از اشتباه من سو استفاده کرده

15:07 - 1395/02/09

1- سلام چندی پیش با پسری ارتباط جنسی برقرار کردم و الان متوجه شده ام که عمل من گناه بوده و اشتباه کرده ام ولی هر چه به ایشان می گویم دیگر راضی به انجام چنین عملی نیستم متاسفانه علاوه بر اینکه حاضر نیست دست بردارد تهدید می کند که اگر باز هم به انجام این گناه پاسخ ندهم آبروی من را می برد. لطفا مرا راهنمایی بفرمایید که چه کنم آبرویم نرود و بفرمایید در اینصورتی که از ترس آبرویم مجبور به برقراری ارتباط هستم آیا باز هم این ارتباط گناه محسوب می شود؟

http://btid.org/node/90720

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****
تصویر الهه نازززز

نه چون به خاطر حفظ آبروت داری زنا می کنی خدا برات ثواب می نویسه!!!

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام دوست عزیزم. من کاملا با راهکار مشاور محترم موافقم. ادم وقتی یک گناهی رو مرتکب میشه و از اون توبه میکنه در گام بعد لزوما باید عمل صالح رو هم انجام بده. شما اشتباهی کردید و توفیق این رو داشتین که فرصت توبه کردن پیدا کنید پس با گام استوار در راه عمل صالح هم قدم بردارید و یقین بدونید اون عمل صالح تکرار اون گناه از ترس ابرو نیست. قانون سوم نیوتن میگه هر گنشی یک واکنش داره خب طبیعیه گناه شما هم به نوعیه که عواقب ناخوشایندی رو هم در پی داره. اینکه مادر شما متوجه این خطای شما بشن همون عاقبت ناخوشاینده که در نهایت بازهم به صلاح شماست. باید بین بد و بدتر یکی رو انتخاب کنید. بد اینه که مادرتون بفهمه و بدتر اینکه به این رابطه ادامه بدین. از دو جهت بدتره اول اینکه گناه رو استمرار دادین دوم هم اینکه حتی بر فرض تداوم این رابطه حتی برای مدت طولانی درمانی حاصل نمیشه و شما کماکان بعد 5سال بازهم از ترس ابرو باید کوتاه بیاین و شرایط ازدواج رو از دست خواهید داد و حتی در صورت ازدواج هم بازهم همیشه نگران خواهید بود که روزی این ادم دوباره شما رو تهدید کنه پس پایان خوشایندی برای این داستان متصور نیست پس تلخی که قراره ده سال دگ با بار سنگین تر گناه تحمل کنید امروز تحمل کنید فرقش هم اینه که شما امروز توبه کردین و خدا توابین رو دوست داره پس بهش توکل کنید و به فرمایش مشاور محترم عمل کنید. اگر از صمیم قلب توبه کردین بدونید خدا غفار الذنوبه و هر اتفاقی هرچقدر تلخ هم تو این مسیر براتون بیافته بدونید مواظبتون هست.
عاقبت خبیر باشید.

تصویر fatemeh.n
نویسنده fatemeh.n در

کافیه به پسر بگی با پدرم درمیان میگذارم اونوقت از ترسش فرار میکنه

تصویر امین-مشاور ازدواج

سلام

اینکه به اشتباه خود پی بردید خیلی خوب است. انشاءالله از این گناه توبه کرده اید و اگر نکرده اید می کنید و بعد هم از خدا می خواهید شما را یاری دهد و شر ایشان را از سرتان کم کند. اگر به این کار ایمان داشته باشید یقین بدانید هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد. 

ارتباط با نامحرم تحت هر شرایطی حرام است و ترس از ریختن آبرو هم باعث حلال شدن آن نمی شود. حذيفة بن يمان از پيامبر خدا (ص) نقل می ‏كند كه فرمود: اى گروه مسلمانان! از زنا بپرهيزيد كه در آن شش خصلت است: سه خصلت در دنيا و سه خصلت در آخرت، آنكه در دنياست اين است كه ارزش شخص را از بين می ‏برد و باعث فقر و تنگدستى می ‏شود و عمر را كوتاه مى كند، و آنكه در آخرت است اين است كه باعث خشم پروردگار و سختى حساب و جاودانگى در جهنم مى ‏شود، سپس پيامبر (ص) فرمود: «نفسهاى آنان، آنان را فريب داده تا جايى كه خداوند به آنان غضب كرده و هميشه در عذاب خواهند بود.(1)

لذا تحت هیچ شرایطی تن به خواسته های شیطانی ایشان ندهید و از هیچ چیز نترسید. در کنار توکل به خدا، اگر باز هم ایشان شما را تهدید کرد، شما هم او را تهدید کنید که اگر بار دیگر برای شما مزاحمتی ایجاد کند از او شکایت خواهید کرد و اگر این کار را کرد حتما برای شکایت اقدام کنید و نترسید. وقتی او ببیند شما از چیزی نمی ترسید و حتی در صورت تکرار درخواستش از او شکایت می کنید، قطعا عقب نشینی کرده و قید شما را می زند. سماجت الان ایشان فقط به خاطر این است که ترس را در شما دیده. 
اگر تهدید فایده نداشت و بنا بر شکایت شد، بهتر است فرد سومی مثل پدر یا مادر یا برادر یا ... را هم در جریان این مسئله قرار دهید تا در آینده برایتان مشکل ساز نشود. البته طبیعی است که در جریان گذاشتن آنها ممکن است کمی برای شما بد شود؛ منتها بهتر از این است که بعدا از طریق دیگری مثل مراجع رسمی آگاه شوند. بعلاوه اینکه وقتی فرد سومی در جریان کار شما قرار بگیرد، به شما کمک خواهد کرد تا با در نظر گرفتن شرایطی که دارید بهترین تصمیم را بگیرید. حتی شاید اقدام خود او به برای تهدید آن پسر برای ترساندنش کافی باشد.

پیروز و سربلند

پی نوشت

(1) ابن بابويه، محمد بن على‏، الخصال، ج1، ص 320، جامعه مدرسین، قم، 1362