برکت‌هایی از حضور امام رضا در ایران

12:07 - 1395/06/07

چکیده: حضور امام رضا (علیه‌‍السلام) در ایران از همان لحظات نخست منشاء بزرگترین برکات برای ایران و فرهنگ ناب اسلامی و تشیع بود و این نورافشانی‌ها اکنون نیز ادامه دارد.

برکت‌هایی از حضور امام رضا در ایران

 هجرت امام رضا (علیه‌اسلام) به ایران و مرو هرچند یک هجرت سیاسی و اجباری از طرف مأمون بود، ولی از آنجا که ائمه بزرگوار از هر فرصتی برای گسترش اسلام ناب استفاده کرده و تمامی نقشه‌های دشمنان را نقش بر آب می‌کردند، از این رو گرچه مأمون از فراخواندن اجباری امام رضا (علیه‌السلام) قصد سوء استفاده‌های سیاسی، جلوگیری از گسترش تشیع و تحت نظر گرفتن امام را داشت، ولی نه تنها هیچ موفقیتی بدست نیاورد بلکه منجر به شکستی مفتضحانه نیز شد. در این مقاله هرچند کوتاه به آثار و برکات حضور امام رضا (علیه‌السلام) در ایران می‌پردازیم.

الف) رشد حوزه‌های علمی و گسترش فرهنگ تشیع
از وظیفه‌های مهم ائمه (علیهم‌السلام) هدایت مردم، معرفت و معنویت بخشی به آنان، تعلیم و تربیت، ترویج سنن پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و مبارزه با حکومت‌ها و پادشاهان ظالم است. امام رضا (علیه‌السلام) نیز چه در زمان حضور در مدینه و چه زمان حضور در ایران و مسیر حرکت به این مهم پرداختند. این امام بزرگوار با وجود ملاحظات سیاسی و نظارت‌های جیره‎‌خوران مأمون باز از کوتاهترین زمان نهایت استفاده را کرده و مردم را به سوی سعادت در دنیا و آخرت هدایت می‌کردند.
امام رضا (علیه‌السلام) با تشکیل گفتگوهای علمی و جلسات پرسش و پاسخ به تبیین اسلام حقیقی پرداخته و از جلسات مناظره برای اثبات حقانیت اسلام نسبت به دیگر ادیان و همین طور حقانیت تشیع نسبت به دیگر مذاهب بهره می‌بردند. شمار مناظره‌های بسیار زیاد امام با رهبران و پیروان یهودیت، مسیحیت، مانویان، زرشتیان، صابئیان و فرق اسلامی گویای این مطلب است. در این مناظره‌ها علاوه بر آنکه به تبیین حقانیت اسلام ناب و فرهنگ تشیع می‌پرداخت، موجب تجلی عظمت علمی امام رضا (علیه‌السلام) و رسوایی مأمون و حکومت غاصبانه‌اش نیز می‌شد.[۱]

امام رضا (علیه‌السلام) در مرو پذیرای تمام دوستداران و شیعیان از تمام نقاط اسلامی بودند و در بین آنان به بیان حدیث و پاسخگویی می‌پرداختند. درب منزل شخصی و مسجد امام رضا (علیه‌السلام) برای این منظور همواره به روی مردم گشوده بود و این مراجعات مردمی روز به روز رو به افزایش بود تاجایی که مأمون دستور داد که محمد بن عمرو طوسی مانع ورود مردم به خانه حضرت شود. حضرت رضا (علیه‌السلام) که از این کار مأمون رضایت نداشتند پس از شنیدن این تصمیم فرمودند: «خدایا! از کسی که به من ظلم کرده، مرا خوار کرده و شیعیان را از درب خانه من دور کرده است، انتقام مرا بگیر، تلخی خواری و خفت را بدو بچشان چونانکه او به من چشانیده است، و وی را از درگاه رحمت و كَرَمت دور ساز... ».[۲]

مأمون که می‌خواست از نزدیک کردن اجباری امام رضا(علیه‌السلام) به خود بهره برداری سیاسی کرده و سبب تقویت حکومتش باشد؛ بعد از حضور امام در مرو حکومت و جایگاه خود را هر روز متزلزل تر از روز قبل می‎دید و در نهایت تصمیم به قتل امام گرفت. اما بعد از شهادت امام رضا(علیه‌السلام) نیز مضجع نورانی حضرتش در خراسان و طوس به یکی از مهمترین پایگاه‌‎های ترویج تشیع مبدل شد و عاشقان و علویان بسیاری به آنجا رهسپار شدند و این سرزمین در طول تاریخ آثاری شگفت در زمینه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در جهان گذاشت که نتیجه آن خدمت به فرهنگ تشیع بوده و هست.[۳]

ب) رشد محبوبیت اهل بیت پیامبر (علیهم‌السلام)
هر چند مأمون  با دور کردن اجباری امام رضا (علیه‌السلام) از بین علاقه مندان حضرتش قصد کاستن از محبوبیت ایشان را داشت، ولی لحظه به لحظه حضور امام در ایران سبب آشنایی طیف‌های گوناگون مردمی با حضرت شده و بر محبوبیت ایشان می‌افزود. مردمی که تا آن روز از نزدیک اهل بیت پیامبر را ندیده بودند با یکی از فرزندان حضرت روبرو می‌شدند و نور محمدی امام آنها را جذب می‌کرد. به علاوه آنکه معجزات حضرت نیز سبب مضاعفی برای دوست داشتن مردم نسبت به امام رضا (علیه‌السلام) و دیگر اهل بیت پیامبر شد.

یکی از وقایع مهم تاریخ که عشق امام رضا(علیه‌السلام) را در قلب تمامی منکران ایشان نهادینه ساخت، نماز باران توسط حضرت و استجابت الهی دعای ایشان بود. هنگامی که حضرت به ولایتعهدی مأمون منصوب شد، منطقه خراسان دچار کم‌آبی شد و مزارع و باغات در معرض خطر قرار گرفت. مأمون از امام خواست که دعا کند و از خداوند بخواهد تا باران رحمت خود را نازل نماید. امام به خواسته مأمون پاسخ مثبت دادند و پذیرفتند که در پیشگاه الهی دعا کند. سرانجام در موعد مقرر به بیابان رفته و مردم زیادی نیز گرد آمده بودند. حضرت بر فراز منبر قرار گرفتند و پس از حمد و ثنای پروردگار عرض کرد:
"بارالها! تو قدر و منزلت اهل بیت(علیهم السلام) را بالا بردی و به آنان بزرگی و عظمت بخشیدی، مردم به امید فضل و رحمت تو به ما متوسل شده‌اند، از تو درخواست دارم حاجت آنها را برآوری و باران رحمتت را نازل نمایی، بارانی که ویرانی و زیان به بار نیاورد، بارانی که شروع آن موقعی باشد که مردم از صحرا برگشته و به منازل و قرارگاه‌های خود رسیده باشند." سرانجام دعای حضرت مستجاب شد و همانطور که از پیشگاه الهی درخواست کرده بود عملی شد.[۴]

مگر می‌شد کسی رفع خشکسالی به دعای امام را ببیند و باز هم نسبت به حضرت بی‌علاقه باشد. این بود که دشمنان و منکران سرسخت حضرت را در زمزه دوستداران و ارادتمندان قرار داد.

ج) مهاجرت سادات به ایران
پس از حضور امام رضا(علیه‌السلام) در ایران، سادات بزرگوار از اهل بیت پیامبر نیز به سوی ایران آمدند. جایگاه عشق و علاقه به فرزندان پیامبر که پس از حضور امام رضا(علیه‌السلام) در ایران به وجود آمده بود علت این مطلب می‌تواند باشد. در عمر شریف امام رضا (علیه‌السلام)حضرت معصومه (سلام الله علیها) به درخواست برادر وارد ایران شد. حضرت معصومه (سلام الله علیها) با وجود حضور اندک در قم منشاء برکات بسیار بزرگی شدند و قلب ایران را منور به نور نبوی کرده که برکات حضور ایشان در گنجایش این مقاله نیست. ورود احمدبن موسی دیگر برادر حضرت به ایران نیز در همین دوره بروز یافت.[۵]

آیت الله مرعشی نجفی ره در این موضوع این چنین بیان کرده است:
"سادات از آوازه ولایت و عهدنامه مأمون که بر حضرت امام پناهی داده بود، روی بدین طرف نهادند و او را بیست و یک برادر بودند. این مجموع برادران و بنواعمام (پسر عموها) از سادات حسینی و حسنی، به ولایت ری و عراق رسیدند... "[۶]حضور این امامزادگان و نورافشانی آنها چه در طول حیات مبارک و چه پس از آن سبب آن شد که مکتب و فرهنگ تشیع در این رشدی چشمگیر داشته و از غربت درآید.

نتیجه‌گیری
حضور امام رضا (علیه‌‍السلام) در ایران از همان لحظات نخست منشاء بزرگترین برکات برای ایران و فرهنگ ناب اسلامی و تشیع بود و این نورافشانی‌ها اکنون نیز ادامه دارد و چه بسیارند کسانی که زیارت امام رضا(علیه‌السلام) در مشهد مقدس آنها را از امراض روحی و جسمی رها کرده و سبب هدایت آنها شده است.

پی‌نوشت
[۱]برای اطلاعات بیشتر بنگرید به: شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، ج۱، ص ۳۱۳ تا ۳۸۸.
[۲] همان، عیون اخبارالرضا(ع)، ج۲، ص ۴۰۰و۴۰۱.
[۳] منتظرالقائم، تاریخ امامت، ص ۲۱۷ و ۲۱۸.
[۴] عیون اخبارالرضا، ج۲، ص ۱۷۹ - ۱۸۳.
[۵] جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص ۱۵۹ و ۱۶۰.
[۶] مرعشی، ظهیرالدین، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، ص ۲۷۷

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
12 + 1 =
*****