زیارت قبور اهل بیت(علیهمالسلام) و امامزادگان، از دیرباز جزء مهمترین سیرههای شیعه بوده که در این دوره به نوعی، یک نماد و شاخصه برای جهان تشیع شده است. ما برای استشفاء و نیز تبرک و تیّمن به قبور اهل بیت(علیهمالسلام)، خود را به ضریح مطهر میرسانیم تا با بوسیدن و لمس ضریح مطهر، خود را متبرک سازیم. اما پیرامون قبور برخی ائمه اطهار(علیهمالسلام) و امامزادگان، جمعیت فراوانی از زائران حضور دارند که این ازدحام جمعیت، سبب میشود تا نتوانیم به راحتی به نزدیک ضریح رسیده و آن را لمس کنیم. حال، باید توجه داشت که لمس ضریح، نباید به هر قیمتی باشد و باعث اذیت و آزار دیگر زائران شود تا باعث حق الناسی نگردد. زیارت مستحب، نباید منجر به حق الناس و گناه شود. زیارت مستحب است ولی آزار رساندن، حق الناس و گناه است.
بنابراین، باید در هنگام زیارت قبور مطهر، مواظب بود تا مرتکب آزار رسانی به دیگر زائران نشویم. آنچنان عمل کنیم که ائمه اطهار(علیهمالسلام) در زیارات خود عمل میفرمودند و بسیار بر این امر مواظبت میکردند تا احیانا در زیارت، باعث آزار کسی نشوند.
مستحب است انسان وقتی طواف میکند هنگامی که به حجرالاسود میرسد آن را استلام کند یعنی دست بکشد و لمسش کند و ببوسد. پيغمبر(صلیاللهعلیهوآله) اين کار را انجام میدادند.
در مکّه مردی از کارگزاران بنی امیّه زندگی میکرد که به او «ابن ابی عوانه» میگفتند. این شخص با اهل بیت پیامبر(علیهمالسلام) دشمنی داشت و هرگاه امام صادق(علیهالسلام) یا یکی از بزرگان اهل بیت(علیهمالسلام) وارد مکه میشد، آن مرد او را به بازیچه میگرفت. روزی نزد امام صادق(علیهالسلام) آمد در حالی که آن حضرت در طواف بود، به او عرض کرد: نظر شما درباره استلام حجرالاسود چیست؟
آن حضرت فرمود: «رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) آن را استلام [یعنی لمس] میکرد».
او عرض کرد: من ندیدهام شما آن را استلام کنی.
آن حضرت فرمود: «نمیخواهم انسان ضعیفی را اذیت کرده یا خود اذیت شوم».
آن مرد به امام صادق(علیهالسلام) عرض کرد: من گمان میکردم که رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) آن را استلام میکرد [یعنی به اذیت دیگران یا خودش کاری نداشت].
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: «بله جدم وقتی به حجر الاسود میرسيد و جمعیت مردم حضرت را میدیدند حقّش را ادا میکردند و راه را باز میکردند و به راحتی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) به کنار حجر الاسود میرفت ولیکن حقّ مرا را ادا نمیکنند».[1] نه میخواهم خودم را آزار بدهم و نه میخواهم ديگران را نیز آزار بدهم. وقتی شرایطش فراهم نیست به هر قیمیتی، سراغ اين کار مستحب نمیروم.
این نمونهای از زیارت ائمه اطهار ما از یک مکان مقدس است. این در حالیست که کار ما در زیارت، دقيقا اين برعکس است. حال، چقدر بايد کار کرد تا اين فکر در ذهن ما بيايد که زيارت، چسبيدن به ضريح به هر قيمتی نيست...!
__________________________________
پینوشت:
[1]. «كَانَ بِمَكَّةَ رَجُلٌ مَوْلًى لِبَنِي أُمَيَّةَ يُقَالُ لَهُ ابْنُ أَبِي عَوَانَةَ لَهُ عِنَادَةٌ وَ كَانَ إِذَا دَخَلَ إِلَى مَكَّةَ- أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَوْ أَحَدٌ مِنْ أَشْيَاخِ آلِ مُحَمَّدٍ ع يَعْبَثُ بِهِ وَ إِنَّهُ أَتَى أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ هُوَ فِي الطَّوَافِ فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا تَقُولُ فِي اسْتِلَامِ الْحَجَرِ فَقَالَ اسْتَلَمَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُ مَا أَرَاكَ اسْتَلَمْتَهُ قَالَ أَكْرَهُ أَنْ أُوذِيَ ضَعِيفاً أَوْ أَتَأَذَّى قَالَ فَقَالَ قَدْ زَعَمْتَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص اسْتَلَمَهُ قَالَ نَعَمْ وَ لَكِنْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا رَأَوْهُ عَرَفُوا لَهُ حَقَّهُ وَ أَنَا فَلَا يَعْرِفُونَ لِي حَقِّي». محمد بن يعقوب بن اسحاق كلينى(329ق)، محقق و مصحح: على اكبر غفارى و محمد آخوندى، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1407ق، ج4، ص409.