سیره اخلاقی شهید مطهری

18:06 - 1395/02/06

چکیده: امام خمینی: «من به دانشجویان و طبقه روشنفکران متعهد توصیه می کنم که کتاب های این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی فراموش شود».

سیره شهید مطهری

دوازدهم اردیبهشت هر سال بهانه ای ست برای قدرانی از تمام معلمان و زحمت کشان عرصه ی تعلیم و تربیت و به یاد بودی برای معلمی شهیدی که جانش را در راه هدفش فداء کرد و شهادتش بزرگانی چون مرحوم امام خمینی و علامه طباطبایی را به عزاء نشاند و جامعه علمی و دینی کشور را از وجود خود محروم کرد.
مرحوم شهید مطهری علاوه بر اینکه از لحاظ علمی در جایگاه رفیعی قرار داشت و آثار ایشان هم گواه این مطلب است، به لحاظ  عملی و رفتاری هم از شان عظیمی برخوردار بود، و این بعد ایشان چون تحت الشعاع بعد علمی ایشان قرار گرفته مغفول مانده است.
ما در اینجا چند نمونه از سیره اخلاقی ایشان را بیان می کنیم تا درسی باشد برای همه ی کسانی که به عنوان معلم این کشور خدمت می کنند.
به طور مثال، در مدت 24 سالی که در دانشگاه تهران تدریس داشت، همیشه به دانشجویان توصیه می کرد دانشگاه به منزله مسجد است؛ سعی کنید بدون وضو وارد دانشگاه نشوید. از این رو، خود او همیشه دائم الوضو بود؛ چنانکه به یکی از دانشجویان فرمود: «من هیچ وقت، بدون وضو وارد کلاس درس نمی شوم».

اخلاص

استاد مطهری درباره اخلاص می گوید: «کار برای خود کردن نفس پرستی است، کار برای خلق کردن بت پرستی است، کار برای خدا و برای خلق کردن شرک و دوگانه پرستی است، کار خود و کار خلق را برای خدا کردن توحید و خدا پرستی است».
مسأله ای که برای زندگی استاد مطهری وجود داشت این بود که همیشه می خواست نامش مخفی باشد و این دلیلی بود بر خلوص نیت ایشان و دور بودن از ریا، چرا که معتقد بود:
«کار باید انجام شود، حال به اسم هرکس، مهم هدف ماست که باید به آن برسیم».
آیت الله مکارم شیرازی در وصف استاد این گونه می گوید: «شجاعت و اخلاص استاد مطهری وی را در زمینه مسائل فکری و اسلامی به یک اسوه تبدیل کرد.
آن استاد بزرگوار، اسیر کسانی که می خواستند عقاید خود را بر علما و پیشوایان تحمیل کنند، نمی شد و بی اعتنا به رضایت این افراد تلاش می کرد تا واقعیت مذهب را ارائه کند.
استاد مطهری درعمل و آثار خویش تنها به رضایت خداوند می اندیشید و در این راستا حاضر بود موقعیت اجتماعی خویش را نیز قربانی کند».

انس با قرآن

مجتبی مطهری فرزند شهید می گوید: «پدرم قرآن را با آهنگ خوش می خواند. هر شب بعد از نماز مغرب و عشاء یک یا چند سوره از قرآن را با صوتی خوش تلاوت می کرد».
استاد مطهری در نامه ای به یکی از فرزندانش می نویسد: «... حتی الامکان از تلاوت روزی یک حزب قرآن که فقط پنج دقیقه طول می کشد، مضایقه نکن و ثوابش را هدیه روح مبارک حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بنما که موجب برکت عمر و موفقیت است ان شاء الله».
فرزند شهید می گوید: «استاد مطهری بارها می گفت: من انس به قرآن و عبادت و ذکر و اخلاق اسلامی را از پدرم یاد گرفتم».

احترام به والدین

استاد شهید عامل پیشرفت خود را احترام و احسان به والدین خود می دانستند؛ چنان که فرزند ایشان نقل می کند: روزی پدرم به من گفت: «گاهی اوقات که به اسرار وجودی خود و کارهایم می اندیشم، احساس می کنم یکی از مسایلی که باعث خیر و برکت در زندگی ام شده و همواره عنایت و لطف الهی را شامل حالم کرده، احترام و نیکی فراوانی بوده است که به والدین خودم کرده ام، بویژه در دوران پیری و هنگام بیماری. علاوه بر توجه معنوی و عاطفی، تا آنجا که توانایی ام اجازه می داد از نظر هزینه و مخارج زندگی به آنان کمک و مساعدت کرده ام».
و نیز می فرماید: پدرم نسبت به پدر بزرگوارش مرحوم آقای حاج شیخ محمد حسن مطهری تواضع و احترام خاصی داشت. هرگاه ما به فریمان سفر می کردیم، پدرم تأکید داشت ابتداء به منزل والدین خود برود. هنگام ملاقات با آنان نیز صورت و دست مادرشان را می بوسید و به ما توصیه می کرد دست آنان را ببوسیم.
اگر گاهی از صحبت های پدر و مادرم دلتنگ می شدم، ایشان می فرمود: «مجتبی! انسان هیچ گاه از سخن پدر و مادرش ناراحت نمی شود. والدین همیشه خیر و سعادت فرزند خود را می خواهند.»

اهتمام به عبادت

 ایشان علاوه بر تقیّد به برگزاری نماز اول وقت، اهمیت فوق العاده ای برای آداب نماز که حضور قلب، خشوع و نشاط از جمله آن است، قائل بود. همسر استاد در این باره می گوید: «استاد مطهری با لباس خانه نماز نمی خواند. حتی برای نماز صبح لباس می پوشید، عمامه بر سر می گذاشت و خودش را برای نماز، آراسته و آماده می کرد. این حالت آمادگی قبل از نماز مسلما تأثیر بسزایی دارد».
مناجات و نمازهای شب استاد مطهری حالت ویژه ای داشت. سروش نیمه شب او هنگام نماز شب این بود که: «نخوابید، شیطان خوشحال می شود».
مقام معظم رهبری می فرماید: «ایشان هنگامی که به مشهد آمدند، گاهی اوقات به منزل ما وارد می شدند؛ البته ایشان در مشهد آشنا داشتند و جا و مکان هم داشتند، منتهی به خاطر علاقه ای که من به ایشان داشتم و خودشان هم این علاقه را می دانستند، مستقیما به منزل ما می آمدند. اتاقی که ایشان شب ها می خوابیدند، با یک در فاصله داشت با اتاقی که من شب می خوابیدم. ایشان همیشه مقید بود به خواندن قرآن نیمه شب. صدای ایشان را می شنیدم که در هنگام تهجد و نماز شب خواندن گریه می کردند. البته، نماز شب خوان زیاد داریم. اما نماز شب خوانی که در آن نیمه شب با آن حال اشک بریزد و گریه کند، کم داریم».
در جای دیگر می فرمایند: «این مرد نیمه شب، تهجد با آه و ناله داشت، نماز شب می خواند و گریه می کرد، به طوری که صدای گریه و مناجات او افراد را از خواب بیدار می کرد.
اتاق ایشان وضعیت خاصی داشت. یک «الله» بود که با نئون سبز یا این شب نماها نوشته شده بود و فقط در شب جلوه داشت و مشخص می کرد که استاد همان نیمه شب ها که مشغول ذکر خدا هستند و ذهنشان هم به یاد خداست، می خواهد از همه حواس خود نیز استفاده کند».

رعایت بیت المال

استاد مطهری نسبت به رعایت بیت المال اهمیت ویژه ای قایل بودند؛ چنانکه نقل می کنند ایشان اتاقی در کنار اتاق شورای دانشکده الهیات داشت. استادان دانشگاه همیشه در اتاق شورا تجمع کرده و در موارد ضروری تا بعد از ظهر آنجا می ماندند و پس از صرف ناهار، کارشان را ادامه می دادند. اما استاد مطهری هنگام ظهر به اتاق خود می رفت و پس از ادای نماز، ناهار مختصری را که از منزل می آورد، می خورد. استادان و مسؤولان دانشکده اصرار داشتند که استاد به اتاق شورا بروند و از ناهار دانشکده استفاده کنند، اما استاد به آنان می گفت: «غذای دانشکده با من سازگار نیست». و زمانی که من علت امتناع ایشان را پرسیدم، گفتند: «این ناهارها حق خدمتگزاران و از بیت المال است. استادان حقوق خوبی دارند، خودشان بروند و از بازار بخرند و بخورند. این غذا حق ضعفاست».

توسل

توسل به اهل بیت (علیهم السلام)، یکی دیگر از ویژگی های حیات معنوی استاد مطهری بود. به اهل بیت (علیهم السلام) عشق می ورزید، بلکه عشق خویش به دیگران را بر این پایه استوار کرده بود.
یکی از دوستان شهید مطهری می گوید: به او عرض کردم، چرا شما فوق العاده از علامه طباطبایی تجلیل می کنید و تعبیر «روحی فداه» (جانم به فدایش) را در مورد ایشان به کار می گیرید.
استاد مطهری در جواب وی می گوید: «من فیلسوف و عارف بسیار دیده ام، ولی احترام من از ایشان به خاطر این است که او عاشق و دلباخته اهل بیت (علیهم السلام) است.
علامه طباطبایی در ماه رمضان پیاده به حرم مشرف می شد و روزه خود را با بوسه بر ضریح مقدس حضرت معصومه (سلام الله علیها) افطار می کرد، سپس به خانه می رفت و غذا می خورد. این ویژگی علامه طباطبایی مرا به شدت شیفته ایشان نموده است».[1]

- - - - - - - - -
پی نوشت:
[1]. پایگاه جامع استاد شهید مطهری.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 0 =
*****