سلام
مسئله تناسب اعتقادی از مهترین مسائله که به هیچ وجه نمیشه ازش گذشت؛ چون احتمال اینکه با چنین شرایطی زندگی با چالش های جدی مواجه بشه خیلی زیاده و برای همین به هیچ وجه ارزش ریسک کردن نداره. البته این در صورتیه که اختلاف شما در زمینه اعتقادی خیلی شدید باشه؛ اما اگه این اختلافات جزئی و مثلا در حد 20-30 درصد باشه شاید بشه با صحبت و توافق حلش کرد که البته ضمانتی برای تداومش وجود نداره. با این حال در مورد احتمال تغییر باید گفت: هر چند احتمال این وجود داره که ایشون تغییر کنه؛ اما به همون میزان و بلکه بیشتر از این، احتمالش هست که تغییر نکنه؛ حتی اگه طی جلسات خواستگاری و اشنایی قول به تغییر بده.
بنابراین شما برای اینکه بتونی تصمیم بگیری، بهترین کار اینه که عشق و علاقه رو کنار بزاری و ایشون رو با همین شرایطی که داره مورد بررسی قرار بدی. اگه دیدی با همین شرایطی که الان داره می تونی قبولش کنی، می تونین با هم ازدواج کنین؛ چون اگه احیانا ایشون تغییر نکرد، شما از قبل خودت رو آماده کردی و مشکل ناسازگاری پیش نمیاد. اما اگه دیدی نمی تونی با این شرایط کنار بیای، بهتره همین الان فکرش رو از سرت بیرون کنی و به فکر ازدواج با یکی دیگه باشی. خیلی هم نگران این نباش که نتونی فراموشش کنی. با پیدا کردن یه مورد مناسب توسط خانواده که از لحاظ های مختلف با شما تناسب داشته باشه، کم کم عشق و علاقه جدید در شما ایجاد خواهد شد و باعث کم رنگ شدن و از بین رفتن عشق قبلی میشه.
پیروز و سربلند
سلام
ظاهرا قصد همسر شما خیر بوده و بزرگتر بودن ایشون از اون پسر این رو تایید میکنه. لذا وقتی خودش میگه هیچی دیگه نبوده و فقط بچگی کرده، شما هم باید قبول کنی. بعلاوه اینکه اون به اشتباهش پی برده و از این کار توبه کرده. لذا دیگه جای نگرانی نداره و شما باید خداروشکر کنی که زندگیت خراب نشد. نوع برخورد و عکس العملت در مقابل این مسئله هم خیلی خوب بوده. شاید هر کی دیگه جای شما بود تصمیم اشتباهی می گرفت و خونوادش از هم می پاشید.
با این حال هر وقت چنین افکاری به ذهنت اومد شیطون رو لعنت کن و حواست رو به یه چیز دیگه پرت کن. اگر نتونستی مسئله رو اینجوری با خودت مرور کن که من به همسرم اعتماد دارم و اونم قابل اعتماد بودنش رو ثابت کرده. این مسئله هم از روی بچگی بوده که تموم شده. الان هم که از قبل با ایمان تر شده و این احتمال خطاش رو حتی از خود من هم کمتر میکنه. شاید اگه من جای اون بودم اشتباه بزرگتری مرتکب می شدم و ... .
سلام.
خب به هر حال این اثر طبیعیه اشتباهیه که افراد مرتکب میشن. مثل این میمونه که شما خودت رو از بلندی بندازی پایین؟ نمیشه انتظار داشت که یهو زیرتون نرم بشه و اتفاقی براتون نیفته.
با این حال بازم راه بسته نیست. خدا در توبه رو باز گذاشته که آدما برگردن. اگه شما هم قلبا از کاری که کردی پشیمون باشی و از خدا بخوای علاوه بر اینکه تو رو میبخشه کمک کنه که بتونی زندگی جدید بسازی مطمئن باش این کار رو میکنه.
اگه خواستین جزئیات مشکلتون رو در قالب یک سوال جدید از بخش ارسال سوال مطرح کنین تا توسط کارشناسان به طور مفصل پاسخگویی بشه.
پیروز و سربلند
سلام.
بله درسته و نمیشه گفت کار پدر شما با جوی که الان توی این جامعه حاکمه تاثیری روی شما نداره. اما وضعیت الان اینه و نمیشه کاریش کرد. لذا شما باید سعی خودت رو بکنی که کمترین آسیب متحمل شما بشه. برای ازدواج اگه ازدواج دوم پدر شما علنی باشه که کار خیلی سخت نیست چون اونایی که میان خواستگاری معمولا قبلش متوجه مسئله می شن و اگه براشون مشکلی باشه نمیان. اما اگه به هر دلیلی خیلی علنی نیست، دقعه دیگه اجازه نده طرف این مسئله رو از خونوادش پنهان کنه. حتی اگه شده قبل از اینکه بیان این مسئله رو به طرف بگین که اگه مشکلی دارن اقدام نکنن.
اونقدرها هم که فک می کنین این شرایط حاد نیست. لذا به هیچ وجه نگران نباشین. ازدواج دوم پدر شما نه خلاف شرعه و نه خلاف دین. لذا نباید ایشون رو مقصر بدونی. مقصر آدم هایی هستن که جای حرام و حلال خدا رو عوض کردن؛ تا حدی که اگه یکی مثل پدر شما از راه حلال ازدواج دوم داشته باشه در حد کفر پیش می برن در حالی که اگه کسی اهل هزار جور خلاف و رابطه با افراد مختلف باشه عیب نمی دونن! توکلت رو به خدا کن. ایشالله که همسری نصیبت بشه که دهن همه اونایی که اینجوری فکر می کنن باز بمونه
سلام.
بله همونطور که گفتین به هر میزان که فرد از اعتقاد کمتری برخوردار باشه احتمال لغزشش وجود داره. امیر المومنین علیه السلام هم به این مسئله اشاره کرده اند که دو چیز انسان رو از هرزگی و گناه نگه میداره. یکی ایمان و ترس از خدا و دیگری ترس از آبرو. اگه این دو از بین رفت دیگه هیچی جلودار فرد نخواهد بود.
لذا بهترین راه و مسیر هم برای زندگی دنیا و هم آخرت وارد شدن در مسیر دینه. شما هم اگه میخواین این یکم تردید رو هم کم کنین بهترین راهش اینه که ابتدا موضع خودتون رو مشخص کنین و اعتقادات خودتون رو کامل کنین. اون وقت می تونین با تکیه بر خدا بهترین زندگی رو داشته باشین.
سلام.
اشتباه دخترها اینه که فکر می کنن با گفتن این اشتباه به طرف مشکلی حل میشه در حالی که این فکر کاملا اشتباهه. کسی که اشتباهی مرتکب میشه و بعد پشیمون میشه باید برای جبران اشتباه توبه کنه و از خدا طلب بخشش کنه که مطمئنا خدا هم میبخشه و در این باره نباید به طرف چیزی بگه. چه مرد و چه زن چنین ظرفینی رو ندارن که بتونن اشتباه طرف رو نادیده بگیرن و هر کاری هم که بکنن باز ته دلشون اون باقی می مونه و یه روزی خودش رو نشون میده. برای همینه که خدا گفته به گناهانتون پیش دیگران اعتراف نکنین.
سلام.
مشکل شما اینکه برای ازدواج از در دوستی وارد شدی. طبیعیه که وارد شدن از این راه مشکلات زیادی رو به بار میاره. یکیش همین وابستگی عاطفی به طرف قبل از تصمیم نهایی برای ازدواجه. حالا الان شما به خاطر اینکه طرف با کسی رابطه داشته داری قیدش رو میزنی و خیلی برات سخت نیست؛ اما اگه همین جدایی به خاطر مخالفت خانواده با این ازدواج بود مطمئن باش باید سختی بیشتری رو متحمل می شدی.
لذا شما از این تجربه استفاده کن و دیگه از این راه وارد نشو. اگه قصد ازدواج داری با خونواده در میون بذار و با کمک اونها یه مورد خوب رو پیدا کن و باهاش ازدواج کن تا دیگه گرفتار چنین مشکلاتی نشی.
در مورد این دختر هم هر چند ممکنه کمی سختی بکشی ولی با ازدواج با یه دختر دیگه به کلی می تونی فراموشش کنی.
صفحه‌ها