آثار گناه

باید به این نکته توجه داشت که گناه، مخالفت با خالق و مدیر عالم هستی است ؛از این رو دارای آثار منفی بسیاری است. برخی از این آثار که با بررسی آیات کریمه قرآن و نیز روایات اهل‌ بیت ‌علیهم‌السلام و ادعیه‌ای مانند دعای کمیل به

دست آمده‌اند، عبارتند از:

1- معیشت سخت: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنكًا »(طه/124 )

و هر کس که از یاد من اعراض کند ، زندگیش تنگ شود

2-خود فراموشی: انسان، یک «خودِ» حقیقی و با ارزش دارد که در ارتباط با خدا و مراعات دستورات او تعریف و فهیمده می‌شود و گناه باعث می‌شود این خودِ حقیقی مورد فراموشی گناهکار واقع شود.

از نظر قرآن، کسب ایمان و معرفت فقط به گفت و شنود و آموزش متداول نیست، بلکه نیازمند ضمیری سالم و نورانی و بدور از تیرگی گناه است:« اتقواللّه و یعلّمکم اللّه»

«اللهم اغفرلی الذنوب التی تغیر النعم»

3- قساوت قلب: ‌«وجعلنا قلوبهم قاسیهً»

4-عدم قبولی اعمال:«انّما یتقبّل اللّه من المتقین»

5- عدم استجابت دعا: «اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعا»

6- نزول بلاء: «اللهم اغفرلی الذنوب التی تنزل البلاء»

7- سلب ایمان و معرفت: از نظر قرآن، کسب ایمان و معرفت فقط به گفت و شنود و آموزش متداول نیست، بلکه نیازمند ضمیری سالم و نورانی و بدور از تیرگی گناه است:« اتقواللّه و یعلّمکم اللّه

حضرت على علیه السلام فرمود: از گناه بپرهیزید كه هیچ بلائى و كمبود روزى نیست مگر به خاطر گناه ، حتى خراش بدن و زمین خوردن و دچار مصیبت شدن .(1)

امام صادق علیه السلام فرمود: بدان كه هیچ رگى زده نمى شود و هیچ لغزشى كه موجب زمین خوردن شود رخ نمى دهد، هیچ سر دردى پیدا نمى شود، هیچ بیمارى به وجود نمى آید مگر بخاطر گناه ، و همین است كه خداوند عزوجل در

كتاب خود مى فرماید: هر مصیبتى كه به شما برسد به خاطر اعمال خود شماست ، و خداوند از بسیارى از آنها در مى گذرد.(2)

امام رضا علیه السلام فرمود: هر گاه بندگان گناهان تازه اختراع كنند، خداوند نیز بلاهائى تازه كه سابقه نداشته و نمى شناختند، بر آنها ایجاد مى كند.(3)

سكته اثر اعمال نامشروع 

(( اذا كثر الزنا من بعدى كثر موت الفجاة .))

پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود: هنگامى كه بعد از من زنا زیاد مى شود، مرگ هاى ناگهانى (سكته ) نیز زیاد مى شود.(4)

(یعنى این خاصیت عمل نامشروع است كه موجب مرگ هاى زودرس ‍ مى شود حتى براى دیگران ).

............................................................................

1-بحار الانوار ج 70.
2-اصول كافى ، ج 3 ص 370.
3-اصول كافى ، ج 3، ص 378.

4-وسائل ج 14 ص 23