مطالب دوستان baharee

تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 13 ارد, 1395 خواستگار پر اشتیاق، یهو ناپدید شد!!!
برای دیدن جمع بندی این مطلب به این آدرس مراجعه کنید: http://www.btid.org/fa/news/90824
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 12 ارد, 1395 از اشتباه من سو استفاده کرده
سلام اینکه به اشتباه خود پی بردید خیلی خوب است. انشاءالله از این گناه توبه کرده اید و اگر نکرده اید می کنید و بعد هم از خدا می خواهید شما را یاری دهد و شر ایشان را از سرتان کم کند. اگر به این کار ایمان داشته باشید یقین بدانید هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد.  ارتباط با نامحرم تحت هر شرایطی حرام است و ترس از ریختن آبرو هم باعث حلال شدن آن نمی شود. حذيفة بن يمان از پيامبر خدا (ص) نقل می ‏كند كه فرمود: اى گروه مسلمانان! از زنا بپرهيزيد كه در آن شش خصلت است: سه خصلت در دنيا و سه خصلت در آخرت، آنكه در دنياست اين است كه ارزش شخص را از بين می ‏برد و باعث فقر و تنگدستى می ‏شود و عمر را كوتاه مى كند، و آنكه در آخرت است اين است كه باعث خشم پروردگار و سختى حساب و جاودانگى در جهنم مى ‏شود، سپس پيامبر (ص) فرمود: «نفسهاى آنان، آنان را فريب داده تا جايى كه خداوند به آنان غضب كرده و هميشه در عذاب خواهند بود.(1) لذا تحت هیچ شرایطی تن به خواسته های شیطانی ایشان ندهید و از هیچ چیز نترسید. در کنار توکل به خدا، اگر باز هم ایشان شما را تهدید کرد، شما هم او را تهدید کنید که اگر بار دیگر برای شما مزاحمتی ایجاد کند از او شکایت خواهید کرد و اگر این کار را کرد حتما برای شکایت اقدام کنید و نترسید. وقتی او ببیند شما از چیزی نمی ترسید و حتی در صورت تکرار درخواستش از او شکایت می کنید، قطعا عقب نشینی کرده و قید شما را می زند. سماجت الان ایشان فقط به خاطر این است که ترس را در شما دیده.  اگر تهدید فایده نداشت و بنا بر شکایت شد، بهتر است فرد سومی مثل پدر یا مادر یا برادر یا ... را هم در جریان این مسئله قرار دهید تا در آینده برایتان مشکل ساز نشود. البته طبیعی است که در جریان گذاشتن آنها ممکن است کمی برای شما بد شود؛ منتها بهتر از این است که بعدا از طریق دیگری مثل مراجع رسمی آگاه شوند. بعلاوه اینکه وقتی فرد سومی در جریان کار شما قرار بگیرد، به شما کمک خواهد کرد تا با در نظر گرفتن شرایطی که دارید بهترین تصمیم را بگیرید. حتی شاید اقدام خود او به برای تهدید آن پسر برای ترساندنش کافی باشد. پیروز و سربلند پی نوشت (1) ابن بابويه، محمد بن على‏، الخصال، ج1، ص 320، جامعه مدرسین، قم، 1362
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 12 ارد, 1395 خدایا نمی شد کمرش گود نباشد؟
سلام متاسفانه ما نمی تونیم بگیم که آیا در اینده این حس بد از شما جدا میشه یا نه؛ چون کاملا با افکار و عقاید شما وابسته است. اگه با همین افکار پیش برین این حس احتمالا می مونه و اگه بتونین افکارتون رو تغییر بدین و همین الان این حس از شما دور بشه، احتمال اینکه بعدا به سراغ شما بیاد خیلی کم میشه. لذا اون چیزی که ما می تونیم به شما بگیم همونی بود که قبلا عرض کردم؛ یعنی یا باید بتونید افکارتون رو اصلاح کنین و بعد با ایشون ازدواج کنین و یا اینکه همین الان ریسک نکنین و قید این ازدواج رو بزنین. به نظر می رسه با چنین روحیه ای اگه نخواین به اصلاح خودتون اقدام کنین در همه مسائل دچار مشکل می شین؛ چون شدیدا تحت تاثیر حرف دیگران هستین. شما باید به جایی برسین که با عقل و منطق و دل خودتون کاری رو انجام بدین؛ نه با حرف و حدیث دیگران. حرف و حدیث دیگران همیشه مختله؛ یعنی هم خوب داره و هم بد و فرقی هم نمی کنه که کار شما چی باشه. علتش هم اینه که سلیقه ها و افکار افراد با هم فرق می کنه. مثلا ممکنه یکی عاشق شغل آزاد باشه و اگر همسر شما شغلش آزاد باشه حسابی تعریف کنه؛ در حالی که یکی دیگه چون از شغل آزاد بدش میاد از این مسئله بد بگه. اگه شما متاثر از دیگران باشی، خیلی سریع در چنین مواقعی با مشکل مواجه خواهی شد؛ اما اگه خوب یا بد بودن یک کار یا یک انتخاب یا هر چیزی در نظر شما پشتوانه عقلی و منطقی داشته باشه، اون موقع دیگه هیچ چیزی نمی تونه نظر شما رو عوض کنه. مثلا اگه شما به این نتیجه برسین که گودی کمر همسرتون ملاک برتری یا پایین تری همسرتون نیست و اون چیزی که انسان ها رو به عالی و غیر عالی تقسیم می کنه، دین و ایمان و اخلاق اونهاست، در این صورت این میشه یک تفکر منطقی و هیچ وقت با هیچ حرفی تغییر نمی کنه؛ حتی اگه کسی بگه این چه شوهر کج و کله ایه که شما داری!! البته این فقط فرضه؛ وگرنه از ظاهر گفته های شما اینطور برداشت میشه که طرف مقابل مشکل خاصی نداره و شما صرفا به خاطر حرف یک نفر اینقدر حساس شدین
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 09 ارد, 1395 جواب رد و نگاه معنادار
سلام با توجه به همه مطالبی که فرمودید بهترین کاری که الان می توانید انجام دهید این است که دوباره از طریق خانواده از ایشان خواستگاری کنید ببینید نظرشان چیست؟ ممکن است نظرشان نسبت به شما تغییر کرده باشد. هیچ مانعی هم ندارد که اگر یک بار خانواده اش جواب رد دادند دوباره هم خانواده شما تماس بگیرند و درخواستشان را تکرار کنند. بالاخره برای رسیدن به خواسته تان باید تلاش کنید. اگر همان موقع هم پیش ما می آمدید و از ما سوال می کردید باز هم ما همین پیشنهاد را به شما می دادیم که زود پا پس نکشید و از هر دری که فکر می کنید به نتیجه می رسد وارد شوید. اگر طرف موردی باشد که ارزشش را داشته باشد، باید سماجت به خرج داد. خود این سماجت به خرج دادن می تواند منجر به گرفتن جواب مثبت شود.  البته ممکن هم هست با تمام این کار ها باز هم نظر ایشان منفی باشد که در این صورت دیگر چاره ای جز فراموش کردن ایشان و گشتن به دنبال یک مورد دیگر نیست. نگران اینکه نتوانید او را فراموش کنید هم نباشید. همینکه شما برای رسیدن به ایشان تمام تلاش خود را به کار گیرید و بعد به در بسته بخورید، خود منجر به این می شود که راحت تر بتوانید فراموشش کنید؛ چون اگر این کارها را نکنید بعدا ممکن است خود را سرزنش کنید که چرا کار موثر تری انجام ندادم؛ اما وقتی شما همه راه ها را رفته باشید، دیگر دل شما از رسیدن به ایشان ناامید می شود و این خود منجر به فراموش کردن ایشان می شود. البته شرط فراموشی در چنین شرایطی این است که شما عقلا هم بپذیرید که باید به دنبال چیزهایی باشید که دست یافتنی است نه دست نایافتنی. مزیت دیگر خواستگاری مجدد هم این است که اگر با خواستگاری مجدد باز هم جوابش منفی بود، مشخص می شود که نگاه های ایشان به شما تماما اتفاقی بوده و نباید به فکر و خیالتان اجازه دهید رویاسازی بکند؛ چون این کار علاقه شما به ایشان را بیشتر و فراموش کردنش را سخت تر می کند. نکته آخر اینکه همانطور که عرض کردم بهتر است درخواست مجدد شما از طریق خانواده انجام شود؛ چون ممکن است اگر دوباره خودتان پیش قدم شوید، همان بدبینی های اولیه که می گفت همه پسرها می آیند و می روند، در مورد شما هم ایجاد شود و باز هم به شما جواب منطقی ندهد. بله اگر از طریق خانواده اقدام کردید و بعد احساس کردید آنها بدون مشورت با دخترشان به شما جواب رد داده اند در آن صورت شما می توانید خودتان یا خواهرتان هم موضوع را با خود او مطرح کنید و جواب را از خود او بشنوید.  پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 08 ارد, 1395 برسر دوراهی علاقه یا تفاهم
لینک جمع بندی: http://www.btid.org/fa/news/90612
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 05 ارد, 1395 گفتم برای رضای خدا حجاب داشته باش
نویسنده: yas5 سلام و عرض ادب ممنونم از دقت و توجه شما،در مورد استخاره زود تصمیم گرفتم و جایز نبود. ایشان در اوایل جلسات آشنایی به بنده گفتند که می تونند تا حد تعادل حجابشونو بهتر کنند ولی با چادر بصورت مکرر مخالف بودند و گفتند در شرایطش چادر سر می کنند. و من نیز نخواستم سخت بگیرم اما مدتی بعد که ازشون خواستم بیشتر به حجاب کامل فکر کنند نه بخاطر من بلکه با رضایت خودش برای رضای خدا. اما متاسفانه ایشان گفتند که روزایی رو با پوشش کامل در اجتماع و دانشگاه ظاهر شدند احساس بدی بهشان دست داده و کلا از حجاب سرد شدند. شاید من نباید اسرار می کردم که بیشتر فکر کنند البته من بهش نگفته بودم در بیرون حجاب کامل بگیر و ببین به روحیاتت می خوره یا نه!حال تا حدودی خودم عذاب وجدان گرفتم و بهش گفتم که من شما رو در همون حد پوشش تعادل که گفته بودید قبول دارم اما ایشان ترس از این دارند که مبادا در زندگی مشترک ایشان رو مجبور به حجاب کامل مجبور کنم چون ته ته دلم با حجاب کامل راضی هست.و مدتی جواب پیام های بنده رو نمی داد و تا اینکه خانواده با ایشان تماس گرفتند بگونه ای گفتند که با پوشش کامل نمی توانند کنار بیان چون هنوز نتونستند حجاب رو درک کنند.اما من ازشون خواستم بحث پوشش رو کنار بزارند و من تا حد تعادلشو قبول می کنم . این موضوع باعث شده که خیلی دیگر از معیار ها مطرح نشه و من نگرانم که آیا ارزشو داره که من این هفت خوان رستم رو طی کنم، فقط بخاطر اینکه دلم با ایشان هست در حالی که نوع واکنش ایشان به این مساله تا حدودی ناراحت کننده هست و جواب ندادن به پیامهای بنده مفهوم خوبی نداره و محترمانه می تونستن بگن که پیام ندید و تنها باعث نگرانی من می شدند و وقتی دلیشو پرسیدم گفتند که ذهنمو خیلی درگیر کردید و احساس بدی داشتم و نمی تونستم جواب بدم. قرار شده ایشان فکراشو بکنند که حاضرند به این رابطه جهت شناخت بیشتر ادامه بدند یا نه سلام  عدم پذیرش حجاب از جانب ایشان ناشی از اعتقادات ضعیف ایشان است. زمانی ایشان با میل خود با حجاب می شود که این ضعف اعتقادی در ایشان جبران شود. حال شمایی که می خواهید با ایشان ازدواج کنید نباید دلتان را به وعده حجاب متعادل خوش کنید؛ چون اصلا حجاب متعادل از نظر هر کدام از شما معنای خاص خودش را دارد!! به نظر می رسد که علاقه شما به ایشان باعث شده از معیار حجاب خود چشم پوشی کنید. اگر اینگونه باشد احتمال اینکه در آینده با مشکل مواجه شوید زیاد است؛ چون شور و هیجان این علاقه بعد از ازدواج کاهش پیدا می کند و با کاهش پیدا کردن ان، مهم بودن حجاب ایشان برای شما دوباره خودش را نشان می دهد. شما باید قبل از هر اقدامی تکلیفتان را این مسئله روشن کنید و یک راه را انتخاب کنید. یا باید بی حجابی همسرتان را بپذیرید و بعدا هم در این باره مشکلی با ایشان نداشته باشید و یا اینکه همین الان به سراغ فرد دیگری بروید. لذا اگر می خواهید با ایشان ازدواج کنید، تنها راه این است که باید ایشان را همینطوری که هست بپذیرید و انتظار تغییر او را نداشته باشید. البته ممکن است بعدا ایشان تغییر کند؛ اما ممکن هم هست تغییر نکند و حتی وضعیت حجابش بدتر هم بشود. لذا اگر شما تنها به امید اینکه اینکه بعدا تغییر کند با ایشان ازدواج کنید، ریسک بزرگی کرده اید.
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 05 ارد, 1395 کوزه گری که برای اب خوردن کوزه شکسته هم ندارد!
سلام برای اینکه فردی به خواسته اش برسد باید دو مسئله خیلی مهم را در نظر بگیرد: 1- اینکه ایا خواسته او به صلاح او هست یا نه؟ 2- اینکه ایا امکان رسیدن به آن خواسته وجود دارد یا نه؟ در نظر گرفتن این دو مسئله و مطابقت دادن رفتار و اعمال و افکار با این معیارها از بسیاری از مشکلات به خصوص مشکلات روحی روانی مثل درد ناکامی و ... جلوگیری می کند. اما اگر کسی به این موارد توجه نداشته باشد، هر چیزی را که دلش بخواهد عقلش هم می خواهد و وقتی به خواسته اش نمی رسد از لحاظ روحی روانی با مشکل مواجه می شود؛ تا حدی که ممکن است احساس پوچی و بی ارزش بودن به او دست بدهد. در مورد عشقی که شما از آن صحبت می کنید هم همین مسئله صدق می کند. شما ابتدا باید ببینید ایا رسیدن به ایشان به صلاح شما هست یا نه؟ برای این منظور نباید صرفا به استنباط خودتان اکتفا کنید؛ چون ممکن است به هر دلیلی استنباط شما نادرست باشد و اصلا ایشان مورد خوبی برای شما نباشد؛ بلکه باید از افراد با تجربه و مشاوران حاذق کمک بگیرید. سپس باید ببینید آیا رسیدن به ایشان ممکن هست یا نه؟ مثلا اگر ایشان به هر دلیلی تمایلی به ازدواج با شما نداشته باشد یا خانواده شما یا ایشان با این وصلت مخالف باشند یا راهی برای جذب ایشان وجود نداشته باشد یا اصلا ایشان در دسترس شما نباشد یا ...، در این صورت حتی فکر کردن به ایشان هم عاقلانه نیست؛ چون چیزی که دست نایافتنی است نباید در زمره آمال و آرزوی های ما قرار بگیرد. ما باید به دنبال چیزهایی باشیم که دست یافتنی باشند. شاید بگویید من می دانم که به او نمی رسم ولی باز هم نمی توانم فراموشش کنم؟ در پاسخ باید عرض کنم که این دانستن به تنهایی کافی نیست. زمانی شما می توانید ایشان را به طور کلی فراموش کنید که به این دانسته خود ایمان پیدا کنید؛ تا حدی که دل شما از رسیدن به ایشان کاملا ناامید شود. اما تا زمانی که کور سوی امیدی در درون شما برای رسیدن به ایشان وجود داشته باشد، فراموش کردن ایشان ممکن نخواهد بود. لذا یکی از راه های ناامید کردن دل این است که تمام روزنه های امید را بررسی و امتحان کنید. اگر این روزنه ها، واقعی و قابل استفاده باشند که چه بهتر؛ اما اگر نباشند، دل شما به این نتیجه می رسد که دیگر وصال ممکن نیست و او را فراموش خواهد کرد. اگر به این مرحله رسیدید، می توانید مطالبی را با عنوان «فراموش کردن عشق» در همین سایت و دیگر سایت ها جستجو کرده و مطالعه کنید تا با روش های مختلف فراموش کردن اشنا شوید. پیروز و سربند
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 05 ارد, 1395 خدایا نمی شد کمرش گود نباشد؟
سلام کم شدن این حساسیت و از بین رفتن ان در گرو تغییر افکار و عقاید شماست. شما زمانی می توانید با این حساسیت مقابله کنید که نگاهتان به زندگی تغییر کند. در حال حاضر حرف و حدیث و قضاوت دیگران در مورد همسر آینده تان برای شما خیلی مهم است و همین باعث مقایسه ایشان با دیگران می شود؛ تا حدی که فکر می کنید اگر در آینده کسی از ایشان ایراد بگیرد شما شدیدا تحت تاثیر قرار می گیرد؛ در حالی که این تفکر درست نیست. آنچه دیگران می بینند فقط ظاهر و صورت فرد است و هیچ کس از باطن افراد خبر ندارد. برای همین قضاوت های آنان نیز همیشه بر ظواهر استوار است و هیچ پشتوانه ای ندارد؛ در حالی که آنچه ضامن خوشبختی است، سیرت و باطن خوب است؛ نه ظاهر. اگر می خواهید این حرف را بهتر درک کنید می توانید به سراغ افرادی بروید که سالها همسر فردی بوده اند که ظاهر خود را به خاطر جنگ از دست داده اند. آنها عاشقانه با هم زندگی می کنند بدون اینکه حرف و حدیث دیگران نقشی در زندگی آنها داشته باشد. بعلاوه اینکه شما هیچ وقت از گزند حرف دیگران در امان نیستید و به هر حال کسی پیدا می شود که بخواهد از شما یا همسرتان یا هر چیز دیگر ایراد بگیرد. این شمایید که نباید اجازه دهید قضاوت نادرست آنها روی افکار و اخلاق و رفتارتان تاثیر منفی بگذارد. شما تحت هیچ شرایطی نباید خوبی ها را نادیده بگیرید و به ذهنتان اجازه دهید نقائص غیر واقعی را بزرگ جلوه دهد. هم نشینی با دوستان خوب و معتقد در این مسئله خیلی کارساز است. تازه تمام این ها بر فرض این است که نقص ایشان خیلی چشم گیر باشد؛ به طوری که هر کس او را ببیند توجهش به او جلب شود که ظاهرا اینطور نیست. لذا یکی از راه های دیگر که می تواند حساسیت شما را کم کند نظر سنجی از اطرافیان و نزدیکان است. اگر نظر آنها این بود که اصلا به چشم نمی آید یا به قدری نیست که مشکل ساز باشد، شما هم باید حرف آنها را بپذیرید. در کنار همه اینها این نکته را هم باید خدمت شما متذکر شوم که شیوه ای که شما برای ازدواج پیش گرفته اید از اساس نادرست است. دوستی طولانی مدت قبل از ازدواج، جدای از اینکه کوله بار گناه شما را سنگین می کند و جایگاه اجتماعی شما را پایین می آورد، مشکلات روحی روانی زیادی هم برای شما ایجاد خواهد کرد. حتی در صورتی که این ازدواج سر بگیرد هم باز از عواقب آن در آمان نخواهید بود. لذا در این باره بیشتر فکر کنید و نگذارید زندگی شما در معرض خطر و آسیب جدی قرار گیرد. حتی در این شرایط ریسک انتخاب شما خیلی بالاست. علاقه شدید شما مانع از دیدن برخی واقعیت ها و چشم پوشی از آنها می شود که نقش تعیین کننده ای در زندگی آینده شما خواهند داشت. این علاقه ای که الان بین شما هست بعد از ازدواج تا حدودی فروکش می کند و تازه آن موقع چشم شما به روی واقعیات بیشتر باز خواهد شد. اگر آن موقع تازه متوجه شوید که طرف مقابل از لحاظ عقلی مورد مناسبی برای شما نبوده برایتان خیلی گران تمام می شود.  بنابراین پیشنهاد من به شما این است که اگر بنای ازدواج با ایشان را دارید حداقل کمی از مسیر اشتباهی را که تا الان طی کرده اید را جبران کنید. هر چه زودتر تکلیف این رابطه را مشخص کنید و نگذارید بیش از این کش پیدا کند. از طرفی قضیه ازدواج را از طریق خانواده ها رسمی کنید. اجازه دهید آنها در این مسئله ورود کنند و از نگاه خودشان شما را ارزیابی و بعد نتیجه گیری کنند. اگر نظر آنها نسبت به این ازدواج مساعد نبود، قید این ازدواج را بزنید؛ چون تصمیم آنها در فضایی انجام می گیرد که عاری از عشق و علاقه است و می تواند قابل اعتماد باشد. پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 04 ارد, 1395 من یک دختر بدبختم!
سلام اینکه معنی حرف های همسر شما چیست را نمی شود با این چند سطر فهمید. شاید ایشان بدون اینکه توجهی به معنا و مفهوم گفته هایش داشته باشد چنین چیزهایی را می گوید و اصلا هم فکر نمی کند که شما از این حرف ناراحت می شوید. شاید او قصد و غرضی از گفتن این جملات ندارد و از باب شوخی یا هر چیزی دیگری این حرف ها را می زند؛ چنانچه ممکن هم هست حرف های ایشان ناشی از افکار و عقایدش باشد. در هر صورت گفتن این حرف ها بد است؛ اما تا زمانی که علتش مشخص نشود نمی شود گفت آیا این مسئله مخل زندگی شما و مانع خوشبختیتان می شود یا خیر؟ ما در چنین شرایطی تنها یک چیز را خطرناک می دانیم و آن اینکه ایشان فقط به خاطر پول پدرتان با شما ازدواج کرده باشد و هیچ انگیزه دیگری برای ازدواج با شما نداشته باشد. اما اگر اینطور نباشد، جای نگرانی وجود ندارد؛ البته به شرط اینکه در انتخاب خود دقت کرده باشید و همسرتان از لحاظ های فکری، اعتقادی، اخلاقی و رفتاری با شما تناسب های لازم را داشته باشد. در هر صورت چون این مسئله تا این حد روی شما اثر گذاشته و فکر می کنید با این روند در اینده زندگی سختی خواهید داشت، لذا به نظرم این مسئله را با یکی از بزرگترهایی که فکر می کنید شما را درک می کنند در میان بگذارید و به یک بهانه ای عروسی را کمی به تاخیر بیندازید. در این میان به اتفاق همسر خود پیش مشاور رفته و یک بار دیگر همه چیز را بررسی کنید. اگر مشکل حادی در این میان وجود داشته باشد و مشاور تشخیص دهد این زندگی آینده خطرناکی دارد، جدا شدن از ایشان در این شرایط به مراتب سختی کمتری نسبت به مشکلات آینده خواهد داشت. البته جدایی آخرین راه است. شاید مشکلی وجود داشته باشد که با چند جلسه صحبت حل شود که در این صورت دیگر با خیالت راحت با ایشان عروسی می کنید و زندگی خوبی خواهید داشت. بنابراین حتما قبل از عروسی به یک مشاور خوب و متدین و با تجربه مراجعه کنید. اینکه از خدا بخواهید شما را فقیر کند یا ... دردی از شما دوا نمی کند. خدا به همه انسان عقل و تدبیر داده تا بتوانند با استفاده از این ابزار و در کنارش توکل به خدا و توسل به اهل بیت علیهم السلام مشکلشان را حل کنند؛ وگرنه دعای بدون اقدام و عمل بی نتیجه خواهد بود. پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج امین-مشاور ازدواج 04 ارد, 1395 بین دو راهی، کار رو تموم کنم یا نه؟
سلام همانطور که استاد منتظر در پاسخ قبلی خدمت شما گفتند، پسند ظاهری و به دل نشستن برای ازدواج تا حدودی مهم است. لذا اگر ایشان به هیچ وجه به دل شما ننشسته و از قیافه و هیکل ایشان منزجر هستید، ریسک نکنید و به فکر ازدواج با فرد دیگری باشید که به دل شما بنشیند؛ چون ممکن است همین احساس بعد از ازدواج هم ادامه پیدا کند و زندگی شما را به چالش بکشد. البته این پاسخ به تناسب افکار و عقاید شماست؛ وگرنه اگر قد و هیکل تا این حد برای شما مهم نبود و اینطور نبود که شما بگویید از این موارد بدم می آید، در ان صورت نقاط مثبت دیگر ایشان این نقیصه را جبران می کرد و این ازدواج به خودی خود بد نبود؛ اما چون این موارد برای شما خیلی مهم شده و نمی توانید غیر از آن را بپذیرید، این ازدواج برای شما ریسک دارد. در مورد حسن شهرت نداشتن پدرشان هم یک مسئله مصداقی است؛ یعنی نمی تواند پاسخ کلی داد و باید دید منظور شما چیست و چه شرایطی در اطراف شما حاکم است. بهترین کار این است که از اطرافیان نزدیک و با تجربه مثل پدر و عمو و ... کمک بگیرید و نظر آنها را جویا شوید. اگر احساس کردید نداشتن حسن شهرت او در زندگی اینده شما تاثیر منفی زیادی دارد، باید احتیاط کنید. پیروز و سربلند

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1