بحث های شما با ایشان در این زمینه بی فایده بوده. به همین خاطر تنهای راه باقی مانده این است که برای حل مشکلتان از فرد سومی کمک بگیرید. این فرد هم می تواند یک مشاور خوب باشد و هم یک ریش سفید دلسوز و خردمند. البته در انتخاب این فرد باید دقت کنید و نباید طوری باشد که منجر به ناراحتی همسرتان و بیشتر شدن مشکل شود.
با این حال آنچه به طور کلی می توان گفت این است که شما باید در مسائل مالی به همسرتان بیشتر اعتماد کنید و نباید بیش از حد در مدیریت مالی خانواده وارد شوید؛ مگر اینکه واقعا در مسائل مالی با مشکلات جدی مواجه باشید و یقین داشته باشید که همسرتان توان مدیریت را ندارد و اطرافیان هم این را تایید کنند؛ وگرنه در حالت عادی اگر این مسئله را به او واگذار کنید، هم دغدغه های خودتان در این مورد کم می شود و از شما سلب آرامش نمی شود و هم اینکه همسر شما از دخالت های شما دلخور نخواهد شد.
اما در مورد اینکه وقتی قهر می کنید او سراغ شما را نمی گیرد هم باید عرض کنم خب اصل کار شما از اساس نادرست است. البته این مسئله در بسیاری از خانم ها شایع است که فکر می کنند وقتی با مشکلی مواجه می شوند یا همسرشان به آنها کم محبتی می کنند باید قهر کنند که همسرشان به سمت آنها رفته و به آنها محبت کند؛ در حالی که نه تنها چنین کاری منجر به جلب محبت همسر نخواهد شد؛ بلکه اگر هم توجهی از جانب او صورت بگیرد، یک توجه پوشالی و توخالی است که از روی اجبار و به صرف رفع تکلیف است که قطعا بی اثر می باشد. اگر این روال قهر کردن ها ادامه پیدا کند بعد از مدتی هم معمولا به بی توجهی حتی برای چند روز یا چند هفته تبدیل خواهد شد. البته ممکن هم هست فردی از همان اول بی توجهی را پیش بگیرد و این مراحل هم طی نشود!
بنابراین شما باید اصل رفتار و نحوه برخورد خود در قبال چنین مشکلاتی را تغییر دهید؛ به این معنا که اگر بحثی بین شما پیش می آید از اهرم قهر استفاده نکنید؛ بلکه تا می توانید مشکلات را با گفتگوی مسالمت آمیز و یا نهایتا با گذشت حل کنید. اگر هم احیانا همسر شما به شما بی توجهی می کند یا احساس کمبود محبت می کنید(که ظاهرا اینطور نیست)، برای جلب محبت او نباید به زور تقاضای محبت کنید؛ چون چنین محبتی بی فایده است؛ بلکه باید خود دوست داشتنی شوید تا همسرتان به شما قلبا و بی اختیار عشق بورزد. چنین عشقی هم واقعی است و هم پایدار و پر اثر.
پیروز و سربلند
سلام
به نظرم شما قبل از اینکه به دنبال راهی برای جذب دختر مورد نظر یا هر دختر دیگری باشید، باید در مورد اصل شیوه خود برای ازدواج بیشتر تأمل کنید. به نظر می رسد در حال حاضر شیوه شما این است که ابتدا دختری را پیدا کرده و بعد برای مدتی با او آشنا شوید و سپس بیبینید به درد هم می خورید یا نه؛ در حالی که این شیوه هم باعث از دست دادن مورد هایی مثل همینی که گفتید می شود و هم اینکه مشکلات دیگری مثل قبول نکردن خانواده بعد از توافق شما یا ایجاد وابستگی قبل از حتمی شدن مسئله یا ... به وجود می آید.
لذا بهترین کار برای حل مشکلتان این است که در شیوه خود برای ازدواج تجدید نظر کنید. به عنوان مثال اگر در مورد همین دختری که می گویید، همان موقع که او را دیده بودید و ایشان هم شما را تایید کرده بود رسما از طریق خانواده از او خواستگاری می کردید، احتمال اینکه به او می رسیدید به مراتب بیشتر بود؛ چون اگر من هم دختر بودم و جای ایشان بودم، موردی را قبول می کردم که نقد است، نه کسی را که وعده سر خرمن داده و هنوز می خواهد مدتی برای آشنایی وقت صرف کند و بعد تازه بگوید که جوابش مثبت است و رسما خواهد آمد یا نه!
البته این به معنای این نیست که نباید قبل از ازدواج طرف را به طور کامل شناخت؛ بلکه به این معناست که شناخت لازم برای ازدواج باید بعد از خواستگاری رسمی و با کمک خانواده انجام شود؛ نه قبل از آن و به تنهایی. درست است که اگر خود شما به تنهایی اقدام کنید هم راحت تر است و هم خانواده به دردسر نمی افتند؛ اما به این هم باید فکر کرد که اولا پذیرش شما به تنهایی ملاک ازدواج نیست؛ چون ممکن است شما قبول کنید ولی خانواهد قبول نکنند ثانیا خیلی از خانواده ها چنین شیوه ای را قبول ندارند و به خاطر همین شما دخترهای خوب زیادی را از دست می دهید؛ چون با این درخواست به شما اعتماد نمی کنند و فکر می کنند قصدتان جدی نیست ثالثا اقدام شما به تنهایی ممکن است با عشق و علاقه و وابستگی همراه شود که این سمی است برای شناخت و تصمیم درست؛ در حالی که اگر خانواده ها در کنار شما باشند و زیر نظر آنها شناختتان را کامل کنید، هم از تجربه آنها استفاده می کنید و هم از مسیر اصلی منحرف نمی شوید.
بنابراین اگر می خواهید مشکلتان حل شود وقتی موردی را خودتان یا خواهر یا هر فرد دیگری پیدا کرد و اطلاعات اولیه مثل سن و شغل و شرایط کلی رد و بدل شد و مورد قبول واقع شد، بلافاصله قضیه را به خانواده ها بکشید و رسمیش کنید و بعد به دقت مراحل شناخت را طی کرده و نهایتا تصمیم بگیرید. در مورد دختر مورد نظر هم بهترین کار همین است که از پدر یا مادر خود بخواهید رسما با خانواده اش تماس بگیرند و از او خواستگاری کنند. اگر خواستگاری عموش جدی باشد که خب چاره ای جز فراموش کردنش نیست؛ اما اگر نباشد حتما اجازه رفتن به شما خواهند داد.
پیروز و سربلند
سلام
اینکه تا الان خود را به خاطر خدا از گناه حفظ کرده اید بسیار خوب و ستودنی است. امیدوارم شما و امثال شما الگویی برای آنهایی باشید که به تنها چیزی که فکر نمی کنند خداست!
اما در مورد مشکل ازدواجتان باید عرض کنم که همانطور که خودتان هم می دانید یکی از علت های اصلی که دخترها به شما جواب رد می دهند مشکل چشم شماست. البته ممکن هم هست علت های دیگری هم وجود داشته باشد که باید خودتان آنها را کشف و حل کنید؛ منتها به نظر می رسد علت اصلی همین باشد.
راهکار این مشکل چیست؟
احتمالا اگر خود شما هم خواهر سالمی داشتید که چنین خواستگاری داشت، ممکن بود به خاطر این مشکلش او را رد کنید. لذا باید شما هم این واقعیت را بپذیرید و از جهاتی به آنها حق دهید. البته در اینکه خودتان در این مشکل مقصر نبودید حرفی نیست و قطعا عدالت خداوند طوری با شما تا می کند که به هیچ وجه مورد ظلم واقع نشوید؛ حتی اگر به آن دنیا واگذار کند. اما به هر حال عوارض طبیعی این مشکل در این دنیا گریبان شما را می گیرد که یکی از آنها همین مسئله ازدجتان است. لذا اگر می خواهید مشکلتان حل شود ابتدا باید آن را به عنوان یک واقعیت بپذیرید و بعد طبق آن پیش بروید و به نکاتی که در ادامه عرض می کنم توجه کنید:
1- به همین اندازه که در شما نقص وجود دارد باید از ملاک های خود برای انتخاب همسر بکاهید و نباید دنبال دختری باشید که هیچ عیب و نقصی ندارد و شرایط این را دارد که باید یک فرد سالم ازدواج کند؛ چون احتمال اینکه او به شما جواب رد بدهد زیاد است. البته احتمال جواب مثبت هم هست؛ منتها بهتر است به چنین خواستگاری هایی نروید؛ چون از لحاظ روحی-روانی تاثیر خوبی روی شما ندارد و باعث سلب اعتماد به نفس و مشکلاتی از این قبیل در شما می شود. حتی اگر چنین ازدواجی هم سر بگیرد در آینده هم ممکن است او خودش را از شما بالاتر بداند و فکر کند گول خورده. اما اگر به دنبال کسی باشید که در حد شما نقص داشته باشد؛ طوری که یک فرد سالم حاضر به ازدواج با او نیست در این صورت از هر جهت به نفع شماست. هم در اصل ازدواج و انتخاب همسر و هم در طول زندگی. داشتن نقص جسمی جزئی؛ بالا بودن سن؛ سابقه طلاق داشتن؛ داشتن خانواده نامناسب مثل داشتن پدر یا برادر معتاد؛ فرزند طلاق بودن و ... از جمله مواردی است که می تواند جبران کننده وجود نقص در شما باشد و طرف راحت تر ازدواج با شما را بپذیرد. البته هیچ کدام از اینها نقص واقعی حساب نمی شود؛ چنانچه مشکل چشم شما هم در واقع نقص نیست و نباید کسی به خاطر این شما را رد کند؛ بلکه اینها از لحاظ فرهنگ غلط جامعه نقص محسوب می شوند. لذا تعبیر ما این است که شما باید به دنبال گوهر هایی بگردید که زیر گرد و غبار فرهنگ غلط جامعه پنهان مانده اند.
2- نقاط مثبت و منفی همیشه در کنار هم قرار دارند و همدیگر را پوشش می دهند. لذا هر چه شما بتوانید نقاط مثبت خود را از لحاظ فکری اعتقادی اخلاقی رفتاری تحصیلی شغلی و ... تقویت کنید، به همان اندازه نقص شما کم رنگ خواهد شد و به چشم نخواهد آمد.
3- تا می توانید حیطه انتخاب خود را گسترش دهید؛ یعنی با ارتباط گیری بیشتر با افراد اجتماعی و کمک گرفتن از واسطه های ازدواج و همچنین حضور پررنگ تر در اجتماع و ...، مورد های زیادی را در لیست خود بیاورید و بعد آنها را بررسی و انتخاب کنید.
انشاءالله با این راهکارها مشکل شما حل خواهد شد. البته لازمه نتیجه بخش بودن همه اینها توکل به خدا و توسل به اهل بیت علیهم السلام است.
پیروز و سربلند
صفحه‌ها