دموکراسی به معنای مقبولیت اگرچه درباره حکومت مهدوی نیز صادق است؛ ولی به معنای مشروعیت بخشی، به هیچ عنوان بر آن دولت صدق نخواهد کرد.
آیا حکومت مهدوی بر پایه دموکراسی اداره میشود؟
سؤالی است که امکان دارد در جامعه کنونی جهانی که دم از دموکراسی میزنند، مطرح شود؛ اما قبل از پاسخ به آن، ابتدا باید پرسید آیا حکومت بر پایه دموکراسی، مطلوب بوده و خداوند آراء و نظرات مردم را در انتخاب حاکمانشان دخیل میداند یا خیر؟
واقعیت آن است که به یک معنا نظر مردم در حکومت ملاک است و به یک معنا نظر ایشان نقشی ندارد. توضیح بیشتر آنکه حکومتها دوجنبه دارند؛ جنبه مقبولیت مردمی و جنبه مشروعیت الهی. برای آنکه یک حکومت شکل بگیرد و پابرجا بماند، مردم باید آن را بپذیرند و پای آن بایستند؛ اما برای آنکه یک حکومت مشروعیت داشته و قانونی باشد، باید مستند به تأیید از جانب خداوند باشد. مردم اگرچه در مقبولیت و شکلگیری و دوام یک حکومت تأثیرگذار هستند؛ اما بههیچوجه به آن مشروعیت نمیبخشند؛ زیرا حکومت تنها از آنِ خداست[1] و هرکسی را که خداوند تأیید کند، میتواند بر بندگان او حکومت نماید.
حکومت مهدوی برای شکلگیری، به صورت نسبی نیازمند به مقبولیت مردمی و آمادگی عمومی است. قرائن موجود در روایات نشان از آن دارد که یکی از دلایل استمرار غیبت امام زمان علیهالسلام، عدم آمادگی و پذیرش عمومی برای تحقق حکومت عدل جهانی حجت خداست[2]؛ اما این بدین معنا نیست که مشروعیت حکومت ایشان و حکام تحت امر آن حضرت نیز وابسته به رأی و نظر مردم است. به این ترتیب، بعد از آنکه امام تشریف بیاورند، بدون آنکه منصب و جایگاه خود را به رای مردم بگذارند، حکومتی جهانی تشکیل داده و همچنین حاکمان و والیان نقاط مختلف زمین را خودشان تعیین مینمایند[3]؛ چراکه اگر همچون گذشته بنا باشد مردم در برخی از عزل و نصبها نظر بدهند، دیگر امکان تحقق عدل با آن توصیفاتی که در روایات بیان شده است، نخواهد بود.
تجربه نشان داده انتخاب مردم همواره مصیب به واقع نبوده و در مواردی منجر به تعیین اشخاص ناصالح شده است. عموم مردم هیچگاه از پیامبر خدا موسیبنعمران علیهالسلام برتر و بالاتر نبوده و تشخیصشان از ایشان به واقع نزدیکتر نبوده است. به فرموده قرآن کریم و روایاتی که در این موضوع وجود دارد، این پیامبر الهی برای رفتن به کوه طور، هفتاد نفر از برگزیدگان قوم خود را انتخاب نموده و به میعاد با پروردگارش شتافت؛ اما زمانی که به آنجا رسید، همین کسانی که گمان میکرد از مومنان خالص قوم او هستند، به او گفتند؛ باید خدا را به ما نشان دهی تا حرف تو را تصدیق نماییم[4]. وقتی پیامبر الوالعزم الهی در تشخیص اشخاص صالح دچار خطا شود، از مردم بیشتر از آن توقع نمیرود.
دولت مهدوی دیگر جای آزمون و خطا نیست. برای تحقق عدالت در آن سطح گسترده که به فرموده امام صادق علیهالسلام مردم آن را مانند سرما و گرما در زندگی خود حس میکنند[5]، لازم است علاوه بر خود امام، حکام تحت امر ایشان نیز مستقیماً از جانب خداوند تعیین گردند. اگر امام تعیین حاکمان را به مردم بسپارند، دوباره همان خطاها و مشکلات گذشته تکرار خواهد شد و تحقق عدالتِ همه جانبه، امکانپذیر نخواهد بود.
پینوشت:
[1]. انعام: 57.
[2]. احتجاج طبرسی، ج2، ص499.
[3]. غیبت نعمانی، ص319.
[4]. اعراف: 155 و کمالالدین و تمام النعمه، ج2، ص462.
[5]. غیبت نعمانی، ص297.